طرفداری - امیلیانو سالا با یک هواپیمای کوچک ساعت 7:15 نانت را به مقصد کاردیف ترک کرد و ساعت 8:30 هواپیما روی جزایر مانش ناپدید شد. هواپیما در ارتفاع 1500 متری بود که با برج مراقبت تماس گرفت و درخواست فرود کرد اما در ارتفاع 700 متری تماس با هواپیما قطع شد.
بلافاصله جستجوها برای پیدا کردن او، دو سرنشین دیگر و البته لاشه هواپیما در کانال مانش شروع میگردد. جستجوهایی که تاکنون نتیجهای در پی نداشته است. جان فیتزجرالد، رییس تیم جستجوی هوایی کانال مانش، در این باره میگوید:
فکر نمیکنم امیلیانو سالا و دو سرنشین دیگر هواپیمای ناپدید شده، هنوز زنده باشند و احتمالا همه آنها فوت شده اند.
یکی دیگر از نفرات تیم جستجو در این باره به ما میگوید:
امیدی به پیدا کردن امیلیانو سالا نیست؛ حتی قوی ترین افراد هم فقط چند ساعت روی آب دوام میآورند.
امیلیانو سالا، فوتبالیستی بود که در 28 سالگی به بلوغ فوتبالیش رسیده بود و در آستانه سفری هیجانانگیز به لیگ برتر فوتبال انگلیس بود. سالا در زمین فوتبال به مانند جنگجویی تمام عیار و در بیرون از آن، پسری کاملا آرام بود. هرگاه که او را میدیدید، حتما در دستانش یک کتاب میدیدید. او عاشق رمانهای کاراگاهی بود و هرگز بدون این کتابها، راهی مسابقات فوتبال نمیشد. او گیتاریست خوبی نیز بود و تماشاگران نانت در بیشتر اوقات او را صبحها در کنار سگش و کافهای که وی برای مطالعه و خوردن قهوه به آن جا میرفت، میدیدند. اما سرنوشت با امیلیانو سالا، بی رحم بود.
وقتی خبرهای روزانه فوتبال فرانسه را مرور میکردیم، به جملات مکرر هواداران نانت برمی خوردیم که دوست نداشتند، مهاجم گلزنشان از این تیم برود. شایعاتی در میان بود که خود سالا نیز تمایل چندانی به حضور در فوتبال انگلیس و کاردیف سیتی ندارد. سرمربی او در نانت، وحید خلیلهوژیچ که به نوعی در شکوفایی فوتبال سالا نقشی اساسی داشت، قبل از آن با سرمربی پیشین این تیم، میگل کاردوسو مشکلات اساسی داشت. سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال ژاپن که سه سال عهده دار این تیم آسیایی بود، خودش در زمان بازیش مهاجم نوک بازی میکرد و بسیار از خصوصیات فنیِ سالا باخبر بود؛ مربی که الگوی بازیگریش، گابریل باتیستوتا بود.
خلیلهوژیچ در مورد سالا میگوید:
او یک جوان احساساتی بود. او باید خودش را باور میکرد و بنابراین اولین اولویت این بود که کاری کنیم، اعتماد به نفسش را بدست آورد. بعد از آن بود که توانستیم حرف هم را بفهمیم؛ گفتگوی یک مهاجم (خودش) با یک مهاجم.
خود سالا درباره وضعیتش در آن روزها گفته بود:
باشگاه آماده بود که من را به گالاتاسرای بفروشد. اما من باقی ماندم، من اصلا تاسفی نمیخورم. چون من و وحید خیلی با هم صحبت کردیم و من مرتب پیشرفت میکردم.
سالا تحت هدایت کاردوسو و از ماههای جولای تا سپتامبر فقط 4 گل برای نانت به ثمر رساند در حالی که او در بین ماههای اکتبر و دسامبر توانست، 8 بار دروازه حریفان را باز نماید.
اگر او یک فوتبالیست انگلیسی بود، تبدیل به جیمی واردی میشد
سالا یک مهاجم مادرزاد بود. یک چارچوب شناس قهار که عاشق فضای زیاد بود و بهترین گزینه برایش حضور در تیمی بود که مربی آن تخصص بالایی در انجام ضدحملات داشته باشد. مهاجمی ترکهای و پرتلاش که زمانی که به صورت قرضی در تیم «نیروت» بازی میکرد، هواداران به او لقبِ «کارلوس توزِ محل» را داده بودند. امیلیانو مرد محوطههای جریمه بود؛ شاید به آن شکل تکنیکی نبود ولی توانایی بالایی در زدن ضربات سر داشت. این دقیقا همان بازیکنی است که بسیاری از تیمهای لیگ برتر به دنبال آن هستند و به همین دلیل نیز کاردیف، پیشنهاد خرید او را داد. سالا به آن شکل تمایلی برای رفتن به تیمی که برای بقا در لیگ برتر انگلیس میجنگد نداشت ولی کیتا، رئیس باشگاه نانت نمیتوانست از این انتقال 17 میلیون پوندی صرفنظر نماید. کاردیف دست بر روی مهاجمی گذاشته بود که حمید خلیلهوژیچ، آن را صیقل داده و از نو ساخته بود.
سالا در نوجوانی در یک مدرسه فوتبال در منطقه کوردوبای آرژانتین تمرین میکرد. مدرسهای که متعلق به باشگاه بوردو فرانسه بود و استعداد بالای او سبب شد تا در 20 سالگی به این تیم در لیگ لوشامپیونه بپیوندد. هرکسی که کمترین شناختی از امیلیانو داشت، او را پسری مودب و یک هم تیمی خوب میدانست.
هم تیمیش فیلیپه ساد در مصاحبهای با نشریه اکیپ گفته بود:
او رفیقی دوستداشتنی و با نمک بود. همیشه معتقد بود که فوتبال ورزشی تیمی است. الان که این حرفها را میزنم تمام بدنم میلرزد. رفتن به کاردیف او را به شهرتی میرساند که سزاوارش بود، البته با تاخیر. واقعا حقش بود که استعدادش شناخته شود.
در سال 2013 از بوردو به صورت قرضی به تیم نیروت میپیوندد و شانس با سالا یار بود که پاسکال گاستیو، مربی تیم واقعا بازی او را دوست داشت. گاستیو میگوید:
من فهمیدم که او در حدی که نیاز دارد تکنیکی است؛ ضمن این که تمام قابلیتهای دیگر را دارد. او بازیکنی بود که در زمین هیچگاه تسلیم نمیشد. میدانست که جا برای پیشرفت دارد، به خصوص در زمینه تکنیکی. او بعدا از یک بازیکن متوسط تبدیل به بازیکنی پخته شد.
مقصد بعدی این بازیکن، تیم کان بود. در کان در 13 بازی به میدان رفت و توانست 5 گل به ثمر برساند و از آن پس بود که در سال 2015 راهی تیم نانت شد. او با قراردادی پنج ساله و به ارزش تنها یک میلیون یورو به این تیم ملحق شده بود. کیتا که او را یک میلیون یورو خریده بود، در برابر پیشنهادی به ارزش 4 میلیون یورو برای فروش سالا مقاومت میکرد و آن را رد میکرد. پیشنهاد آن زمان، باز هم از لیگ برتر انگلیس بود و سالا آن موقع 26 ساله بود. راستش خودش نیز با آن پیشنهاد وسوسه شده بود، به هر حال پای بازی کردن در لیگ برتر انگلیس در میان بود. اما او به خوبی میدانست که حتی در 26 سالگی هم شاید آن قدر باتجربه نباشد که از پس مدافعان سرسخت تیمهای انگلیسی برآید.
خودش در این باره میگوید:
من هنوز از خودم نشانهای در نانت نگذاشتهام. میخواهم بعد از انجام چنین کاری باشگاه را ترک کنم و دوست دارم از خودم خاطرات خوبی به جا بگذارم.
شاید هنوز هم میتوانستیم سالا را مثل چند روز قبل به همراه سگش در کافههای نانت ببینیم. البته اگر او از هم بازیهایش خداحافظی نمیکرد و پایش را در آن هواپیما نمیگذاشت.