در مصاف با تیم هایی که فشرده بازی می کنند و دفاعشان چند لایه است شوت از راه دور یک نمونه از دو سه روش معدود برای رسیدن به گل است.
در شوت - شوت هایی که بازیکن ضربه زننده در عرض حرکت میکند و بعد ضربه می زند از همه خطرناک تر است به خاطر اینکه حرکت به سمت «در» باز است... همانند گلی که مسی به ایران زد. همانند گلی که همین بازیکن به بوسنی زد و نمونه گلی که محمد رضا خلعتبری به روسیه زد.
این عکس هوایی از گل مسی به ایران است. البته لحظاتی پیش از گل. بعد از اینکه مسی صاحب توپ شد هر یازده بازیکن ایران پشت توپ بودند. این نشان می دهد برتری عددی حتی در منطقه یک سوم دفاعی دلیل بر توپ گیری نیست و در دفع حمله از همه مهمتر باید هوشمند و بازیخوان بود. این یکی از معدود صحنه هایی است که ایران خوب بازیخوانی نکرد.
مسی صاحب توپ شد و در عرض حرکت کرد. او رضا قوچان نژاد را در عرض دریبل کرد. این طیبعی بود به این دلیل که مسی سرعت فوق العاده ای دارد و از همه مهمتر رضا قوچان نژاد مدافع نیست، هر چند در فوتبال امروز سانتر فوروارد اولین مدافع است.
بازیکنی که با شماره ۳ نشان داده شده فاصله اش از بازیکن شماره ۲ که رضا قوچان نژاد است بیش از اندازه است و طبیعی است که نتواند خوب پوشش دهد. او باید فاصله اش را با رضا قوچان نژاد کمتر می کرد تا این بازیکن را پوشش می داد. اگر این کار را انجام می داد مسی بعد از دریبل رضا قوچان نژاد یک بازیکن دیگر را روبروی خود می دید و طبیعتا شوت زنی نمی کرد و شاید به فاصله خود در عرض ادامه می داد تا یک «در» دیگر پیدا میکند که در اینصورت زاویه اش نسبت به دروازه ایران متناسب نبود و بعید بود شوتش به چارچوب بنشیند.
هم چنین بازیکن شماره ۴ در این تصویر باید به سمت توپ شیفت میشد تا اگر بازیکن شماره ۳ رودرروی مسی قرار گرفت نقش پوشش را بازی کند.
تیم کروش در این صحنه غفلت کرد و یک لحظه فرصت برای بازیکنانی چون مسی کافی است که برنامه خود را عملی کنند. با این حال تیم کروش شایسته تحسین است. ایران به دلیل دوندگی بی امان خسته شده بود. اگر این خستگی مفرط نبود جواد نکو در آن صحنه دریبل یک پا دو پا نمی کرد و بازیکن شماره ۳ پوشش می داد و بازیکن شماره ۴ هم شیفت می شد.
این می تواند یک صحنه خوب آزمایشی برای خط دفاعی به خصوص هافبک های مدافع باشد چون هافبک های دفاعی جلوی خط دفاعی بازی می کنند و مانع از شوتزنی می شوند.