مطلب ارسالی کاربران
بهانههای زندگی برای زندگی، مساوی است با زندگی نکردن
آقای "دولت آبادی" عزیز و بزرگ میفرمایند:
به کجا چنین شتابان؟آنجا یک قهوه خانه بود،اما ننشستیم به نوشیدن دوتا استکان چای، چرا؟!دنیا خراب میشد اگر دقایقی آنجا مینشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم؟!
عجله، همیشه عجله ...
کدام گوری میخواستم بروم؟ من به بهانه ی رسیدن به زندگی، همیشه زندگی را کشته ام ...