طرفداری- سردار آزمون، مهاجم سابق تیم ملی فوتبال ایران پس از خداحافظی از این تیم با اصرار کارلوس کی روش و البته دخالت مهدی تاج بالاخره به تمرینات تیم ملی ملحق شد تا از بازیکن سابق بودن یک درجه ترفیع گرفته بازیکن فعلی تیم کی روش باشد!
پوشیدن پیراهن تیم ملی فوتبال همواره آرزوی هر بازیکنی بوده است. بسیاری از بازیکنان که در دوران خود مشهور و روی فرم بودند پشت صف تیم ملی ماندند و آنطور که باید و شاید مورد توجه سرمربیان وقت قرار نگرفتند. نظرات سرمربیان اما محترم بود. آنها به بازیکنی که دعوت میکردند ایمان داشتند و برنامههای خود را با وجود بازیکنان مورد وثوق خود عملی میدیدند. برای مثال زمانی که علی دایی فیکس تیم ملی بود بسیاری از مهاجمان از جمله ادموند اختر، ادموند بزیک، علی سامره، فرهاد مجیدی و رضا عنایتی یا دعوت نمیشدند و یا بازی کمی به آنها میرسید اما دایی با بازی با تحال پاره و بیشترین گل ملی جهان در اکثر مواقع خود را به لحاظ شخصیت، تعصب و هوش گلزنی ثابت کرد.
اما در دوران حضور کی روش بدعتهایی جدید در دعوت از ملیپوشان نهاده شد. از جمله این بدعتها میتوان اصرار و پافشاری روی معافیت بازیکنان سرباز، دعوت از بازیکنانی که بیش از 3 ماه پایشان به توپ نخورده بود و دعوت از بازیکن خداحافظی کرده از تیم ملی اشاره کرد.
البته شاید در نگاه اول بازگردادندن یک بازیکن خداحافظی کرده کار چندان تعجبآوری به نظر نیاید اما شکل خداحافظی سردار آزمون به گونهای عجیب و غریب بود که نمیتوان بازگشت او را در دسته بازگشتهای معمول فوتبالی قرار داد.
از آنجا که کی روش همواره خود را با مربیانی همچون خوزه مورینیو و سر الکس فرگوسن همتراز میبیند ما نیز از بیان مثال در داخل ایران و حتی آسیا برای این موضوع پرهیز کرده و اگرچه قیاس پل اسکولز و سردار آزمون بسیار مع الفارق است به ناچار مثالی از دوران حضور این بازیکن در زمان سر الکس فرگوسن را بیان خواهیم کرد. اسکولز در سن 37 سالگی از میادین فوتبال خداحافظی کرد. فرگوسن نیز این خداحافظی را پذیرفت و فصل بعد بدون سلطان میانه زمین منچستر کلید خورد. اما هافبکهای منچستریونایتد به حدی ضعیف ظاهر شدند که فرگوسن به اسکولز 37 ساله پیشنهاد داد تا بار دیگر به میادین بازگردد. اتفاقا بازگشت او نیز شکوهمند بود و منچستر با او قهرمانی لیگ جزیره را در فصل 13-2012 یک بار دیگر تجربه کرد. سن اسکولز برای خداحافظی مناسب بوده و وی در دوران اوج خود از میادین کنارهگیری کرده بود. اما فرگوسن کبیر نیز به هر قیمتی راضی به بازگشت او نبود. در راستای منافع تیمی و پوشش نقصی که در خط هافبک منچستر وجود داشت او به صرافت بازگشت هافبک خود افتاد.
اما قضیه سردار آزمون بسیار متفاوتتر از اینهاست. مهاجم باشگاه روبین کازان با پست سرگذاشتن فصلی نه چندان موفق در تیم باشگاهی خود همچنان پای ثابت تیم ملی بود و هواداران ایرانی از این موضوع گله داشتند. فشار هواداران زمانی زیاد شد که علی علیپور، بهترین مهاجم لیگ ایران مدت کوتاهی به تیم ملی دعوت شد و دیگر رد و پای او را در تیم کی روش ندیدیم. قبل از جام جهانی کاوه رضایی نیز که در شارلوا عملکرد خوبی داشت پشت دروازه تیم ملی ماند و آزمون به جام جهانی رفت و همچنان در امر گلزنی ناموفق بود. اما تا اینجای کار حق با کیروش بود. او بازیکنی را دعوت میکرد که به او ایمان داشت، مانند تمام سرمربیان قبلی!
بعد از جام جهانی اتفاقی عجیب افتاد. سردار آزمون فقط با 23 سال سن از تیم ملی خداحافظی کرده و دلیل این خداحافظی را تشدید بیماری مادرش در پی قدرناشناسی و توهین یک عده خاص بیان کرد و با بیان جمله عشق فقط مادر به پست اینستاگرامی خود پایان داد.
در وهله اول این تصمیم خلق الساعه به نظر میرسید اما ریشه این تصمیم را باید در اتاق فکر کی روش و آزمون جستجو کرد. آزمون بعد از خداحافظیاش گفت:
باید بگویم که بنده قبل از اعلام تصمیمم با سه نفر مشورت کردم که «مسعود شجاعی»، «علیرضا جهانبخش» و «کارلوس کی روش» بود.
اما هنوز چند روزی از خداحافظی او نگذشته بود که در گنبد کاووس با بیان اینکه «فعلاً قولی برای بازگشت نمیدهم» حرف از احتمال بازگشت به تیم ملی زد. در همین اثنا بود که خلیل آزمون، پدر آزمون، برانکو ایوانکوویچ را مقصر انتقادات نسبت به پسرش عنوان کرد. پروژه مقصر جلوه دادن سرمربی همیشه موفق پرسپولیس با شکست مواجه شد. هجمه انتقادات از آزمون فقط از جانب پرسپولیسیها نبود و تقریباً تمامی هواداران تیم ملی از آزمون ناراضی بودند. در حالی که آزمون درگیر حواشی تصادف در جاده نکا به بهشهر و حاشیههای پایانناپذیر مستند سریک بود کارلوس کی روش پا پیش میگذارد تا او را به بازگشتن متقاعد کند.
این رفتار از کی روش بعید بود چراکه قبلتر از آن برای مهدی رحمتی، هادی عقیلی، علی کریمی، فرهاد مجیدی و فریدون زندی چنین کاری انجام نداده بود. عجیبتر از آن در قضیه خداحافظی رضا قوچان نژاد که فقط چند روز قبلتر از سردار آزمون بود واکنش اینچنینی نشان نداد.
در 28 مرداد 1397 سایت روزنامه خبر ورزشی خبر از دعوت دوباره کی روش از سردار آزمون داد. آزمون هم به استناد همین خبر در پستی اینستاگرامی این دعوت را نپذیرفت و اظهار داشت میخواهم کنار خانوادهام لذت ببرم!
کی روش همچنان خریدار ناز آزمون بود و در کمال تعجب نام آزمون رسماً در میان مدعوین قرار گرفت. این مسئله با انتقاد کارشناسان همراه شد و بیژن ذوالفقارنسب در اینباره گفت:
سردار آزمون بازیکن بسیار خوبی است اما او رسماً از تیم ملی خداحافظی کرد و در این مورد بیانیه داد، این بازیکن چگونه دوباره به تیم ملی دعوت شده است، اینجا فوتبال ملی است نه فوتبال محلی که بخواهند مشکلات را شخصی حل کنند.
همانطور که ذوالفقارنسب میگفت قضیه سردار کاملاً شخصی در حال حل شدن بود. کی روش با حضور در برنامه نود خداحافظی سردار آزمون را یک نوع مرخصی خواند! وی در ادامه گفت که این کار آزمون با نامه نگاری به فدراسیون انجام شده حال آنکه روی سایت فدراسیون هیچ اطلاع رسانی دراین باره نشده بود. سردار به اردوی تیم ملی ملحق نشد و کی روش مجبور شد تا بر روی نام او برای دیدار با ازبکستان خط قرمز بکشد.
اما چشمان کی روش حتی در اردوی ازبکستان نیز به دنبال سردار آزمون بود و وی در گفتگو با سایت چمپیونات این کشور درباره بازگشت آزمون گفت:
به عنوان کسی که تاکنون سرمربی بودهام، اطمینان دارم که باز میگردد. تمام توانم را به کار میبندم تا سردار آزمون را دوباره به دست آورم.
در نهایت با برگزاری جلسه شبانه کی روش و مهدی تاج، آزمون پذیرفت تا به تیم ملی بازگردد و در اردوی شاگردان کی روش حاضر باشد.
با مروری بر اتفاقاتی که پس از خداحافظی سردار آزمون افتاد متوجه خواهیم شد که حتی اگر همه چیز به صورت نرمال و طبیعی برای بازگشت این بازیکن پیش رفته باشد قداست پیراهن تیم ملی زیر سوال رفته است. البته از ابتدا رقم خوردن چنین سناریویی برای آزمون محتمل بود و به طور کلی با شناختی که از شخصیت بچگانه آزمون داریم خداحافظی این بازیکن 23 ساله نمیتوانست مدتدار باشد. اما با رویکرد کی روش نسبت به این مسئله چه تضمینی وجود دارد که با شنیدن یک فحش دیگر از هواداران، آزمون پیراهن تیم ملی را دوباره از تن خارج نکند؟ اصلاً چه ضمانتی میتوان داد که دیگر بازیکنان نیز از شیوه رفت و برگشتی آزمون استفاده نکنند؟
انحصارطلبی کارلوس کی روش در تیم ملی را نمیتوان با دیگر مربیان قبلی ایران قیاس کرد. او این حس انحصارطلبی را حالا به شاگردانش نیز منتقل کرده است. برای آزمون مهم نیست که بازگشتش تا به چه اندازه با انتقادات گوناگون همراه شده باشد. او پیراهن تیم ملی را منحصراً متعلق به خود میداند. در این میان فقط قداست پیراهن تیم ملی بود که پایمال شد.
مهدی هاشمی نسب بعد از خداحافظی سردار آزمون معتقد بود که تیم ملی جای ناز کردن نیست. اما این ناز کردن در زمان فعلی ریشه در رفتارهای چه شخصی دارد؟ جواب مشخص است؛ خود کارلوس کی روش؛ سرمربی که از زمین و زمان در ایران شاکی است اما در نهایت با فدراسیون قرارداد امضا میکند. حالا آزمون از او تبعیت کرده است؛ میتوانی شاکی باشی و حتی خداحافظی کنی اما برای بازگشت خود نگران نباش، چون مورد وثوق کی روش هستی!