اختصاصی طرفداری- شاید کمتر کسی انتظارش را داشت که دوران جولین لوپتگی در رئال مادرید این اندازه کوتاه باشد و شاید بتوان به لوپتگی، عنوان آقای اشتباهی را اختصاص داد. لوپتگی در دوران بازیگری، علی رغم بازی در رئال مادرید و بارسلونا نتوانست بازیکن بزرگی شود و در حالی که می توانست در مربیگری مرد بسیار موفقی شود، با عجله و انتخاب اشتباه، اعتبارش را خدشه دار کرد و به قول معروف، از این جا مانده و از آن جا رانده شد. آقای اشتباهی داستان، با تصمیم پرریسک رها کردن تیم مدعی قهرمانی جام جهانی و برعهده گیری هدایت رئال مادرید در برهه ای نسبتا پیچیده، به مثابه مردی شد که برای برداشتن گردو، الماس از جیبش ریخت. لوپتگی با اخراج جنجالی از تیم ملی اسپانیا شانس قهرمانی در جام جهانی از دست داد و با ریسک اشتباه در هدایت رئال مادرید، از این تیم هم اخراج شد تا اعتبار و آینده مربیگری اش به خطر بیفتد.
لوپتگی فوتبالش را از رئال مادرید کاستیا آغاز کرد، توانست در ادامه به تیم اصلی برسد و بعدا نیز به بارسلونا رفت و حتی یک بازی نیز برای تیم ملی اسپانیا انجام داد. اما او هرگز نتوانست در دوران بازیگری خود به بازیکنی سرشناس تبدیل شود و در سال 2002 در رایو وایکانو فوتبال بازی کردن را کنار گذاشت. او از همان ابتدا به مربیگری مشغول شد و کارش را در همان رایو وایکانو آغاز کرد. لوپتگی سپس هدایت رئال مادرید کاستیا را برعهده گرفت و پس از یک سال حضور در تیم جوانان رئال مادرید، تصمیم گرفت تا در رده های سنی تیم ملی اسپانیا به ماجراجویی اش در سرمربیگری ادامه دهد.
لوپتگی پله پله در رده های سنی لاروخا پیش رفت تا این که در سال 2012 هدایت تیم ملی زیر 21 سال اسپانیا را برعهده گرفت. مرد اهل باسک، در تیم زیر21 سال اسپانیا بسیار خوب کار کرد و با بهره گیری از بازیکنانی چون دخیا، کارواخال، تیاگو، کوکه و موراتا به موفقیت برسد. وی در یازده بازی که هدایت لاروخیتا را برعهده داشت، توانست به رکورد صد درصد پیروزی برسد. لوپتگی پس از کسب تجارب کامل در تیم های پایه، در سال 2014 هدایت پورتو پرتغال را برعهده گرفت و چندین بازیکن اسپانیایی به تیمش اضافه کرد. او در اولین فصل حضورش در پورتو توانست به عنوان نایب قهرمانی برسد و در فصل بعد نیز تیم را سوم کرد. با این حال، بازی تهاجمی خصیصه مهم پورتوی لوپتگی بود چرا که وی در 77 بازی که روی نیمکت پورتو نشست، توانست 68 درصد پیروزی کسب کند و تیمش نیز 157 گل در این تعداد بازی به ثمر برساند، یعنی میانگین 2.03 گل در هر بازی. اگرچه لوپتگی به خاطر عدم کسب قهرمانی و نارضایتی سران پورتو، از این تیم اخراج شد.
پس از ناکامی اسپانیا در یورو 2016، ویسنته دل بوسکه سرمربی موفق لاروخا از سمت خود استعفا کرد و چند بازیکن مسن نیز از تیم ملی خداحافظی کردند. فدراسیون فوتبال اسپانیا با رویکرد جوانگرایی و رونمایی از نسل جدید، تصمیم گرفت لوپتگی جوان را به تیم ملی اسپانیا بیاورد. مهم ترین عامل چنین تصمیمی، سابقه بسیار خوب لوپتگی در رده های سنی اسپانیا بود و در واقع فدراسیون فوتبال اسپانیا لوپتگی را بهترین فرد برای استفاده از جوانان در تیم ملی می دید. مطابق انتظار، لوپتگی در تیم ملی اسپانیا توانست تفکرات خود را به خوبی پیاده کند و البته نتیجه هم بگیرد. سبک لوپتگی در تیم ملی اسپانیا، استفاده از پاس های سریع و بازی شناور بود. در واقع اسپانیای لوپتگی سبکی نسبتا متفاوت با تیکی تاکای مشهور داشت اما شاکله اصلی سبک بازی لوپتگی، ارسال پاس های فراوان به صورت سریع بود. در مقدماتی جام جهانی 2018 اسپانیا توانست با اقتدار و بدون شکست، به عنوان صدرنشین صعودی مستقیم به جام جهانی داشته باشد و این در حالی بود که ایتالیا نیز یکی از شانس های صعود از گروه به شمار می رفت. اسپانیا در ده بازی مقدماتی جام جهانی، به جز یک بازی در همه بازی ها به پیروزی رسید و در آن یک مسابقه نیز اسپانیا در خانه ایتالیا به تساوی رسید. اوج کار اسپانیای تحت هدایت لوپتگی در دیدار برگشت برابر ایتالیا بود که با درخشش ایسکو، آن ها توانستند با نتیجه 3-0 آتزوری را شکست دهند. شاید بتوان گفت که اسپانیا قدرتمندترین تیم جهان در سال 2017 بود.
در پایان فصل 18-2017 زین الدین زیدان از هدایت رئال مادرید استعفا کرد و فلورنتینو پرز، در صدد تعیین سریع جانشین بود. پرز با سرمربیانی چون کونته، الگری و ناگلزمن تماس گرفت اما جواب رد شنید. در نتیجه او تصمیم گرفت تا با لوپتگی به صورت مخفیانه مذاکره کند که در نهایت این مذاکره منجر به توافق شد. دو روز قبل از اولین بازی اسپانیا، مدعی اصلی جام جهانی برابر پرتغال وب سایت رئال مادرید اعلام کرد که جولین لوپتگی سرمربی جدید آن هاست. این موضوع که فوتبال اسپانیا را وارد شوک کرد، منجر به خشم روبیالس، ریاست جدید فدراسیون فوتبال اسپانیا شد و وی در آستانه شروع جام جهانی لوپتگی را اخراج کرد تا اسپانیای مدعی، بدون سرمربی و با شرایطی بحرانی جام را آغاز کند. در نهایت تیمی که به زعم کارشناسان جزو سه مدعی اصلی جام جهانی 2018 بود، خیلی زود و در مرحله یک هشتم نهایی از دور مسابقات کنار رفت. لوپتگی در همین اثنا اظهار کرد که از توافق با رئال مادرید و اخراج از اسپانیا پشیمان نیست و به حضور در رئال مادرید افتخار می کند!
ناکامی در رئال مادرید
لوپتگی در شروع کارش در رئال مادرید، شاهد شوک بزرگی به تیمش بود چراکه کریستیانو رونالدو، ستاره بزرگ و بهتر بگوییم، ستون رئال مادرید به یوونتوس فروخته شد. فلورنتینو پرز تصمیم گرفت تا به بازیکنان رئال مادرید اعتماد کرده و بازیکن جدیدی جذب نکند. لوپتگی با اعتماد به نفس کارش را شروع کرد اما آن ها در نخستین دیدار رسمی فصل برابر اتلتیکو مادرید با نتیجه 4-2 شکست خوردند تا ضعف های رئال مادرید مشخص شود. رئال مادرید در این تابستان غیر از خط دفاع و دروازه خریدی انجام نداده بود اما این شکست باعث شد تا اصرارهای لوپتگی مبنی بر جذب یک مهاجم جدید جواب دهد. پرز تصمیم گرفت تا به جای خرج سنگین برای خرید یک مهاجم تراز اول، ماریانو دیاز، محصول اکادمی باشگاه را به تیم بازگرداند تا به نوعی هم خواسته لوپتگی را برآورده کرده باشد و هم بر سیاست خود مبنی بر عدم نیاز به جانشینی رونالدو اصرار بیشتری بورزد.
فصل شروع شد و لوپتگی تصمیم گرفت تا سبکی که در تیم ملی اسپانیا داشت را در رئال مادرید نیز به کار بندد. او در چند بازی ابتدایی فصل موفق بود و این موضوع باعث شد تا تمجیدهایی از وی به عمل بیاید. حتی هواداران رئال مادرید مقایسه لوپتگی با مربی ناموفقی مثل بنیتز را اشتباه می دانستند اما خیلی سریع نوار ناکامی این تیم آغاز شد.یکی از دلایل شکست لوپتگی نبود مهاجمی گلزن در تیم بود و موقعیت های این تیم به گل تبدیل نمی شد. اگرچه در مقاطعی، رئال مادرید کاملا بی هدف بازی می کرد و حتی در ساخت موقعیت نیز عاجز بود. رئال مادرید در پنج بازی متوالی موفق به زدن گل نشد که این بدترین رکورد تاریخ گل نزدن آن هاست. رئال مادرید همچنین پس از چندین سال در چهار بازی خارج خانه متوالی شکست خورد تا بدترین روزهای تاریخ باشگاه با شکسته شدن انواع رکوردهای منفی رقم بخورد. نتیجه خوب در ال کلاسیکو می توانست لوپتگی را نجات دهد اما شکست سنگین 5-1 برابر بارسلونا، مطابق انتظار کار لوپتگی در رئال مادرید به پایان رساند. نمی توان از نظر منطقی به تصمیم پرز خرده ای گرفت زیرا لوپتگی علاوه بر شکست برابر تیم های کوچک چون لوانته و آلاوز، برابر تیم های بزرگ نیز کاملا ناکام بود. لوپتگی تا هفته دهم لالیگا با اتلتیکو مادرید، سویا و بارسلونا روبرو شد که در این سه دیدار، تیمش هشت گل خورد و تنها یک امتیاز گرفت. ضمن این که او دیدار سوپرکاپ اروپا را نیز به اتلتیکو باخته بود و این آمار نشان می دهد که لوپتگی برابر تیم های بزرگ، کاملا ناکام بود.
بررسی دلایل ناکامی
اگر بخواهیم دلایل ناکامی و اخراج لوپتگی را به طور خلاصه مرور کنیم، با چند عامل روبرو می شویم؛ زیدان در رئال مادرید سه عنوان قهرمانی اروپا به صورت پیاپی کسب کرده بود و این موضوع باعث بالا رفتن سطح توقعات هواداران و ایجاد فشار شدید روی لوپتگی شد. مسلما این فشار برای سرمربیان برتر دنیا نیز چالشی سخت بود و لوپتگی که تنها دو سال تجربه سرمربیگری در فوتبال باشگاهی داشت، مشخص بود که با این فشارهای شدید به مشکل می خورد. دیگر عامل مهم، جدایی رونالدو به عنوان ستون اصلی تیم و پر نکردن جای خالی وی به صورت موثر بود. رئال مادرید مشخصا از فقدان یک فوق ستاره تعیین کننده در خط حمله رنج می برد و شاید یک بازیکن مثل مائورو ایکاردی یا ادن هازارد می توانست بار گلزنی تیم را به دوش بکشد اما وینسیوس جونیور و ماریانو دیاز، دردی از تیم لوپتگی دوا نکردند. رونالدو در یوونتوس ثابت کرد که چه اندازه می تواند موثر باشد و لجبازی پرز در خصوص جانشین نخریدن برای رونالدو را می توان یکی از دلایل منجر به اخراج لوپتگی دانست. عامل دیگری که می توان به آن اشاره داشت، سبک قابل پیش بینی و نداشتن پلن بی برای بازی ها بود. مشخصا بازیکنان رئال مادرید با سبک فوتبال لوپتگی سازگار نبودند و نداشتن پلن بی، باعث شد تا رئال مادرید در بسیاری از بازی های این فصل بی هدف بازی کند و نتواند راهی برای گلزنی بیابد. هرگاه که سبک اسپانیش لوپتگی به مشکل خورد، تیم روی به سانتر کردن آورد که مشخصا این روش بدون تمرین، داشتن برنامه و تاکتیک خاص به نتیجه نمی رسد.
علاوه بر ناتوانی در گلزنی، ضعف شدید در ساختار دفاعی موجب شکست رئال مادرید در بازی های این فصل شد. راموس و واران مسلما جزو مدافعان کلاس جهانی به شمار می روند اما ساختار دفاعی سست تیم لوپتگی منجر به عملکرد بسیار ضعیف این زوج دفاعی شد. این دو موضوع به صورت آشکار ضعف لوپتگی بود که نتوانست از تاکتیک های مناسبی برای خروج تیم از بحران استفاده کند. در یک مسابقه مثل بازی خانگی با لوانته، لزوما حضور رونالدو نباید نجات بخش تیم شود بلکه اگر لوپتگی واقعا چیزی در چنته داشت، می توانست با استفاده از تاکتیک های خود و بهره گیری از ستاره های تیمش که کاملا برتر از تیمی چون لوانته هستند، یک برد خانگی به دست آورد. در بازی با لوانته، رئال مادرید پس از پنج بازی موفق به گلزنی شد که این گل هم توسط خلاقیت فردی مارسلو به ثمر رسید، نه به عنوان یک گل تاکتیکی. به عنوان مسئله آخر، می توان به نداشتن کاریزما و تجربه لازم سرمربیگری لوپتگی اشاره کرد. درست است که لوپتگی در تیم ملی اسپانیا با بازیکنان بزرگی کار کرد اما جو رختکن یک تیم ملی با جو رختکن باشگاهی چون رئال مادرید کاملا متفاوت است. سرمربی یک تیم ملی برای متحد کردن رختکن تیمش کار مشکلی ندارد زیرا تمام بازیکنان زیر پرچم کشورشان با یکدیگر اتحاد دارند اما مقایسه یک تیم ملی با باشگاه رئال مادرید که خود با سایر باشگاه ها متفاوت است، نمی تواند به خوبی تجربه لوپتگی در انتقال آرامش به بازیکنان را اثبات کند. لوپتگی مشخصا سابقه کار با بازیکنان بزرگ در یک باشگاه را نداشت و همچنین از پورتو هم اخراج شده بود. این امر همراه با انتظارات و فشارهای زیاد همراه شد تا وی در کنترل وضعیت روانی تیم به مشکل بخورد.