طرفداری- مایل اوون در رابطه با دوران فوتبالش مصاحبه کرده است.
به نقل از وبسایت فورفورتو، نوشته مایکل اوون در رابطه با دوران فوتبالش به شرح زیر است؛
در بازی مقابل آرژانتین، بسیار به خودم اعتماد داشتم و باور آن بود که می توانم بازی خوبی به نمایش بگذارم. از نظر فیزیکی قدرت امباپه را نداشتم و سرعتم از او کمتر بود ولی با وجود آن که در جام جهانی 98 یک سال از امباپه 19 ساله کوچکتر بودم، از نظر ذهنی بسیار قوی بودم و اعتماد به نفس بالایی داشتم. همواره به خودم باور داشتم و برخلاف اکثر مهاجمین که در محوطه جریمه ضربان قلبشان بالا می رود و در زدن ضربه آخر عجله می کنند، من همیشه با آرامش کامل توپ را با یک ضربه مناسب در درون دروازه قرار می دادم. ترک خانه در 14 سالگی و رفتن به لیشال و حضور در کنار افرادی که از شما بزرگتر هستند باعث شد از نظر شخصیتی سریع تر پیشرفت کنم. به یاد دارم که وس برون، آلن اسمیت و مایکل بال در لیلشال بودند، بازیکنانی که در آینده هم بازی من در تیم انگلستان شدند.
اکثر تجربیاتم در فوتبال حرفه ای، موفق و خوب بوده اند. در زمان حضورم در تیم زیر 15، 16 و 17 سال انگلستان تمام رکورد ها را به نام خودم جابجا کردم و سپس موفق شدم با تیم رزرو لیورپول جام جوانان FA را فتح کنم. همواره از خودم می پرسیدم آیا به دلیل اعتماد به نفس بالا گل می زدم و یا این مسئله بالعکس بود. به هر حال، موفق شدم در پایان فصل 1997-1996 در اولین بازی خود برای لیورپول گلزنی کنم. در فصل بعد لیورپول کارل-هاینز ریدله مهاجم با سابقه آلمانی را خریداری کرد و من به این نتیجه رسیدم که با وجود او و رابی فاولر، امکان ندارد به من زمان بازی کردن برسد. اگرچه آن فصل در اکثر بازی ها به میدان رفتم و 18 گل به ثمر رساندم که باعث شد به تیم ملی دعوت شوم و این مسئله برای من بسیار شوکه کننده بود.
گل اوون به آرژانتین در جام جهانی 98
بکام به من پاس داد و من به فکر آن بودم که توپ را حفظ کنم تا پل اینس یا داوید بتی به من نزدیک شوند زیرا تقریبا در مرکز زمین قرار داشتم. سپس متوجه شدم که ژوزه چامو بیش از اندازه به من نزدیک است و می توانم با یک کنترل مناسب، از کنار او عبور کنم. بنابراین، او را پشت سر گذاشتم و متوجه شدم روبرتو آیالا در عمق خط دفاعی فاصله زیادی با من دارد و از این فرصت برای ورود به محوطه جریمه استفاده کردم. در آخر، با یک ضربه زیبا توپ را به گل تبدیل کردم تا 10 ثانیه جنون آمیز و پر از آدرنالین را تجربه کنم. اگرچه، بعد از به ثمر رسیدن گل دوباره بر بازی متمرکز بودم. این لحظه بهترین خاطره من از حضور در عرصه ملی است.
پس از بازگشت به انگلستان، تمام افراد محل زندگی ام برای ورود من به شهر عکس ها و پوستر ها مختلفی را به دیوار چسبانده بودند. به یاد دارم پس از جام جهانی، اگر از خانه بیرون میرفتم تعدادی از جوانان دنبال من می آمدند و عکس یادگاری می گرفتند. خلاصه آن که زندگی من پس از جام جهانی دیگر عادی نبود و من اکنون به یک ستاره تبدیل شده بودم. علاوه بر آن، برخی روز ها به مدت 8 ساعت زمان صرف پاسخ دادن به نامه طرفداران می کردم.