طرفداری- اندونزی و مکزیک هم وارد رقابت شدند، اما خیلی زود کنار کشیدند. تنها رقبای مهمی که کنار قطر قرار داشتند، ژاپن و کره جنوبی بودند، ولی آنها تنها 6 سال قبل جام جهانی برگزار کرده بودند و تقریبا شانسی برای کسب دوباره آن نداشتند. دو رقیب مهم دیگر هم وجود داشت. اولی استرالیا بود که کشوری دیوانه ورزش به شمار می رفت و توانایی های قابل تقدیر خودش را در جریان میزبانی یک تورنمنت بزرگ در سیدنی 2000 به رخ کشیده بود. دومی ایالات متحده بود که در 1994 جام جهانی برگزار کرده بود. درخواست آنها با شک و تردید برخی از اعضای کمیته اجرایی همراه بود، چون کشور آنها علاقه چندانی به فوتبال نشان نمی داد، ولی در هر حال نمی شد نادیده شان گرفت. برگزاری جام جهانی در آمریکا با امتیازات بسیاری مثل اسپانسری، حق پخش و چیزهای دیگری همراه بود که قطعا علامت دلار چشم های اعضای کمیته اجرایی را روشن می کرد.
اگر قطر می خواست این رقبا را شکست دهد، باید زودتر دست به کار می شد و اعضای جوان کمیته میزبانی آنها، این را می دانستند. شیخ محمد بعد از تقدیم رسمی درخواست شان، بیانیه ای منتشر کرد: “معتقدیم زمان آن رسیده جام جهانی برای اولین بار به خاورمیانه بیاید. درخواست ما در راستای تحقق بخشیدن به شعار فیفا یعنی برای فوتبال، برای دنیا است. فرصت بسیار خوبی است که دنیا به نگرش خوبی از فرهنگ و مهمان نوازی عرب به دست آورد. می دانیم قبل از اعلام نتیجه از سوی کمیته اجرایی فیفا در دسامبر 2010، کارهای بسیاری باید انجام دهیم.”
شیخ محمد حق داشت. در هر حالی که محمد بن همام پشت پرده عمل می کرد، کمیته اجرایی با وظایف خودش مشغول بود. آنها باید همه را متقاعد می کردند قطر علی رغم محدودیت های مدنظر، محل مناسبی برای میزبانی جام جهانی است. باید راهکاری برای مبارزه با گرمای سوزان کشور و جا دادن کاروان های بزرگ کشورهای مختلف در یکی از کوچک ترین کشورهای دنیا پیدا می کردند.
باید کمیته ارزیابی را قانع می کردند می توانند 9 ورزشگاه کلاس جهانی به همراه امکانات لازم بازیکنان و هواداران در کشوری که تقریبا هیچکدام از زیرساخت های لازم را ندارد، بسازند. دوحه این قدر جا نداشت. باید یک شهر کاملا نو در کویر ساخته می شد تا همه در آن جا شوند. آنها نه تنها باید کمیته فنی ارزیابی را متقاعد می کردند، باید این را برای طرفداران فوتبال در سراسر دنیا هم جا می انداختند که چرا قطر با هیچ گونه سبقه فوتبالی، بازیکن بزرگ یا لیگ حرفه ای، میزبان خوبی برای تورنمنت مورد علاقه آنها خواهد بود. قطر در آخرین رده های رنکینگ فیفا قرار داشت و تا زمان رای گیری به رده 113 ام سقوط کرده بود و هیچگاه حتی تا نزدیکی حضور در جام جهانی هم، که الان می خواست آن را میزبانی کند، نرسیده بود. بلاتر به خودش ماموریت داده بود ایده میزبانی مناسب قطر را به معدود اعضای دنیای فوتبال که در کمیته اجرایی هستند، بقبولاند و وفاداری آنها معمولا با هزینه های خودش همراه بود. کمیته اجرایی اما باید راهی پیدا می کرد که دنیا را متقاعد کند قطر میزبان خوبی برای جام جهانی است و نمی شد گفت کدام طرف کار سخت تری در پیش داشت.
این بار قرار بود کنگره سالانه فیفا در باهاما[1] برگزار شود. جایی که با شن های سفید و آب شفافش در کنار خلیج های استوایی و جلوه های بصری دیگر، تقریبا تکه ای از بهشت روی زمین به حساب می آید. وقتی صدها عضو کنگره فیفا در ژوئن 2009 در آتلانتیس دور هم جمع شدند، مبارزات کسب میزبانی جام های جهانی 2018 و 2022، کاملا شروع شده بود. فرانک لُووی[2]، میلیونر استرالیایی که رئیس فدراسیون فوتبال این کشور بود، با کشتی تفریحی شخصی اش به باهاما آمده بود و آماده بود در راستای لابی با اعضای کمیته اجرایی، بعد از جلسه کنگره، آنها را به یک میهمانی بزرگ دعوت کند. لُرد تریزمان، رئیس کمیته میزبانی انگلیس، و لُرد کو[3]، مسئول برگزاری المپیک 2012 لندن، هم به ناسائو آمده بودند.
بن همام به همراه مِشادی با جت شخصی اش راهی آنجا شده بود تا وفاداری نهایی براداران آفریقایی اش را تثبیت کند. او جلسه ای خصوصی با مسئولین فدراسیون های آفریقایی برگزار کرد تا از نیازهای مالی آنها آگاه شود. سیدی کینِت از آفریقا تقریبا همیشه اولین نفر بود. او بلافاصله بعد از کنگره، به بن همام ایمیل زد و مشخصات حساب بانکی اش را برای او فرستاد.
همه چیز خیلی سریع انجام می شد. تنها 10 روز بعد، ایمیل دیگری از سوی کینِت به بن همام رسید که به خاطر 10 هزار دلار پرداختی از او تشکر کرده بود. کینِت گفته بود این مبلغ کمک بسیاری برای پیشرفت فوتبال جوانان در گامبیا خواهد بود، اما مساله این بود که 10 هزار دلار مدنظر وارد حساب شخصی او شده بود.
مانوئل دِنده[4] از سائوتومه هم به بن همام ایمیل زد. او در جریان سفر تفریحی آفریقایی ها به کوالالامپور هم حاضر بود و از هدایای دیالو بهره برده بود. دِنده به خوبی دریافته بود دوست جدید قطری اش چقدر می تواند سخاوتمند باشد و از او خواسته بود 232 هزار دلار به حساب شخصی اش واریز شود که گویا قرار بود برای ساخت چمن مصنوعی در کشورش هزینه شود. بن همام هر چه نبود، مرد دست و دلبازی شناخته می شد، ولی در مورد پرداخت چنین مبلغ زیادی برای شخصی که حتی عضو کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آفریقا هم نبود، کمی غیرمنطقی به شمار می رفت. او از چیراکال خواست 60 هزار دلار برای او واریز شود، اما وقتی در نهایت در ماه دسامبر انتقال مبلغ انجام شد، چیزی کمتر از 50 هزار دلار به دست دِنده رسید که پس از دیدن رسید پرداختی، طی ایمیلی کوتاه پاسخ داد: “باشه، ممنون.”
بانوی آهنین لیبریا، ایزتا وِسلی، راحت تر راضی می شد. او بعد از دریافت 10 هزار دلار، ایمیلی برای تشکر ارسال کرد و با آرزوی موفقیت و سلامتی برای بن همام، از اینکه برادری به این خوبی دارد، ابراز رضایت نمود. او بعد از کنگره باهاما از بن همام خواسته بود برای کمک به لیگ کشورش، مبلغی را برایش بفرستد و الان کاملا راضی بود.
فدراسیون فوتبال ساحل عاج، که زادگاه ژاک آنوما یکی از اعضای کمیته اجرایی، به شمار می رفت، در اوایل جولای 22 هزار دلار دریافت کرد که به وسیله یکی از حساب های شخصی بن همام به عنوان هدیه فوتبالی منتقل شد. سعید بِلخَیات[5]، رئیس فدراسیون مراکش هم مبلغی را در حساب بانکی شخصی اش، دریافت کرد.
بن همام تنها قطری فعال در ناسائو نبود. شیخ حَمَد، رئیس فدراسیون فوتبال قطر، هم جلسه ای خصوصی با حضور رئیس فیفا تدارک دیده بود. امیر مصمم بود جام جهانی را به قطر ببرد، اما برخی صحبت ها در خصوص جا نشدن کاروانهای اعزامی و طرفداران در این کشور، داشت کار دست کمیته میزبانی می داد. به او پیشنهاد شده بود میزبانی را به صورت مشترک با یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس به عهده بگیرد و الان می خواست این مساله را با رئیس فیفا مطرح کند. او در ماه مِی با بلاتر مکاتبه کرده بود و به گرمی پاسخ گرفته بود. بلاتر اظهار علاقه کرده بود در جریان کنگره سالانه در باهاما، در این باره بیشتر صحبت کنند.
این برنامه به خوبی پیش نرفت، چون قطر نتوانست هیچکدام از همسایگانش را برای همراهی اش در این رقابت غیرممکن، متقاعد کند. مسئولین کشورهای دیگر به امیر گفته بودند دیوانه است که فکر می کند شانسی برای کسب میزبانی دارد، چون آنها در نهایت بازنده خواهند بود. با این حال، جلسه مابین شیخ حَمَد و بلاتر، فرصت دوبارهای برای کسب حمایت رئیس فیفا برای قطریها فراهم کرد.
الان که بن همام حمایت تمام و کمال آفریقایی ها را بدست آورده بود، وقتش بود فاز دوم کمپینش را کلید بزند. باید به نفراتی که واقعا اهمیت داشتند، نزدیک می شد. بیست و چهار نفر اعضای کمیته اجرایی فیفا بودند که باید در دسامبر 2010 و در جریان رایگیری مخفی، میزبان جام های جهانی آتی را مشخص می کردند.
برای دسترسی به متن کامل و خرید کتاب بازی کثیف، روی تصویر کلیک کنید