طرفداری- پس از حذف تیم ملی فوتبال ایران از جام ملتهای آسیا 2019 کارلوس کی روش از تیم ملی خداحافظی کرد و یکبار دیگر حواشی پیرامون انتخاب سرمربی جدید آغاز شد. مازیار ناظمی در این میان از انتظار سرمربیان بزرگ جهان برای نیمکت ایران سخن به میان آورد.
مانند اکثر تصمیمات وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال، انتخاب سرمربی تیم ملی نیز در بسیاری از موارد سیری قهقرایی را طی میکند. توئیت مازیار ناظمی مبنی بر در صف ایستادن مربیانی مانند زیدان، کلینزمن و مورینیو میتواند یک بزرگنمایی خارقالعاده برای خارج شدن از فشار خروج کی روش از ایران باشد. بزرگنمایی از آن جهت که اگر فلش بکی به گذشته بزنیم تاریخچه این انتخابها آدرس خوبی به مخاطب نمیدهد.
11 سال پیش وقتی امیر قلعه نویی به دلیل ناکامی و عدم راهیابی تیم ملی به مرحله نیمه نهایی جام ملتهای آسیا 2007 از نیمکت این تیم اخراج شد فدراسیون فوتبال با اعلام اینکه باب مذاکره را با مربیان خارجی بزرگ دنیا باز کرده از سرمربیانی مانند دیدیه دشان نام برد اما در پایان خاور کلمنته، سرمربی اتلتیکو بیلبائو که این تیم را در لالیگا دوازدهم کرده بود از قرعه فدراسیون بیرون آمد.
ورود کلمنته به ایران با یک اتفاق جالب همراه بود. حضور چند صد نفر پشت کلمنته در پله برقی فرودگاه که نزدیک بود به مصدومیت بعضیها منجر شود. ناصر شفق و مهدی تاج با گل به استقبال این سرمربی رفتند اما کلمنته خیلی خوب ایران را شناخت. مبلغ پیشنهادی به او 1,800,000 یورو بود! ابتدا درخواست بازدید از زیرساختهای تیم ملی را کرد و بعد از آن گفت که میخواهد مربی پروازی باشد. سرانجام او بازی با نوه خود را به ایران ترجیح داد و فدراسیون باز هم به تکاپو افتاد. مهدی تاج اصرار داشت که کلمنته برمیگردد و او را سرمربی ایران بدانید. شفق هم در این میان میگفت کلمنته از لوتار ماتئوس و دیدیه دشان (که با فرانسه فاتح جام جهانی 2018 روسیه شد) بهتر است.
اما کلمنته به دلیل عدم موافقت با شرط پروازی بودنش دیگر هیچگاه به ایران بازنگشت. فدراسیون باز هم سخن از مذاکره با سرمربیان خارجی به میان آورد. افشین قطبی، سرمربی پرسپولیس که با این تیم قهرمان شده بود از هر زمانی به نیمکت تیم ملی نزدیک تر بود و مهدی تاج با تماس تلفنی شبانه سرمربیگری قطبی را به خود او اعلام کرد. اما به یکباره نام علی دایی از گلدان انتخاب فدراسیون بیرون آمد. قطبی از این تصمیم برآشفته شد و در گفتگو با شبکه BBC گفت:
فوتبال ایران، فوتبالی است که آن شفافیت و حرفهای بودن خیلی در آن کم است. باندهای مختلفی میان مربیان و روزنامهنگاران و بین کسانی که برای منافع خودشان سعی میکنند کارهایی انجام دهند که در فوتبالهای دیگر نمیتوان نظیر آن را دید. روزی که فدراسیون تصمیم گرفت که من را به عنوان سرمربی تیم ملی معرفی کند تمام رسانههای دنیا این موضوع را اعلام کرده بودند و فکر میکنم جذاب نبود کسی که سالها در آمریکا زندگی کرده سرمربی تیم ملی شود و تمام رسانههای مختلف نوشته بودند یک آمریکایی-ایرانی سرمربی تیم ملی میشود. بعد از کنفرانس مطبوعاتی آقای علی دایی به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد. من فکر میکنم روابط بعضی وقتها بسیار مهمتر از کیفیت و تجربه و دانش است.
ایران که به قول شفق میخواست به مرحله یک چهارم نهایی جام جهانی 2010 پای بگذارد با دایی به عربستان باخت تا در آستانه حذف قرار بگیرد. دایی اخراج میشود.
نوبت به افشین قطبی میرسد. مذاکرات فقط 1 ساعت به طول میانجامد. افشین قطبی که میگفت در ایران، روابط بسیار مهمتر از کیفیت و تجربه و دانش است سکان هدایت تیم ملی را دست میگیرد. او سلطان بزرگنمایی بود. در همان ابتدا گفت که شیرهای ایران به جام جهانی 2010 خواهند رفت اما ایران در ادامه مرحله انتخابی جام جهانی در گروه خود چهارم شد و راهی به جام جهانی نیافت.
حالا آن پروسه در حال تکرار شدن است و مازیار ناظمی باز هم حرف از آمدن سرمربیان بزرگ میزند. اما به چند دلیل باید به گفتههای ناظمی شک کنیم:
1- ششگلانی، عضو مجمع فدراسیون فوتبال میگوید فدراسیون توان پرداخت قرارداد کی روش را ندارد. حال چگونه میتوان باور کرد وقتیکه توان پرداخت رقم قرارداد کی روش وجود ندارد میتوان سخن از زیدان، کلینزمن و مورینیو را به میان آورد.
2- محمدرضا داورزنی میگوید:
در مورد انتخاب سرمربی تیم ملی، فدراسیون فوتبال تصمیم گیرنده است؛ نه تنها در فوتبال، بلکه در مسائل داخلی هیچ رشته ورزشی دخالتی نداریم.
سوالی پیش میآید که مازیار ناظمی کیست؟ مدیر روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان!
3- ناظمی در ادامه هروه رنار و لوران بلان را نیز به جمع در صف ایستادههای نیمکت تیم ملی میافزاید. اما روح رنار هم از این پیشنهاد خبر ندارد و میگوید:
من اخیراً قراردادم را با فدراسیون فوتبال مراکش تمدید کردهام.
مازیار ناظمی در شرایطی حرف از در صف ایستادن زیدان و مورینیو میزند که اکثر تیمهای بزرگ دنیا حاضر به انجام بازی دوستانه با ایران نیستند و ایران از سوی شرکت نایکی تحریم شده است.
در چنین شرایطی چرا باید این سرمربیان بزرگ زنبیل به دست پشت در فدراسیون 5 ستارهای باشند که تنها مکان تمرینی مدرن تیم ملی کشورش ساختمان پک است؟