محصولات سینمایی و تلویزیونی کرهجنوبی طرفداران زیادی در میان ما ایرانیها دارند، انصافاً هم باید گفت این همه محبوبیت بیدلیل نیست و در چند سال اخیر، فیلمها وسریالهای خوشساختی را از سینماگران کرهای شاهد هستیم که نقدهای خوبی را دریافت کردهاند. اگر سینمای کرهجنوبی را دنبال کرده باشید حتماً بهخوبی میدانید که سینماگران این کشور در سال ۲۰۱۸ بیشتر به سبک فیلمهای هالیوودی گرایش پیدا کردند و فیلمهای جنایی هیجانی زیادی را شاهد بودیم.
فیلم مرد اراده (Man Of Will)
امکان ندارد سالی را به پایان برسانیم و در آن سال فیلمهایی که بر اساس شخصیتهای تاریخی ساخته شدهاند را شاهد نباشیم. این قضیه برای سینمای کرهجنوبی نیز اتفاق افتاد و در سال ۲۰۱۸ شاهد فیلم «مرد اراده» بودیم، این فیلم داستان زندگی کیم گو (Kim Gu)، یکی از سیاستمداران کرهجنوبی را روایت میکند که در سال ۱۹۴۹ میلادی ترور شد.
داستان فیلم مرد اراده در سال ۱۸۹۰ شروع میشود و شاهد به زندان افتادن شخصیت اصلی داستان بهدلیل همدستی در قتل مردی ژاپنی هستیم. او در زندان متوجه میشود که افراد زیادی به جرمهای نکرده حبس شدهاند و از همان زمان تصمیم میگیرد تا وضعیت فعلی را تغییر داده و حتی اگر لازم شد جانش را نیز در این راه فدا کند.
فیلم مرد اراده اولین ساخته لی وون تائه است و به لحاظ تهیهکنندگی و کارگردانی با فیلمی طرف هستیم که شباهتهای زیادی به آثار هالیوودی دارد. در نتیجه این فیلم بهجای اینکه داستانی تاریخی و تأثیر گذار را روایت کند بیشتر جنبه سرگرمی پیدا میکند. البته در این بین از بازی تاثیرگذار چو جین وونگ (Cho Jin Woong) نیز نباید گذشت.
سایر بازیگران نیز بهخوبی از عهده نقشی که به آنها واگذار شده برآمدهاند اما توجه فیلم بیشتر روی شخصیت اصلی داستان است و این امر باعث شده بقیه بازیگران در حاشیه قرار بگیرند. این فیلم برای علاقهمندان به داستانهای تاریخی بدون شک جذاب خواهد بود.
فیلم ریز زیستگاه (microhabitat)
این فیلم ساخته جئون گو وون (Geon Goo Woon)، است و بهعنوان اولین اثر بلند این کارگردان نمره قبولی از منتقدین دریافت کرده. فیلم ریز زیستگاه درواقع نگاهی به روابط میان انسانها دارد و خمیرمایهای از طنز و شوخی را در این فیلم شاهد هستیم. زندگی اجتماعی انسانها در سالهای اخیر دستخوش تغییرات زیادی شده و بقا و ادامه حیات در جوامع مدرن انصفا سختتر از گذشته است.
به همین منظور کارگردان سعی دارد روابط دوستانه افراد را با تعامل با دنیای مدرن امروزی به نمایش بگذارد، از طرف دیگر جئون گو وون توجه ویژهای در این فیلم به زندگی جوانهای امروز کرهای و تعامل آنها با یکدیگر و همچنین دنیای مدرن دارد. در مجموع میتوان فیلم ریز زیستگاه را یکی از آثار مدرن اجتماعی در سینمای کرهجنوبی نام برد که تماشای آن برای مخاطبین ایرانی بدون شک خالی از لطف نخواهد بود.
فیلم یک مرد چه میخواهد (What a man Wants)
این فیلم زندگی دو خانواده که ساکن جزیره جِجی هستند را روایت میکند. سئوک گون (Seok Geun) که یک راننده تاکسی است به همراه همسرش دام دئوک (Dam Deod) در همسایگی خواهرش می یانگ (Mi Young) و همسرش بونگ سو (Bong Soo) زندگی میکنند. این چهار نفر زندگی خوب و خوشی دارند و به لحاظ خانوادگی نیز بسیار نزدیک به هم هستند. در این بین سئوک گون، به زنهای دیگر چشم دارد و بهلطف تیپ و قیافهاش شیطنتهایی را در این زمینه انجام میدهد.
سئوک سعی دارد تا بونگ سو را نیز به راه بد بکشاند و دائم وسوسهاش میکند و همین داستان باعث میشود تا روایتی از استحکام خانواده و پایبندی زن و شوهر به یکدیگر را در فیلم «یک مرد چه میخواهد»، شاهد باشیم. این فیلم را لی بیانگ هئون (Lee Byeong Heon)، کارگردانی کرده و به لطف شوخیهای بامزهای که در این فیلم وجود دارد، در کنار داستان نسبتاً جذاب، لبخند نیز بر لبان تماشاگران خواهد نشست.
داستان فیلم یک مرد چه میخواهد بهرغم اینکه کلیشهای به نظر میرسد، ساختار جذابی دارد و به این راحتیها قابل پیشبینی نیست. با این حساب اگر به فیلمهای خانوادگی کرهای علاقه دارید به شما قول میدهیم فیلم یک مرد چه میخواهد نظرتان را جلب کند.
با بهار وعده ملاقات دارم (I Have a date with Spring)
داستان این فیلم بسیار عجیب و غریب شروع میشود و در ابتدا شاهد کارگردان هستیم که در کنار دریاچهای مشغول جشنگرفتن تولد خودش است و سعی دارد تا فیلمنامهای که بیشتر از یک دهه است تکمیل نشده را به پایان برساند. در همین گیر و دار، چند نفر از میان درختان بیرون میآیند و یک زن میانسال که در میان این افراد بود به کارگردان میگوید که طرفداران منتظر خبرهای خوشی از فیلمنامه جدید هستند.
قضیه در همینجا تمام میشود و شاهد ادامه روایت فیلم با شخصیتهای اصلی آن هستیم. چنین سبکی برای شروع یک فیلم ممکن است مصنوعی و عجیب بهنظر برسد اما پس از اینکه داستان فیلم با بهار وعده ملاقات دارم شروع میشود متوجه خواهید شد که با فیلم درست و درمانی طرف هستیم. این فیلم داستان تنهایی انسانها و کنارهگیری آنها از اجتماع را به شیوهای جدید و جالب به تصویر میکشد.
فیلم Counters
در دنیای مدرن امروزی بسیاری از مفهومهای نامناسب قدیمی تغییره چهره دادهاند و در حالتی جدید دوباره گریبان انسانها را گرفتهاند، یکی از این موارد را میتوان نژادپرستی دانست. ژاپنیها که مدتهای زیادی میشد که نژادپرستی در میان این ملت از سکه افتاده بود ، در چند سال اخیر شاهد افزایش افراد نژادپرستی هستند و از سال ۲۰۱۳ موج جدیدی از نژادپرستی را در ژاپن شاهد هستیم. این گروههای افراطی چیزی بیشتر از هزار سخنرانی انجام دادهاند و یکی از اصلیترین گروههای نژاد پرست ژاپنی با نام Zaitoku شناخته میشود که نفرت ویژهای نسبت به کرهای هایی که در اوایل قرن بیستم به ژاپن آمدهاند از خود نشان میدهند.
فیلم Counters درواقع یک مستند جذاب است که نگاهی به فعالیت این گروههای نژادپرست ژاپنی دارد اما تمرکز اصلی این فیلم به گروهی با مان Counters است که بهعنوان ژاپنیهای مخالف نژادپرستی شناخته میشوند و تلاش دارند تا با کمک مقامات دولتی، فعالیتهای گروههای نژادپرست ژاپنی را مغایر با قانون اعلام کنند تا دستگاهقضایی این کشور با این فعالیتها برخورد جدی انجام دهد.
فیلم مستند Counters بهرغم اینکه یک فیلم مستند تلویزیونی است، ضربآهنگ سریعی و جذابی دارد و اگر به فرهنگ کرهجنوبی و ژاپن علاقه دارید پیشنهاد میکنیم حتماً این فیلم مستند را به تماشا بنشینید.
فیلم پس از مرگم (After My Death)
داستان این فیلم با مرگ دختری دبیرستانی شروع میشود که ظاهراً با پرت کردن خودش از پل، خودکشی کرده است. اما از آنجایی که جنازه این دختر پیدا نشده و همچنین نامهای قبل از مرگش ننوشته بود داستان پیچ و تاب بیشتری پیدا میکند و تماشاچیان از همان ابتدا میتوجه میشوند که با فیلم پر رمز ورازی سر و کار دارند.
روز بعد پلیس وارد دبیرستانی میشود که همان دختر در آن درس میخواند، مامورین پلیس با دوست این دختر مصاحبه میکنند اما سرنخ زیادی پیدا نمیکنند، ادامه داستان نیز با همین آهنگ سریع و هیجانانگیز پیش میرود و به لحاظ جنایی با فیلم قابل قبولی طرف هستیم اما پیشنهاد میکنیم اگر تحمل مشاهده صحنههای دلخراش از جنایت را ندارید فیلم پس از مرگم را کنار بگذارید، در غیر این صورت مطمئن باشید با یکی از جناییترین آثار سینمای کره در سال ۲۰۱۸ طرف هستید.
فیلم آخرین فرزند (Last Child)
سئونگ چئول (Seong Cheol) و همسرش به تازگی فرزندشان را از دست دادهاند، پسر آنها در حالی که قصد داشت همشاگردیاش را نجات بدهد در آب غرق شد. سئونگ برای اینکه مرگ فرزندش را فراموش کنند سخت مشغول کار شد، اما همسرش نمیتوانست با مرگ پسرشان کنار بیاید و برای همین از دنیا کناره گرفت و حتی حاضر نمیشد همسرش را ببیند.
پس از رخ دادن یکسری اتفاقهای خاص، پسری که از این حادثه نجات یافته بود با سئونگ چئول دوست میشود، از قرار معلوم این پسرک پول چندانی برای زندگی ندارد و کسی هم نیست که او را بزرگ کند، دوستانش هم در مدرسه به او زور میگویند، این موارد باعث میشود تا سئونگ پسرک را زیر بال و پر خودش بگیرد، در ابتدا همسر سئونگ نسبت به این رفتار واکنش نشان میدهد اما در نهایت با این پسرک کنار میآید و سلانهسلانه شاهد شکل گرفتن رابطه عاطفی میان این پدر و مادر که فرزندشان را از دست دادهاند با این پسرک هستیم.
این فیلم ممکن است در نگاه اول داستان کلیشهای داشته باشد اما شین دانگ سئوک (Shin Dong Seok)، در مقام کارگردان داستان این فیلم را به بهترین نحو روایت میکند و برای اینکه نبود فرزندی که از دست دادهاند در زندگی این پدر و مادر کاملاً نماد پیدا کند، کارگردان هیچ موسیقی متنی را در این فیلم استفاده نکرده تا سکوت، غم این پدر و مادر را بازگو کند.
انسان، فضا، زمان و انسان (Human, Space, Time and Human)
در همین ابتدا باید بگوییم اگر با تماشای صحنههای خشن، ناراحت میشوید بهتر است پای تماشای فیلم انسان، فضا، زمان و انسان ننشینید، اما اگر بهفکر تماشای یک فیلم مفهومی پر از معانی نهفته هستید بدون شک این فیلم شما را راضی خواهد کرد.
داستان این فیلم در یک کشتی بزرگ روایت میشود که یک سیاستمدار فاسد و فرزند ایدهآلگرایش در آن حضور دارند، یک گروه تبهکار، یک زوج تازه ازدواج کرده، و بسیاری افراد دیگر نیز سوار بر این کشتی هستند. این فیلم داستانی مفهومی و جذاب دارد و سعی کرده تا با نشان دادن رفتار افراد مختلف در این کشتی، عملاً سیاست و شرایط حاکم بر جامعه کرهجنوبی را به نقد بکشد.
از آنجایی که فیلم انسان، فضا، زمان و انسان، داستانی مفهومی و پر از معنی دارد، بدون شک بازگو کردن لایه سطحی این داستان کمکی به درک فیلم نمیکند، با این حساب پیشنهاد میکنیم برای تماشای این فیلم وقت بگذارید و به مفهوم مورد نظر کارگردان در لایههای پنهان این فیلم دستپیدا کنید.
فیلم سوختن (Burning)
اگر به سینمای کرهجنوبی علاقه داشته باشید بدون شک لی چنگ دونگ (Lee Chang Dong) را میشناسید، وی یکی از بهترین کارگردانهای کرهای در چند دهه اخیر است و مدت زیادی بود که خبری از او نداشتیم تا اینکه نهایتاً در سال ۲۰۱۸ شاهد فیلم سوختن از این کارگردان مطرح کرهای بودیم.
داستان این فیلم از یکی از داستانهای کوتاه هاروکی موراکامی اقتباس شده و با داستانی جالب طرف هستیم که نسبت به کتاب اصلی آن وفاداری زیادی ندارد اما بهلحاظ جذابیت میتوان روی این داستان حساب باز کرد. اقتباس فیلم سوختن از یکی از کتابهای موراکامی باعث شده تا این فیلم رنگ و بوی رئالیسم جادویی خاصی که در آثار موراکمی شاهد هستیم را داشته باشد.
اگر با کتابهای موراکامی آشنا باشید حتماً بهخوبی میدانید ساخت فیلم از روی این کتابها کار خیلی راحتی نیست چرا که جمعبندیهای موراکامی در انتهای کتاب ممکن است سوالهای زیادی را در ذهن هواداران ایجاد کند. در این بین انصافاً باید گفت لی چنگ دونگ در مقام کارگردان این فیلم بهخوبی توانسته سر و ته آن را جمع کند و به شما قول میدهیم پس از پایان فیلم سوختن بابت وقتی که به آن اختصاص دادهاید، افسوس نخواهید خورد.