مطلب ارسالی کاربران
عامه پسند چارلز بوکوفسکی به روایت فوتبال (بارسلونا)
این متن ترکیب شده با جملات کتاب عامه پسند چارلزبوکوفسکی است .
«لعنتی. مرگ همه جا حاضر بود. انسان. پرنده. چرنده. خرنده. جونده. حشرات. ماهی ها. هیچ کدام شانسی ندارند. از حالا آخر بازی معلوم است. »
آخر بازی برای بارسا درست معلوم بود . ترس ، ترس از گام برداشتن به دنیای آنفیلد شاید باعث شده بود که اندوه از شکست همه جا حضور پیدا کند . «وما نمیدانستیم که آیا این اندوه است که ما را به تفکر به (شکست) وا میدارد یا تفکر است که ما را اندوهگین میکند ؟»
اما بارسا آن بارسا نبود ، شاید یادش رفته که بارسا یعنی فوتبال و فوتبال یعنی همان زندگی و شاید یادش رفته بود که «باید زندگی را آن گونه گذراند که وقتی مرگ برای بردن ما بیاید بر خود بلرزد.»
در هر حال «یکی از چیزهایی که آدم ها را دیوانه می کند انتظار کشیدن است. مردم تمام عمرشان انتظار می کشیدند. انتظار می کشیدند که زندگی کنند. » و حال باید انتظار بارسایی دیگر را کشید انتظار بارسایی که بجنگد چون« آدم به دنیا آمده تا به خاطر هر وجب زمین بجنگد. آمده که بجنگد. که بمیرد و بداند مشکلات و رنج تنها چیزهایی هستند که یک مرد را زنده نگه می دارند. »
پس بارسلونا بجنگ مانند یک دیوانه پیروزی که طرفداران تو و
« بیشتر آدم های دنیا دیوانه هستند » دیوانه تو !
تقدیم به همه دوستداران فوتبال ! دوستداران بارسا