در مه 1996 بارسلونا، یکی از پر مخاطره ترین و پر التهاب ترین لحظات تاریخش را گذراند. یک روز قبل از دیدار با سلتاویگو در هفته چهل و یکم لالیگا، (لالیگا در آن مقطع با حضور 22 تیم برگزار می شد) شکاف های میان کادر فنی و در راس آن ها یوهان کرایوف به اوج خود رسید. بارسلونا به وضوح با اوضاع متشنج رختکن، روزگار خوبی را نمی گذراند و قهرمانی لیگ، برای دومین سال متوالی از کف رفته بود. اتلتیکو مادرید با رادومیر آنتیچ، سال ها سلطنت بارسلونا و رئال مادرید را بر لالیگا به پایان رساند و پس از 19 سال، پس از 1977، در آستانه قهرمانی قرار داشت. رئال مادرید هم حال و روز خوبی نداشت و حتی پایین تر از اسپانیول و تنریف، در رتبه ششم جدول قرار گرفته بود، رتبه ای که در پایان فصل هم در آن جای خوش کرد. خوان گاسپارت، نایب رئیس وقت بارسلونا به رختکن رفت و پس از مشاجره ای نه چندان دوستانه با یوهان کرایوف و در حالی که کار نزدیک بود به درگیری فیزیکی ختم شود، عملا حکم اخراج کرایوف بزرگ را امضا کرد. پس از بی اعتمادی کرایوف به باشگاه و پس لرزه های شدید داخلی، خارج شدن از مسیر موفقیت و البته شکاف عمیق میان کرایوف، جوزپ لوئیز نونیز و خوان گاسپارت، خروج مربی پرآوازه هلندی از باشگاه، به منزله پایان سال ها خاطرات خوش با یوهان پس از بازگشت به بارسلونا در سال 1988 و احیای باشگاه بود. کرایوف پس از 8 سال پرافتخار، رسما با رختکن نیوکمپ پس از کشمکشی طولانی، وداع کرد در حالی که هواداران به شدت او را دوست می داشتند و اعتماد خود را به او هرگز از دست نداده بودند. کارلس رکساچ، یار قدیمی او هدایت بارسلونا را در دو هفته پایانی فصل به عهده گرفت، موضوعی که به مذاق کرایوف، خوش نیامد و از دوست و هم بازی قدیمی خود توقع داشت تا با او باشگاه را ترک نماید اما رکساچ در باشگاه ماند و همراه کرایوف، باشگاه را ترک نگفت.هواداران خشمگین از این اتفاق، مراتب اعتراض خود را با سوت های ممتد و با فریاد نام کرایوف به باشگاه اعلام کردند اما هرگز راهی برای بازگشت وجود نداشت. بارسلونا، فصل را بدون هیچ عنوانی با رتبه سوم لیگ، حذف در نیمه نهایی جام یوفا و شکست در فینال جام حذفی مقابل اتلتیکو مادرید به پایان رساند و باشگاه پس از دوره ای موفقیت آمیز، به سراشیبی سقوط و افول افتاد. در این گیر و دار انتخاب جانشین کرایوف و ادامه میراث او کار بسیار دشواری بود. مذاکره باشگاه با گزینه هایی نظیر یوپ هاینکس به نتیجه ای نرسید و چند روز پس از پایان فصل، جوزپ لوئیز نونیز رئیس باشگاه، رسما بابی رابسون انگلیسی را به عنوان سرمربی جدید باشگاه معرفی نمود. رابسون در مه 1996 به کاتالونیا سفر کرد و به عنوان هشتمین سرمربی انگلیسی تاریخ بارسلونا به هواداران معرفی شد. بارسلونا با مربیان انگلیسی غریبه نبود و تا قبل از رابسون، جان بارو، جک گرینوِل، الف اسپونسر، رالف کربی، جیمز بلیمی، ویک باکینگهام و تری ونبلز سابقه هدایت بارسلونا را دارا بودند. رابسون با سابقه سال ها سرمربی گری در ایپسویچ تاون، تیم ملی انگلیس، آیندهوون، اسپورتینگ لیسبون و پورتو، به عنوان یک ناجی و یک مرهم شفا بخش برای اوضاع نابه سامان موجود بلوگرانا پای به نیوکمپ گذاشت. رابسون مانند کرایوف بی پروا و در برخورد با مدیران و کنترل کامل رختکن سختگیر نشان نمی داد و کاریزما و شخصیت آرامش مدیران بارسلونا را مجاب به جذب او کرد. بارسلونا برای رابسون قمار بزرگی به شمار می رفت. او به عنوان سه شیرها دوران پرفراز و نشیبی را گذراند و وقتی در سال 1990 و پس از جام جهانی ایتالیا به هلند رفت همه از او انتظار موفقیت اروپایی با آیندهوون و تکرار موفقیت های گاس هیدینک را داشتند اما او در کسب موفقیت اروپایی ناکام ماند اما با آیندهوون در دورانی که ستاره ای چون روماریو را در اختیار داشت توانست به دو عنوان قهرمانی لیگ دست یابد که برای سران آیندهوون کافی به نظر نمی رسید و او در سال 1992 از آیندهوون به لیسبون کوچ کرد تا هدایت سبزهای شهر لیسبون را به دست بگیرد و پس از دو فصل بدون عنوان لیسبون را به مقصد پورتو ترک کرد. رابسون با پورتو به موفقیت های فراوان داخلی همچون دو قهرمانی لیگ در دو فصلش در پورتو دست یافت و سران بارسلونا را برای به خدمت گیری اش مجاب کرد.
داستان هایی وجود داشتند که می گفتند رابسون تا قبل از این دو بار با پیشنهاد بارسلونا مواجه شده و آن ها را رد کرده است که حقیقت داشتند. در واقع رابسون دو بار بلیط سفر به نیوکمپ را پس فرستاد اما در نوبت سوم نهایتا پیشنهاد بارسلونا را پذیرفت. رابسون در سفر به بارسلونا تنها نبود و خوزه مورینیوی جوان را که از 29 سالگی و از جولای 1992 در اسپورتینگ لیسبون و سپس پورتو در کنار او به عنوان مترجم فعالیت می کرد را با خود به نیوکمپ برد. از پورتوی بابی رابسون به عنوان نمادی از بازی زیبا و نمایش های درخشان یاد شد و تفکرات فوتبالی رابسون را کاملا نمایان ساخت. رابسون همواره به هوش مورینیو اعتماد فراوان داشت و او را باهوش می پنداشت و به واسطه اعتمادی که به او داشت او را با خود به بارسلونا برد و از او به عنوان دست راستش بهره برد. مورینیو همواره از رابسون به عنوان الهام بخش خود نام برده و خود را مدیون او می داند:
رابسون مربی بزرگ و شخصیتی بزرگ تر بود.
بارسلونا به سرعت دچار تغییر و تحول شد. تغییر قانون محدودیت جذب بازیکن خارجی را که یک سال قبل، در سال 1995 به وقوع پیوسته بود کار را راحت تر کرد. رابسون، ویتور بایا را با خود از پورتو به نیوکمپ آورد، هریستو استویچکوف پس از یک فصل ماجراجویی در اینیو تاردینی از پارما به بارسلونا بازگشت، فرناندو کوتو که سابقه کار زیر نظر رابسون در پورتو را داشت هم به همراه استویچکوف از پارما به بارسلونا پیوست. جیووانی از سانتوس آمد، لوران بلان از اوسر، امانوئل آمونیکه از اسپورتینگ لیسبون و خوان آنتونیو پیتزی از تنریف پیراهن آبی اناری را به تن کردند اما دو انتقال، مهم ترین صیدهای بارسلونا در تابستان 1996 به شمار می رفتند. ابتدا لوئیز انریکه، پس از جنجال های فراوان بر سر پست بازی اش با خورخه والدانو و همچنین درگیری های لفظی فراوان با لورنزو سانز مدیر وقت رئال مادرید، سانتیاگو برنابئو را به مقصد نیوکمپ ترک کرد و سپس شاه صید بارسلونا از راه رسید، رونالدو نازاریو! جذب رونالدو که در 19 سالگی، یکی از بزرگترین استعدادهای دنیا به شمار می رفت هرگز راحت نبود. آیندهوون ابتدا با بارسلونا توافق کرد اما به ناگاه منصرف شد و به بارسلونا اعلام کرد که رونالدو، فروشی نیست و به همین دلیل خوان گاسپارت مامور جلب رضایت رونالدو شد، گاسپارت با خنده می گوید:
مجبور شدم برای جلب رضایت رونالدو دست به تغییر چهره بزنم! من به هتل محل اقامت او رفتم و با او دیدار کردم و با مدیر برنامه هایش تماس گرفتم و خیلی زود به توافق رسیدیم و قرارداد بسته شد.
ستاره برزیلی در جولای 1996 به هواداران معرفی شد و جذب او آغاز راه دوران تغییرات پس از یوهان کرایوف بود و هواداران را وادار به امید به آینده کرد. رابسون بسیار خوش شانس بود که از گئورگی پوسکیو، مدافع نامدار رومانیایی که شاگرد او در آیندهوون بود هم بهره می برد. رومانیایی در هر دو فصل حضور او در پی اس وی در ترکیب او حضور داشت و در سال 1995 از تاتنهام به بارسلونا پیوسته بود. رابسون، آنقدر به پوپسکیو اعتماد داشت که در تصمیمی عجیب او را پس از خوزه ماری باکرو، به عنوان کاپیتان تیم انتخاب کرد! در حالی که پوپسکیو تنها یک سال بود که در بلوگرانا حضور داشت و بازیکنان با سابقه تری از او نظیر پپ گواردیولا، گیلرمو آمور، سرجی بارخوان، آلبرت فرر و هریستو استویچکوف در باشگاه حضور داشتند.
پوپسکیو در هلند، در حالی که رابسون زیر تیغ انتقادات فراوانی قرار داشت همواره از او دفاع می کرد و به همین دلیل خصلت آرام و متین او را می ستود. رابسون بارها در پی اس وی به دلیل سبک بازی و آرایش تیمش دچار مجادله شد اما پوپسکیو اعتقاد دیگری نسبت به دیگران داشت:
ما بازیکنان باید به عقاید مربی احترام بگذاریم، این مربی است که تصمیم می گیرد و ما باید گوش کنیم.
پیرمرد 63 ساله، کارلس بوسکتس پراشتباه را در درون دروازه کنار گذاشت و ویتور بایا را جایگزین او کرد. بوسکتس پدر در باشگاه ماند و در کنار خولن لوپتگی ذخیره های بایا شدند. پوپسکیو جای خود را در قلب دفاع مستحکم تر کرد و نادال و کوتو به تناوب در خط دفاع قرار می گرفتند. سرجی بارخوان بیش از آلبرت فرر در سمت چپ خط دفاعی قرار می گرفت و آبلاردو فرناندز به عنوان فول بک راست، ایفای نقش می کرد. پپ گواردیولا کماکان در نقش هافبک دفاعی و رابط بین خط دفاعی و خط هافبک فعالیت می کرد، ایوان دلاپنیا ملقب به بودای کوچک تبدیل به موتور خط هافبک بارسلونا شد و در دو گوش لوئیز فیگو، جیووانی و لوئیز انریکه قرار داشتند. نقش انریکه باهوش کمی متفاوت تر بود. او که تغییر پست های مداوم در مادرید به ستوه آمده بود با تغییر رویکرد، تبدیل به یک آچار فرانسه برای بارسلونا شد. او ابتدا نقش بال چپ را بازی می کرد و سپس به بال راست انتقال یافت و نهایتا رابسون متقاعد شد با توجه به خصوصیات هجومی و شم بالای گلزنی از او به عنوان مهاجم سایه هم استفاده کند. رونالدو هم به عنوان مهاجم نوک طراوت خاصی را به خط حمله بارسا بخشید. دست رابسون بر روی نیمکت هم چندان بسته نبود و آمور و باکروی با تجربه حضور داشتند. باکروی 33 ساله با توجه به بالا رفتن سن نقش محوری کمتری نسبت به گذشته خود در بارسلونا داشت، جایی که معمولا در مواقع حساس و پیچیده به کمک بارسلونا می رسید.روجر و اسکار گارسیا، پروسینسکی، پیتزی و آمونیکه هم دیگر نیمکت نشینان بودند.به دلیل قهرمانی اتلتیکو مادرید در لالیگا و کوپا دل ری، بارسلونا به عنوان نایب قهرمان کوپا دل ری، در سوپر جام اسپانیا 1996 حریف اتلتیکو بود تا اولین دیدار رسمی بارسلونای بابی رابسون آزمون سختی باشد. دیدار رفت در 25 آگوست به میزبانی بارسلونا در المپیک مونتخوئیس برگزار شد و بارسلونا با یک پیروزی باشکوه و با نمایشی دل پذیر، 5 - 2 دیدار رفت را به نفع خود به پایان رساند. رونالدو تنها 5 دقیقه لازم داشت تا اولین گل رسمی اش برای بارسلونا را به ثمر برساند و در دقیقه 89 آخرین گل بازی را به ثمر رساند. جیووانی، دلا پنیا و پیتزی دیگر گل های بارسلونا را به ثمر رساندند تا بارسا با توشه ای مناسب پای به ویسنته کالدرون بگذارد. سه روز بعد، در بازی برگشت رابسون، رونالدو را از ترکیب خارج کرد و با همان آرایش 4-3-3 بازی نخست، پیتزی را در خط حمله به جای رونالدو قرار داد و از خولن لوپتگی در درون دروازه به جای بایا استفاده کرد. در دقیقه 32 سرجی بارخوان فول بک بارسا، به اشتباه دروازه خودی را باز کرد تا نیمه نخست با برتری اتلتیکو به پایان برسد. در نیمه دوم ابتدا هریستو استویچکوف در دقیقه 58 کار را به تساوی کشانید و بعد اسنایدر مهاجم اتلتیکو در دقیقه 65 اتلتیکو را جلو انداخت. میلینکو پانتیچ مهاجم صرب اتلتیکو، در دقیقه 76 تور دروازه بارسلونا را به لرزه در آورد و اتلتیکو را 3-1 پیش انداخت. 14 دقیقه باقی مانده بسیار زیبا و نفس گیر دنبال شد اما اتلتیکو توفیق دیگری برای گلزنی نیافت و بابی رابسون اولین جامش با بارسلونا را دشت کرد. فصل 1996-97 لالیگا برای بارسلونا با قدرت آغاز شد. در گام نخست بارسلونا در کارلوس تارتیره به مصاف اوویدو رفت و با دبل استویچکوف و لوئیز انریکه با 4 گل به برتری رسید. دربی کاتالونیا در هفته دوم حسابی تیم رابسون را به زحمت انداخت. در حالی که اسپانیول تا دقیقه 83، 1-0 در نیوکمپ پیش بود، جیووانی قفل دروازه اسپانیول را به زیبایی باز کرد و در دقیقه 89، پیتزی که به عنوان بازیکن جانشین به جای گواردیولا وارد بازی شده بود گل پیروزی را به ثمر رساند تا بارسلونا با روحیه ای مناسب به مصاف آاک لارناکا، تیم ناشناخته قبرسی در جام برندگان اروپا برود. بارسا در المپیک مونتخوئیس، جام برندگان را با دو گل رونالدو مقابل لارناکا آغاز کرد. هفته سوم در زمین سانتاندر برای رابسون خوش یمن نبود و بارسا در حالی که با گل رونالدو از حریف پیش بود، گل کورئا مهاجم سانتاندر در دقیقه 75، باعث شد تا دو امتیاز از کف برود. دبل رونالدو و گل پیتزی در هفته چهارم مقابل سوسیه داد خاویر ایرورتا باعث صدرنشینی بارسلونا نشد و بارسلونا هم امتیاز با بتیس و به دلیل گل زده و خورده در رتبه دوم ایستاد.
تساوی بدون گل در خانه لارناکا حکم صعود به مرحله یک هشتم نهایی جام برندگان را امضا کرد و پیروزی 5-3 در زمین ساراگوسا که با دبل رونالدو همراه بود، بالاخره بارسلونا را در پایان هفته به صدر جدول لیگ فرستاد و بارسا پس از نوامبر 1995 دوباره رنگ صدرنشینی جدول لالیگا را دید. پس از تساوی بد موقع خانگی مقال تنریف، لحظه رویایی رونالدو در بارسلونا فرا رسید. در اکتبر 96 بارسلونا به خانه کامپوستلا رفت و 5-1 به برتری رسید، ماندگار لحظه این بازی گل فراموش نشدنی رونالدو بود که پس از دریبل چندین بازیکن با ظرافت و حرکات انفجاری خود توپ را به تور حریف چسباند و یکی از بهترین و فراموش نشدنی ترین گل های خود را به ثمر رساند. بارسلونا 5-1 پیروز شد و بالاتر از دپورتیوو لاکرونیا دوباره به صدر جدول تکه زد. حریف بعدی بارسلونا، ستاره سرخ بلگراد در یک هشتم نهایی جام برندگان بود و در دیدار رفت به راحتی با سه گل جیووانی ( 2 گل ) و لوئیز فیگو به برتری رسید. دیدار هفته هشتم لیگ مقابل لوگرونیِس، قدرت خط آتش بلوگرانا را به رخ کشید. بارسلونا 8-0 لوگرونیِس را خرد کرد و رونالدو، جیووانی و هریستو استویچکوف هر کدام در این بازی موفق به دبل شدند. دو پیروزی حیاتی مقابل سویا در پیسخوان و والنسیا با هت تریک رونالدو در نیوکمپ، موقعیت بارسلونا را در صدر جدول تثبیت کرد. رونالدوی شاداب در 20 سالگی با بازی های زیبا و خیره کننده خود، چشم ها را بیش از پیش به خود خیره کرد و در صدر جدول گلزنان بی رقیب به نظر می رسید، اما روند خوب بارسلونا با سه تساوی متوالی مقابل ستاره سرخ در بازی برگشت و اسپورتینگ خیخون و البته تساوی 3-3 خانگی مقابل اتلتیکو در شب غیبت رونالدو کمی به حاشیه رفت. پیروزی پرگل 6-1 خانگی مقابل وایادولید کمی تسکین دهنده بود اما روند خوب بارسلونا از هفته چهاردهم کمی روند نزولی در پیش گرفت. شکست 2-1 در خانه بیلبائو نه تنها به منزله اولین شکست بارسلونا در لیگ به شمار می رفت بلکه صدرنشینی را هم از بارسلونا با اوج گیری رئال مادرید فابیو کاپلو گرفت. پیروزی 3-0 هفته پانزدهم مقابل اکسترمادورا موقعیت یک امتیازی با رئال مادرید را قبل از ال کلاسیکوی اول فصل حفظ کرد. ال کلاسیکوی 7 دسامبر در هفته شانزدهم از راه رسید. مادرید میزبان با ارائه بازی برتر با دو گل شوکر و میاتوویچ در سانتیاگو برنابئو به پیروزی رسید و اختلاف را با بارسلونا در صدر جدول به 4 امتیاز رساند. رابسون با کمی انتقاد نرم مواجه شد که دو برد خفیف بعدی مقابل سلتاویگو و لاکرونیا هم از حجم این انتقادات نکاست. رونالدو هم در اظهاراتی عجیب کمی به سبک بازی رابسون انتقاد کرد:
سبک بازی رابسون اوایل خوب بود، اما بعدا نشان داد که ضعیف است، مخصوصا جلوی تیمهای پرقدرت!
در ادامه رونالدو کمی ملایم تر ادامه داد:
آنچه مسلم است این است که من در زمین توپ کمتری دریافت می کنم، اما به سیستم بازی بارسلونا احترام می گذارم.
در این دوران لوئیز فیگو، با تکرار بازی های درخشان خود در بارسلونا و تیم ملی پرتغال برای دومین سال متوالی به عنوان ورزشکار برتر سال پرتغال انتخاب شد اما رونالدو در کسب توپ طلا، قافیه را به ماتیاس سامر آلمانی که بازی های درخشانی را در یورو 96 به نمایش گذاشته بود فقط با چند امتیاز کمتر، باخت. تیغ انتقادات با شکست عجیب خانگی مقابل تنریف بیش از قبل شد، گرچه مادرید هم در زمین اکسترمادورا به تساوی بدون گل رسید اما اختلاف با مادرید به 3 امتیاز رسید. افت گلزنی رونالدو که در 6 هفته تنها یک گل در شکست مقابل تنریف به ثمر رساند در روند سینوسی بارسلونا پررنگ تر از دیگر مشکلات موجود به نظر می رسید. پیروزی 4-2 در خانه بتیس رده سومی که در آن زمان یکی از قدرت های لالیگا بود کمی اوضاع را امیدوارانه تر کرد اما هواداران سخت گیر بارسلونا را هرگز! بارسلونا در هفته بیست و یکم 6-0 وایادولید را در هم کوبید اما سوت های هواداران در اعتراض به سبک بازی تیم، بابی رابسون را شوک زده کرد. سیستم 4-3-3 با جابه جایی مدام بازیکنان و با افت کیفی محسوس بازیکنان مشهود بود اما ال کلاسیکوی کوپا دل ری کمی تسکین دهنده مصائب رابسون شد. در 30 ژانویه 97 بارسلونا میزبان بازی رفت مرحله یک هشتم نهایی کوپا دل ری بود. ابتدا رونالدو روی پای عرضی دیدنی پپ گواردیولا در دقیقه 13 دروازه بودو ایلگنر را گشود. سه دقیقه بعد داوور شوکر با استفاده از غفلت مدافعین بارسلونا با ضربه ای روی پای توپ را به گوشه ی دروازه بارسلونا فرستاد تا نتیجه 1-1 مساوی شود. در دقیقه 67، فرناندو هیرو با یک ضربه کاشته دو ضرب توپ را به زیبایی هرچه تمام تر به کنج دروازه بارسا فرستاد تا مادرید جلو بیفتد. برتری مادرید دوام چندانی نداشت و سه دقیقه بعد کاشته میگل آنخل نادال اتفاقی با پای هیرو برخورد کرد و کاری از دست ایلگنر برنیامد و نتیجه برابر شد. دقیقه 78 جیووانی برزیلی که فصل درخشانی را در بارسلونا پشت سر می گذاشت روی یک ضربه کرنر توپ را با ضربه سر روانه دروازه مادرید کرد تا بارسلونا 3-2 به برتری برسد و رابسون نفسی به راحتی بکشد. یک هفته بعد دیدار برگشت در مادرید به تساوی 1-1 رسید در بازی که روبرتو کارلوس به اشتباه دروازه خودی را باز کرد، هیرو اخراج شد و پنالتی داور شوکر مادرید را از شکست نجات داد اما برای صعود کافی نبود. دوران پرفراز و نشیب بارسا از هفته بیست و دوم و تساوی با اوویدو تا هفته بیست و پنجم ادامه یافت. در این بارسا دو شکست 2-0 را مقابل اسپانیول و سوسیه داد متحمل شد و هت تریک هفته بیست و ششم رونالدو مقابل ساراگوسا اوضاع را کمی بهتر کرد. بارسلونا در کوپا دل ری به قید قرعه حریف اتلتیکو مادرید شد و بازی رفت در مادرید با تساوی 2-2 و با دو گل پیتزی مقابل دو گل کامینرو و کیکو خاتمه یافت. اوضاع نه چندان مطلوب بارسلونا با شکست عجیب 4-0 در زمین تنریف که هدایت آن را یوپ هاینکس بر عهده داشت کمی به وخامت رفت. در شبی که نادال و آبلاردو اخراج شدند و بارسلونا در بسیاری از دقایق بازی 9 نفره بازی می کرد، هاینکس انتقام سختی از مدیران بارسلونا گرفت که قبل از فصل، با آنها برای هدایت بارسلونا در مذاکرات به بن بست و مشکل برخورده بود. در این هنگام اختلاف با مادرید صدرنشین به عدد 9 رسید و صدرنشینی از بارسلونا دورتر و دورتر می شد. مادرید با فابیو کاپلوی حساب گر در لالیگا و پس از فصل ناامید کننده قبل احیا شده به نظر می رسید و بابی رابسون که فصل را با با قدرت آغاز کرده بود به حاشیه رانده شد. با وجود انتقادهای فراوان اما جوزپ لوئیز نونیز رئیس باشگاه، به طور کامل از رابسون حمایت کرد. در این حین روزنامه ال موندو دپورتیوو نظرسنجی از هواداران مبنی بر درصد رضایت مندی از تاکتیک های اتخاذ شده توسط رابسون را انجام داد که رابسون تنها 3/89 امتیاز را از 10 امتیاز کسب کرد اما تنها 2% رای دهندگان انتخاب رابسون را به عنوان سرمربی بارسلونا اشتباه دانستند و 75% عنوان داشتند که بارسلونا قهرمانی لیگ را کسب خواد کرد. در نظرسنجی دیگر ال موندو از هواداران خواست تا به بهترین تیم امتیاز دهند که رونالدو با 9/17 امتیاز از 10 امتیاز ممکن بهترین بازیکن تیم از نگاه هواداران انتخاب شد. نتایج، کمی از نگاه مطبوعات، بازار شایعات را داغ کرد. شایعات داغی وجود داشت مبنی بر مذاکره با رادومیر آنتیچ سرمربی اتلتیکو و لوئیز فن خال سرمربی موفق آژاکس اما رابسون اهمیتی به آن ها نداد. پیرمرد انگلیسی به طور محسوسی با فضای غیرورزشی و البته سیاسی کاتالونیا بیگانه بود اما به وضوح به آن واکنش نشان می داد:
من هرگز آدم سیاسی نبودم.
سایه سنگین جانشینی یوهان کرایوف هم بر او از دید خیلی ها چیره شده بود ولی رابسون با متانت توجهی به این فشارها نداشت. بارسلونا به یکباره پس از فشارهای وارده اوج گرفت. تیم رابسون در مرحله یکچهارم نهایی جام برندگان به مصاف آاک سولنا سوئد رفت.پیروزی 3-1 مقابل حریف سوئدی با روشن شدن دوباره موتور گلزنی رونالدو، آغاز سیر صعودی مجدد بارسلونا بود. کامپوستلا در هفته بیست و هشتم قربانی بعدی بارسلونا بود و سپس دیدار مهیج و تماشایی برگشت کوپا مقابل اتلتیکو از راه رسید. موتور شب رویایی نیوکمپ، با گل میلینکو پانتیچ در دقیقه 9 برای اتلتیکو آغاز شد، زمانی که نیمه اول به اتمام رسید، پانتیچ دو گل دیگر روی اشتباهات مرگبار ویتور بایا و پنالتی روی کیکو به ثمر رساند تا اتلتیکو با برتری 3-0 در نیمه اول به رختکن برود. در ابتدای نیمه دوم ابتدا رونالدو با گل دقیقه 47، موتور گلزنی خود را روشن کرد و سه دقیقه بعد گل دوم خود را به ثمر رساند. تنها یک دقیقه بعد، در حالی که بارسا به شدت برای زدن گل تساوی تقلی می کرد این میلینکو پانتیچ بود که آتش بازی خود را روی اشتباه مهلک ویتور بایا تکمیل کرد و گل چهارم خود و اتلتیکو را به ثمر رساند. بارسلونا برای صعود به معجزه احتیاج داشت ولی رابسون عقب ننشست و با اضافه شدن پیتزی و استویچکوف به جای بلان و پوپسکیو، عملا با پنج مهاجم باز هم به حمله ادامه داد. لوئیز فیگو در دقیقه 67 کار را به تساوی کشاند و خیلی زود بارسا با هت تریک رونالدو در دقیقه 72 به طرز معجزه آسایی 4-3 پیش افتاد و نیوکمپ را به مرز جنون کشاند. 11 دقیقه بعد این پیتزی بود که تیر خلاص را به سمت روخی بلانکوس و آنتیچ شلیک کرد تا بارسلونا با کامبکی رویایی به نیمه نهایی برسد.
گل دیرهنگام آمونیکه در دیدار با لوگرونیِس اختلاف با رئال مادرید را کماکان در عدد 9 نگه داشت و تساوی 1-1 در خانه آاک سولنا به منزله صعود به نیمه نهایی جام برندگان اروپا بود. بین هفته های 30 تا 35 بارسلونا به روند پیروزی های پرگل خود بازگشت که می توان به پیروزی 4-0 مقابل سویا، 4-0 مقابل خیخون و 5-2 در خانه اتلتیکو اشاره کرد. در این بین آنها به راحتی از سد لاس پالماس در نیمه نهایی کوپا دل ری گذشتند و به فینال رسیدند، اما در دیدار رفت نیمه نهایی جام برندگان به سد فیورنتینا در نیوکمپ برخورد. گل نادال در نیمه اول را گابریل باتیستوتای آماده در دقیقه 62 با گل دیدنی از راه دور پاسخ داد، آرژانتینی پس از گل نیوکمپ را به سکوت دعوت کرد و بارسا با توشه ای متزلزل باید پای به فلورانس می گذاشت. شکست غیر منتظره هفته سی و سوم در خانه وایادولید اختلاف را به رئال مادرید صدرنشین به عدد 10 رساند و جبران کمی غیرقابل باور می آمد اما تساوی مادرید در خانه والنسیا و پیروزی خانگی بارسلونا مقابل بیلبائو اختلاف را کمتر کرد. در 24 آوریل بلوگرانا به آرتمیو فرانکی سفر کرد تا دیدار سرنوشت ساز با فیورنتینا در دیدار برگشت را برگزار نماید. گل های فرناندو کوتو و پپ گواردیولا، اخراج میگل آنخل نادال را بی اثر کرد تا بارسا با پیروزی 2-0 در دیداری نفس گیر، راهی فینال جام برندگان شود. پیروزی 3-1 در خانه استرمادورا پیش درآمدی بر بازی برگشت ال کلاسیکو در نیوکمپ بود. در 10 مه 97 بارسا میزبان رئال مادرید بود. پیروزی بارسلونا به منزله رسیدن به 5 امتیازی مادرید بود که به آن نائل آمد. روی حرکت انفجاری لوئیز فیگو در اواخر نیمه اول و خطای روبرتو کارلوس در گوشه محوطه جریمه داور بازی نقطه پنالتی را نشان داد، رونالدو پشت توپ ایستاد ولی ضربه او را بودو ایلگنر به صورت ناقص دفع کرد، توپ به لوئیز فیگو رسید و رونالدو در ریباند گل برتری بارسلونا را به ثمر رساند. در ادامه حملات مادرید به جایی نرسید و بارسلونا پیروز میدان بزرگ شد. خامه روی کیک بارسلونا 4 روز بعد از آن کامل شد. روتردام میزبان فینال جام برندگان اروپا در فصل 1996-97 بین بارسلونا و پاریسن ژرمن بود. پاریس با ستاره های خود نظیر برنارد لاما، رای و لئوناردو پای به میدان گذاشت اما این رونالدو بود که باز هم مرد اول بارسلونا شد. تک گل رونالدو از روی نقطه پنالتی در نیمه اول کافی بود تا بارسلونا به جام قهرمانی برندگان چنگ بزند. این چهارمین و آخرین قهرمانی بارسلونا در این رقابت ها به شمار می رفت. روحیه بارسا برای ادامه لیگ و رقابت با مادرید افزایش یافت. پیروزی 3-1 در خانه سلتا با درخشش اسکار گارسیا و رونالدو اختلاف را نگه داشت اما اتفاق بزرگ در هفته 39 افتاد. بارسا در خانه 1-0 لاکرونیا را با گل دقیقه 89 رونالدو شکست داد اما مادرید در خانه بیلبائو متحمل شکست 1-0 شد و اختلاف در سه هفته پایانی فصل فقط به 2 امتیاز تقلیل یافت. سخت ترین لحظه بارسا از راه رسید. رونالدو با مصدومیت مواجه شد و ادامه فصل را به همراه جیووانی از دست دادند، غیبت رونالدو ضربه مهلکی به پیکره بارسلونا زد و بارسا در هفته چهلم در خانه هرکولس شکست خورد تا با توجه به پیروزی راحت مادرید برابر اکسترمادورا دوباره اختلاف به 5 امتیاز برسد و لوس بلانکوس را در آستانه قهرمانی قرار دهد. مادرید در هفته ماقبل آخر با پیروزی 3-1 در دربی مادرید برابر اتلتیکو جشن قهرمانی گرفت تا پیروزی 3-0 خانگی بارسلونا برابر بتیس بی اثر باشد. در هفته پایانی مادرید 4-0 برابر سلتا شکست سنگینی را متحمل شد و بارسا با پیروزی در خانه وایکانو فصل را با نایب قهرمانی و در فاصله دو امتیازی مادرید به پایان رساند. رئال در پایان فصل 92 امتیازی شد و بارسا با 90 امتیاز و لاکرونیا با 77 امتیاز در رتبه های بعدی قرار گرفتند. زدن 102 گل در لیگ گرچه رکورد تاریخ لالیگا به حساب نمی آمد اما رکورد بزرگی برای بارسلونای هجومی سر بابی رابسون به شمار می رفت در حالی که مادرید قهرمان 17 گل کمتر به ثمر رسانده بود. فینال کوپا دل ری آخرین ایستگاه فصل بارسلونا بود. طبق توافقات قبلی قرار بود مادرید و سانتیاگو برنابئو میزبان این بازی باشند و این اتفاق، حساسیت بازی فینال را به اوج خود رساند. فینال در 28 ژوئن در برنابئو برگزار شد. در دقیقه 11 آلفونسو پرز مهاجم زهردار بتیس روی یک شوت و برخورد اتفاقی با ویتور بایا گل اول را به ثمر رساند.در واپسین دقایق نیمه اول لوئیز فیگو کار را به تساوی کشاند و در نیمه دوم این فینیدی جورج نیجریه ای بود که در دقیقه 82 بتیس را در آستانه قهرمانی قرار داد، اما این پایان کار نبود و خوان آنتونیو پیتزی در دقیقه 85 روی ارسال دقیق پپ گواردیولا نتیجه را برابر کرد و بازی به وقت اضافه کشیده شد. تنها 6 دقیقه به پایان بازی و ضربات پنالتی باقی مانده بود که لوئیز فیگو روی یک حرکت زیبا دروازه بتیس را باز کرد و فینال جذاب و البته جنجالی برنابئو با قهرمانی بارسلونا در خانه رئال مادرید به پایان رسید. رونالدو در دیدار فینال هم غیبت داشت و گرچه مقاطعی از فصل با افتی مقطعی و مصدومیت مواجه شد اما نهایتا با 34 گل مقتدرانه ال پی چی چی را تصاحب کرد. 34 گل در 37 بازی لیگ رکوردی خیره کننده برای پدیده برزیلی به شمار می رفت. رونالدو در کل فصل و در همه رقابت ها 47 گل در 51 بازی با پیراهن آبی و اناری به ثمر رساند تا سالها بعد اقرار کند این بهترین فرم او در تمام طول دوران حرفه ای اش بوده است. رابسون درخشش رونالدو را به این شکل یاد می کند:
به هر جای دنیا که دوست دارید بروید، ولی مطمئن باشید بازیکنی پیدا نمی کنید که بتواند مانند رونالدو گل بزند، او فقط 20 سال دارد. آیا کسی هست که بتواند بازیکنی بهتر از او را به من نشان دهد؟ او فقط کمی احساساتی است.
درخشش رونالدو تعریف و تمجیدهای بسیاری از بزرگان فوتبال نظیر یوهان کرایوف، پله، ماریو زاگالو، خورخه والدانو و...را به همراه داشت و او مرد اول فوتبال دنیا در آن مقطع بود. اوضاع برای رونالدو به بهترین شکل ممکن پیش می رفت و او کاملا از حضور در بارسلونا راضی به نظر می رسید:پ
این بسیار زیباست که همگان تو را می خواهند، ولی من ترجیح می دهم در بارسلونا تجربیات بیشتری را کسب کنم. من به اسپانیا آمدم تا پیشرفت کنم و در همان چند ماه اول به آن رسیدم. من از آنچه که دارم و جایی که هستم بسیار راضی هستم.
اما تنها چند مدت بعد همه چیز تغییر یافت. مدیر برنامه های رونالدو، جیووانی برانکینی، بر سر عقد قرارداد جدید با مسئولان بارسلونا به مشکل بر خورد. برانکینی و نمایندگان رونالدو از اعلام زودهنگام بستن قرارداد جدید از سوی نونیز عصبانی شدند در صورتی که هیچ قرارداد جدیدی امضا نشده بود، آنها به نونیز و مدیران بارسا بی اعتماد شدند و پس از جلسات فراوان نونیز با پرداخت فسخ قرارداد موافقت کرد و رونالدو پس از فصلی درخشان از بارسلونا به شکلی عجیب جدا شد.
فصل پرفراز و نشیب بارسلونا با بابی رابسون به پایان رسیده بود. فصل با قدرت آغاز و با کمی افت و سراشیبی ادامه و با اقتدار و دو جام قهرمانی در آخر فصل فصل و با از دست دادن قهرمانی لیگ به پایان رسید. روی کاغذ همه چیز برای رابسون مثبت بود اما در واقعیت هرگز چنین نبود. رابسون متهم به این شد که قدرت و توانایی رهبری رختکن را ندارد. شخصیت آرام او چنین ایجاب می کرد اما برای مدیران کم طاقت بارسلونا، قانع کننده نبود. بعد از قهرمانی بارسا به سنت خائومه محل جشن های بارسلونا رفت، جشن بزرگی گرفته شد اما بی توجهی به رابسون کماکان ادامه داشت. او به یک آنتی تز برای سبک کرایوف و انقلابی نارنجی او تبدیل شده بود. به همین خاطر شایعات بیش از پیش فن خال را به نیمکت بارسلونا نزدیک می کردند. حتی گاهی اوقات از درایت مورینیو و نقش پپ گواردیولا، سرجی بارخوان و...به عنوان موتوری محرک در برخی دیدارهای حساس بارسلونا حرف به میان می آمد. رابسون به مورینیو اعتماد کامل داشت، همینطور مورینیو به رابسون اما چیزی بین رابسون و بارسلونا گم بود و علامت سوال بزرگی که تا پایان روز کاری او در دفتر کارش باقی ماند. استویچکوف در این رابطه می گوید:
کار و ایده های رابسون خیلی عالی بود، متوجه نشدم چرا باشگاه او عزل کرد.
ماجرای سر بابی رابسون در کاتالونیا خیلی زود به پایان رسید و سرانجام فن خال به جای او منصوب شد. یک هلندی که قرار بود ادامه دهنده راه یوهان کرایوف باشد اما در مقابل او ایستاد. رابسون هرگز جدایی اش را درک نکرد:
اگر مربی یک تیم انگلیسی بودم و سه جام می آوردم، از من به عنوان یک قهرمان یاد می کردند.
60 بازی، 39 برد، 12 مساوی، 9 باخت، 143 گل زده و 69 گل خورده و سه جام، ماحصل کامل عملکرد قابل قبول بابی رابسون در بارسلونا بود.