از اولین دقایق دیروز صبح مشخص بود که این قسمت یه قسمت عادی نبوده و با توجه به سیل نظرات در سایتهای خارجی و ایرانی میشد فهمید که باید اتفاق بزرگی افتاده باشه که همهمون با دیدنش پی به این مسائل بردیم . صادقانه بخوام بگم در اینکه در برخی جهات از لحاظ فنی جزء برترینها (و شاید برترین قسمت) یک سریال تلویزیونی در تاریخ بود شکی نیست
نوع تعلیقات فراوان گنجونده شده به گونهای که حتی تا آخرین دقایق این قسمت، بیننده تشنهی دیدن اتفاقات غیرقابلپیشبینی هست و از هیچی مطمئن نیست
اکشن بیرحمانه و در عین حال جذاب در تقابل نیروهای خیر و شر
به تصویر کشیدن چنین جنگی در همچین قالبی، به نظرم از این منظر بار دیگه سریال Game Of Thrones تونست استاندارهای تلویزیون رو جابجا کنه و خودش رو از این بابت جاودان کنه
فیلمبرداری و سینماتوگرافی بینظیر این قسمت (با چشمپوشی از سیاه و تاریک بودن خیلی از بخشهای این قسمت)
جادوی موسیقی دست «رامین جوادی» بزرگ در تمامی دقایق این قسمت مخصوصاً دقایق آخر با اون موسیقی فوقالعادهـش
و ... باعث میشه که تلویزیون هیچوقت «نبرد بزرگ وینترفِل» رو از یاد نبره
اما به نظرم در اینجا باید به برخی اتفاقات اصلی این قسمت اشاره بکنم :
اول از همه باید اشاره کنم که فکر نمیکردم «ملیساندره» رو در این نبرد ببینم اما حضورش باعث شد تا قبل از شروع نبرد شاهد جمع شدن تمامی پتانسیلهای موجود پیروزی برای لشگر «شمال» باشیم که حضور شخصیت «ملیساندره» باعث بزنگاههای تعیینکنندهای در این قسمت شد و در آخر هم به حرف خودش دربارهی سرنوشتش عمل کرد.
با اینکه هم در 2 قسمت قبلی و هم در خلال اتفاقات این قسمت نشون داده شد که لشگر «شمال» نقشهها و استراتژیهای مختلف برای این جنگ دارن اما اولین اشتباه استراتژیک رو لشگر «شمال» انجام داد اونم جایی که بدون هیچ دلیل خاصی «دوتراکیها» بدون شناخت موضع حریف مقابل و در تاریکی محیط اطراف کورکورانه به پیش تاختند و در عرض چندین ثانیه چیزی ازشون باقی نموند . شایدم نویسندههای سریال به دلیل شلوغی بسیار شخصیتها برنامهی خاصی برای حضور اونها در جنگ نداشتند و صرف اینکه از همون دقایق اول حس درام رو بالا ببرن این گروه حذف کردند
حس ترس فوقالعاده عالی از همون دقایق اولیه به بیننده القا شد جوری که میشد از لرزیدن دستوپای برخی سربازان ، نمای بسته دوربین از زوایای چهرههای اصلی ، اون حس و قالب سرد و تاریکی که به ناگاه از سمت «پادشاه شب» ایجاد شد و باعث شد ، کشتار بیرحمانه و خونین «ارتش مردگان» و نبردهای تنبهتن و همچینن نبرد اژدهایان در بالای «وینترفِل» همه و همه باعث شد بیننده هم خودش رو همپای بقیه در این جنگ ببینه . البته باید اشاره کنم باعث تعجب برام بود که چرا انقدر کیفیت تصاویر در برخی سکانسهای پایین بود بعد از اینکه 2 سال وقت برای آمادهسازی بزرگترین نبرد تاریخ تلویزیون رو داشتند . واقعاً در برخی جاها تشخیص روند اتفاقات در تاریکی سخت بود
طبق پیشبینیهای قبلی انتظار مرگ شخصیتهایی که کشته شدند رو داشتم اما به نظرم یکی از نقاط ضعف بزرگ این قسمت این بود که ما شاهد مرگ چندتا شخصیت اصلی نبودیم . نه اینکه بخوام بگم دوست داشتم شخصیتهای اصلی بمیرن بلکه روند اتفاقات به سمتی رفت که به نظرم انتظار بهجایی بود . مثلاً افرادی مثل «جیمی» ، «گندری» «پادریک» «برین» که همه گوشهی دیوار گیر کردن ، «سم» که از اولش بهخطر ترس پخش زمین بود ، از یه جا به بعد که اصلاً معلوم نشد «تورموند» کجا غیبش زد و ... به راحتی زنده موندن
واقعاً بخوام بگم حضور سِر «جوراه» برای مراقبت از «کلیسی»ـش و همچنین زنده موندن «جان اسنو» در میان رستاخیز مردگان یه مقدار واسم قابل هضم نبود
خیلی دوست داشتم به شخصیت «بریک دونداریان» اشاره کنم که مشخص شد دلیل اینهمه بازگشتش از مرگ این بود که فقط بتونه در زمان و مکان مناسب مانع کشته شدن «آریا» برای رقم خوردن سرنوشت یک جنگ بشه
سکانس کشته شدن «پادشاه شب» برای من به شخصه دردناک بود چون من واقعاً از این شخصیت و ابهتش (همون یه لبخندش برای نشون دادن ابهتش کافی بود) خوشم میومد . سکانس آخر «پادشاه شب» برای من این پیام رو داشت که تو ممکنه قدرتمندترین فرد حاضر در این جنگ باشی . کسی که «ارتش مردگان» به اون عظمت داره که با اشاره دستهاش اونا رو رهبری میکنه و دوباره بهشون جان میده که حتی آتش هم روش تأثیری نداره اما ممکنه فقط بخاطر یک لحظه غفلت خودت رو نابود شده ببینی . بههرحال خیلی حرفها درمورد آریا و اون خنجر و این سکانس مهم زده شده (از جمله حرکت سریع «آریا» از روی تکون خوردن موی یکی از «وایتوارکرها» مثل حرکت سریعش برای غافلگیر کردن «جان» در همین قسمت 1 فصل 8 و آموزهاش و ...) که دیگه من بهش اشاره نمیکنم
نکتهی آخری که میخوام بگم اینه که به نظرم زمانی سریال وارد چالش با برخی از بینندگانش شد که مخاطبان سریال شروع کردند نظریههای فراروانی برای هر شخصیت و هر اتفاق ارائه دادن و زمانی که مشخص شد برخی نظریهها و افکار نویسندههای سریال در تضاد هست موجب بروز موج ناخشنودی برای برخی از مخاطبان سریال شده . فراوش نکنیم که قبل از پخش فصل 8 سریال نویسندهها پیشبینی کرده بودن که وقتی این فصل پخش بشه ممکنه طرفداران سریال به 2 قسمت تقسیم بشن : اونایی که خوششون میاد و اونایی که خوششون نمیاد
فراموش نکنیم که هنوز 3 قسمت مونده و باتوجه به حرفهای بازیگران و سازندههای سریال احتمالاً هنوز هم باید منتظر غافلگیری در این سریال باشیم