اختصاصی طرفداری- زمانی که از لندن تصمیم گرفت مسافر شهر رئال مادرید شود به گران ترین بازیکن تاریخ در آن زمان تبدیل شود، به چیزی جز درخشیدن به فکر نمی کرد. اما اوضاع همیشه آنطور ما دلمان می خواهد پیش نمی رود. در اوایل کار درخشش گریت بیل، در رئال مادرید هم به مانند تاتنهام ادامه یافت. برای مو بور ولزی یک کابوس یک باره وارد خواب های شبانه اش شد. مصدومیت نام آن کابوس بود. کابوس شب ها در خوابیش می آمد و نیمکت های برنابئو را به او نشان می داد. در 16 بازی نخست برای رئال مادرید او تنها در 4 بازی به صورت کامل به میدان رفت. این آغاز کار فول بک سابق و وینگر امروز در تیم رئال مادرید بود.
اما مصدومیت تصمیم گرفت مدتی او را به حال خویش بگذارد. گرت بیل در همان فصل اول همگان را قانع کرد که شایسته پرداخت آن مبلغ سرسام آور است. اما مصدومیت تنها رقیب او در رئال مادرید نبود. گران ترین بازیکن سابق جهان هم در رئال مادرید با عینک دودی به استقبالش رفته بود. کریستیانو رونالدو در یک قاب با پس زمینه نور خورشید و عینک های دودی به استقبال خرید جدید رئال مادرید رفت. رونالدو به نوعی از همان برخورد اول، به گرت قصه ما نشان داد، رییس کنونی کیست اما میز ریاست هم به هیچکس وفا نمی کند.
گرت بیل بعداز پشت سر گذاشتن دوران سخت در خانه، به ترکیب رئال مادرید بازگشت و از همان سال 2013 هر وقت به میدان می رفت، نقش بسزایی در بازی رئال مادرید داشت. اوج کار گرت بیل به کوپا دل ری همان فصل برمی گردد. چیزی که در ادامه خواهید خواند عین حقیقت است، چیزی است که جراردو مارتینو، سرمربی وقت بارسلونا هم با ترس و لرز و البته تعجب از آن سخن می گوید.
مستایا، شهر والنسیا، میزبان فینال جام حذفی است. بارسلونا با کولی بار از افتخارات دوران پپ حالا با جراردو مارتینو برای اثبات اینکه هنوز هم آقای فوتبال جهان است، نیاز به بردن کوپا دل ری داشت. رییس باشگاه بارسلونا نیاز داشت برای اینکه به پرز نشان دهد، خرج های سرسام آور قهرمانی نمی آورد، تیمش قهرمان کوپا شود. بارسا از همان اول ضعیف بود. گل دقیقه 11 دی ماریا با ضربه سر دیدنی بارترا در دقیقه 68 جبران شد. اما ضربه سر فوق العاده بارترا تنها آغازی بر یک ملودرام اشک بار و اشک آلود بود. ورزشگاه مستایا آرام بود. دو تیم کم کم برای وقت های اضافه می شدند. یک نفر اما وقت اضافه را دوست نداشت. ژابی آلونسو در توصیف آن صحنه می گوید:" باور نکردنی بود. من تا به حال چنین چیزی ندیده بودم." آری دنیا تا به حال چنین چیزی ندیده بود. دقیقه 85، گرت بیل توپ را در میانه های زمین گرفت. یک لحظه به بارترا که تا آن زمان ستاره بازی بود نگاه کرد، تصمیمش گرفت. توپ را به جلو انداخت و تصمیم گرفت بارترا را جا بگذارد. چند ثانیه بعد دنیا از آنچه رخ داده بود شوکه شده بود. آنچه رخ داده بود باور نکردنی بود. چند ثانیه قبل گرت بیل وقتی توپ را گام ها جلوتر انداخته بود با بارترا را جا بگذارد، مجبور شده بود برای فرار از خطای باترا مسافتی را بیرون از خط طولی زمین بدود اما باور کنید آن دویدن نبود، سرعت گرت بیل وحشتناک بود. پس از طی شدن چند متر خود بارترا هم تصمیم گرفت دست از خطا بر روی بیل بردارد و اجازه دهد که یکی اعجاب آور ترین گل های تاریخ فوتبال شکل بگیرد، هر چند خودش با تیغ تیز نقد های رسانه های بی رحم اسپانیایی روبرو شود. شاید بارترا در آن ثانیه به این فکر می کند، تیغ تیز رسانه ها ارزش دیدن چنین گلی را دارد. مارتینو سرمربی بارسلونا در وصف آن گل گفت:
باور اینکه که یک بازیکن در دقایق پایانی بازی آنگونه بدود، سخت است.
بله، سخت بود اما غیر ممکن نه.
سال ها اما برای بیل همینگونه خوب پیش نرفت. زیدان به رئال مادرید آمد و این تیم سه بار متوالی قهرمان لیگ قهرمانان شد اما کم کم کابوس به خواب های بیل بازگشت. کم کم دوباره کابوس نیمکت های برنابئو را به بیل نشان داد و مدتی بعد همراه با بیل روی همان نیمکت ها نشست. فروغ ستاره کهکشان رئال مادرید از سو سو زدن افتاد و کم کم روبه خاموشی گذاشت. تقریبا سه فصل گرت بیل دست به دست آن کابوس وارد میدان می شد و هرزگاهی یک نوری از خود باز می تاباند اما این پایان کار نبود. سال 2018 رسیده بود و به مانند چند فصل اخیر شایعات جدایی رونالدو از رئال مادرید قوت گرفته بود، همه می گفتند این نیز یک شایعه است. اما بازهم گرت بیل بود به تنهایی به این فکر می کرد که رونالدو خواهد رفت. پس دست کابوس را رها کرد و بند استوک هایش را بست.
بند استوک هایش را بست و به دستور زیدان وارد فینال لیگ قهرمانان اروپای سال 2018 شد. دقیقه 61 وارد زمین شد و سه دقیقه بعد بازهم جهان از آنچه می داد به خود می بالید که توفیق دیدن این صحنه را دارد. یک سانتر نصف و نیمه به پشت محوطه آمد و تنها بازهم یک نفر به گل شدن آن توپ از آن فاصله می اندیشید. گرت بیل برای زدن برگردون به هوا رفت و چند ثانیه بعد حتی زیدان هم از آن تعویض به خود می بالید. برگردون عجیب و غریب گرت بیل به گوشه دروازه کاریوس رفته بود، این یعنی رئال مادرید 2 بر 1جلو است. این یعنی رئال مادرید یک ناجی به غیر از رونالدو دارد.
در انتهای فصل رونالدو برای همیشه چمدان هایش را بست و به یووتوس پیوست. فصل بعد که همین فصل جاری است برای بیل عالی آغاز شد. تا قبل از بازی با اسپانیول در 6 بازی 4 گل زده بود و کسی به نبود رونالدو فکر نمی کرد. همه به فکر درخشش نیمکت نشین گران قیمت فصل پیش فکر می کنند. دیگر کسی در مادرید به جای خالی شماره 7 خوش استیل فکر نمی کند. حالا مادرید یک ناجی دارد، حالا مادرید یک خورشید وسط کهکشان عظیم خود دارد. حالا مادرید یک گرت بیل دارد.