طرفداری- سرخ پوشان پایتخت در ظاهر برنده یکطرفه جدالشان با قرمزپوشان خوزستان بودند، ولی آیا فولاد بدون برنامه وارد زمین شده بود؟ پاسخ قطعا منفی است.
ابتدا نگاهی به سیستم آغازین دو تیم میاندازیم:
فولاد(1-3-2-4) و پرسپولیس (2-4-4)
فلسفه و نقشه بازی دو تیم:
با توجه به اینکه عمده فوتبالدوستان پرسپولیس را حاکم مطلق زمین میدانند، بیایید کار را با نقطه تاریک بازی شروع کنیم، فولادی که ظاهرا بیبرنامه نشان داد اما، فولاد سه برنامه روشن و موثر در خط حمله خود داشت؛ سه برنامهای که پرسپولیس یکی را کامل مهار کرد، یک برنامه توسط خود فولاد و بخاطر آنتی پرس پرسپولیس کنسل شد و برنامه سوم تنها سه بار اجرایی شد .برنامهها را به ترتیب بررسی میکنیم:
1- مثلث پرس سریع برای از کار انداختن خلیلزاده، مدافع بازیساز پرسپولیس:
به آرایش مثلث میرزایی - رفیعی (پست 10) - پریرا توجه کنید، رفیعی در 15 دقیقه اولیه بازی مرتبا با شجاع خلیلزاده در حال درگیری بود (نقشی که در ادامه کمرنگ شد و به جدالهای هوایی متعدد پریرا با خلیلزاده انجامید) میرزایی گزینه پاس انصاری و پریرا گزینه پاس حسینی را محدود میکنند، در سیستم 2-4-4 غیر خطی پرسپولیس، شجاع خلیل زاده اصلیترین نقش در بازیسازی از عقب زمین را داراست، چیزی که فولاد به خوبی به آن واقف بود، اگر بیشتر به صحنه توجه کنید متوجه فاصله زیاد کامیابی نیا و فاصله کمی بیشتر نوراللهی خواهید شد، هافبکهایی که منتظر بازیسازی از گوش چپ یا از مرکز دفاع هستند و نقشی بهنام توپگیری از مدافعین و انتقال از حمله کمتر برای آنها تعریف شده است. این سبک پرس فولاد با حمایت دو هافبک پشت رفیعی و آمادگی بیت سعید برای زدن به عمق بسیار موثر و خطرناک است، کما اینکه در همین صحنه توپگیری صورت گرفت، اما این همه ماجرا نیست و این نقشه یک باگ بزرگ دارد، فاصله زیاد خط هافبک و خط دفاع فولاد در صورت عملی شدن آنتی پرس پرسپولیس و آزاد شدن مثلث جلوی خط حمله پرسپولیس به راس عقب عالیشاه.چیزی که در کلیپ کوتاه میتوانید به راحتی تشخیص دهید.
پس از عدم موفقیت در این سبک پرس، فولاد دیگر این سبک پرس را ادامه نداد و بدین ترتیب فشار پرسپولیس روی خط دفاعی فولاد به مراتب افزایش یافت.
2- عرض دادن به بازی:
تلهای به ظاهر ترسناک برای پرسپولیس که اولین بار توسط الهلال در بازی رفت نیمه نهایی ACL مورد استفاده قرار گرفت و بعد از آن، توسط تیمهای مختلفی در مواجهه با پرسپولیس امتحان شدهاست.وجه تمایز سیستم 2-3-1-4 سابق و 2-4-4 غیر خطی فعلی پرسپولیس، دادن فرصت زدن به عرض به تیم حریف و دور زدن دو هافبک مرکزی است.این دور زدن تنها در میانه زمین نیست،بلکه میتواند بین مدافعین مرکزی و فولبکها باشد و فولاد با توجه به آنالیز دیدار هفته قبل پرسپولیس،از هر دو نقشه استفاده کرد.
اما نقشه فولادیها در دور زدن دو هافبک مرکزی پرسپولیس با فرض داشتن یک پست ده پویا، بهطور کامل (جز در دقایق پایانی) شکست خورد.
یکی از معدود موارد موفقیت:
پرسپولیس اما برنامههای متعددی برای مهار نقشه فولاد داشت.پس از تعویض کامیابینیا و سویچ پرسپولیس به 2-3-1-4، بشار هر اندازه که در درک مفهوم یک پست ده شناور ناکام بود،بخوبی سروش رفیعی را از جریان بازی خارج کرد و گزینه پاس رفیعی را بشدت برای سینا مریدی و سالاروند محدود کرد:
یگر برنامه پرسپولیس، نزدیکتر کردن احمد نوراللهی به فضای جلویی انصاری و خلیل زاده(مکان بیشترین نفوذ تیم فولاد) برای ایجاد برتری عددی و دادن آزادی بیشتر به خلیلزاده برای کمک به فولبک چپ بود،چیزی که نوراالهی با 7.5 واکنش موفق دفاعی و 3 تکل موفق،بخوبی انجام داد.اما پس از تغییر سیستم اولیه،تغییر مکانهای متعدد نوراللهی باعث خالی شدن فضای جلوی محوطه میشد که اینجا بود که برانکو با تصمیمی غیرمنتظره عالیشاه را در زمان دفاع بیشتر به سمت پست محوطه خودی سوق داد!
دیگر راه ممکن برای خنثی کردن نقشه فولاد، استفاده از وینگرهایی بود که توانایی به وسط زدن چه در زمان حمله و چه دفاع را داشته باشند که در این زمینه همان گونه که گفته شد،امید عالیشاه با 2.3 واکنش دفاعی موفق و سیامک نعمتی با 2.1 تکل موفق به جز در دو صحنه(توسط شیرزادی و میرزایی)موفق به مهار (عمدتا)میرزایی شدند.حتما با مشاهده بازی کاملا متوجه اصرار فولاد به استفاده از رضا میرزایی شدهاید(حتی در نیمه دوم که میرزایی به چپ و بیت سعید به راست منتقل شدند)، این کار به هیچوجه بیدلیل نبود،توانایی بالای میرزایی در دور زدن مدافعین کناری،نکتهای بود که پورموسوی بشدت بهآن امید داشت، برای آنکه بهتر به توانایی دور زدن میرزایی پی ببرید کافیست نگاهی به پاس گل او روی گل دوم سپاهان در تساوی 2-2 این تیم با پرسپولیس بیندازید:
3- استفاده از عمق برای وینگر ها و باز کردن عرض برای شوتزنی:
نقشهای که سروش رفیعی بطور کامل مامور انجام آن بود،پورموسوی برای اجرای این نقشه حتی ریسک فاصله زیاد دو هافبکش با سروش را بهجان خرید اما مثلث بشار - نعمتی - عالیشاه این امکان را بطور کامل از رفیعی سلب کرد، عالیشاه و نعمتی با درنظر گرفتن رفیعی، گزینههای پاس او در کنارهها را محدود کردند و بشار جلوتر از نوراللهی به توپگیری از رفیعی مبادرت کرد.
رسپولیس:
با توجه به تنوع بالای نقشههای تهاجمی و واکنشهای دفاعی، مورد به مورد صحنهها را بررسی میکنیم، طبیعی است که تفسیر مابقی صحنهها برای خواننده آسان است.ضمنا با توجه به توضیح تعدادی از برنامههای تهاجمی در اینجا ،لذا جهت طولانیتر نشدن متن از تکرار مکررات خودداری میکنیم.
1- تفاوت دو وینگر پرسپولیس در 2-4-4:
بشار رسن با محدوده پوشش کمتر نسبت به عالیشاه،عمدتا نسبت به وسط یا یک و دو با نعمتی تمایل بیشتری نشان میدهد و در عوض تمایل کمتری به اورلب با ماهینی نشان داده،عالیشاه اما بیشتر متمایل به کنارهزمین و مایل به اورلب با انصاری بازی میکند.
اما بشار چه زمانی به یک وینگر تبدیل میشود؟زمانی که سیامک نعمتی از مرحله انتقال به فاز حمله عبور و به عنوان یکی از دو مهاجم به بشار نزدیک شود،در بقیه آرایشها، بشار بیشتر به قرار گرفتن پشت علیپور و نعمتی تمایل دارد.
2- تله نفوذ انصاری در عمق:
در آنالیز فصل قبل،بارها به توانایی اورلب امیری و انصاری اشاره کردیم،آرایشی خطی که ناگهان در فضای بین مدافعان به آرایشی مورب تبدیل میشد.در فصل جاری اما برنامه کمی متفاوت است،عالیشاه عمده زمان بازی را پشت انصاری سپری میکند،یکی از برنامههای عالیشاه ارسال پاس عمقی از بازیکن سوم برای انصاری در عمق است،ولی آیا انصاری هدف این پاس کلیدی است؟پاسخ منفی است.کافیاست به صحنه توجه کنید،عالیشاه آماده استفاده از فضای پشت دو مدافع فولاد که در تله انصاری هستند،علیپور بین کرمی و والی و سیامک نعمتی بین کرمی و شیرزادی(همان چیزی که به آن حالت تهاجمی کامل میگوییم)پس کاملا واضح است که هدف پاس کلیدی عالیشاه است نه انصاری!نکته قابل ذکر دیگر تغییر مکان نعمتی در جریان بازی است،در سیستم 2-4-4 اگر نقشه انتقال توپ از نوراللهی یا کامیابی نیا به فاز حمله باشد(نقشهای غیر از بازیسازی از مدافعین)بازیکن اصلی توپگیر در فاز حمله(عمدتا سمت چپ) سیامک نعمتی است،نعمتی در فاز تهاجمی نهایی نزدیک به سمت راست کار میکند مگر آنکه نقشه کاتبک باشد، در واقع با نعمتی جز در نقشه کاتبک،نرخ تبدیل شوت به گل کمتر است اما شوت بیشتری وجود دارد!
3-پرس منطقهای(مخصوصا سمت چپ):
با آگاهی پرسپولیس از تمرکز فولاد روی سمت راست خود،گاها با وجود حضور نوراللهی و عالیشاه،نوک جلو زن و حقیقی پرس، بشار رسنی بود که از راست به چپ میآمد!عالیشاه منتظر توپگیری میماند و نوراللهی منتظر تبدیل HOT BALL به بازیسازی از دفاع و انصاری هم طبیعتا با میرزایی یارگیری میکرد.شاید برایتان سوال باشد که چرا این دفاع منطقهای در سمت چپ عملی نشد؟پاسخ ساده است چون نیازی نبود و بیت سعید عملا در بازی حضور نداشت.سوال دیگر این است که اصولا چرا دفاع منطقهای انقدر از جلو انجام میشود و خطوط دفاعی به جلوتر انتقال پیدا میکنند؟کافی است نگاهی به صحنه منتخب بازی پدیده بیندازید و متوجه شوید که پرس منطقهای در یک سوم دفاعی خودی خودکشی است!
4-اضافه شدن کامیابینیا از راست در زمان تهاجم کامل:
حتما به یاد دارید که در مورد وینگر بودن بشار دو شرط داشتیم،تهاجم کامل و حضور سیامک نعمتی میان کرمی و شیرزادی،حال به این صحنه توجه کنید،هر دو شرط برقرار است،پس چرا بشار متمایل به وسط است؟ پاسخ دقیقا کنار یار عراقی در حال حرکت است، کمال کامیابی نیا که به راست زده است،نقشهای که تنها یک بار عملی شد اما کاملا موثر بود، دفاع جلو زن فولاد(کرمی) در مهار بشار یا کمال مردد ماند و علیپور و نعمتی با آرایشی تقریبا خطی ،والی را عاجز کردند تا نعمتی تکبهتک شود.
نکته مهمی که در 2-4-4 خطی پرسپولیس وجود دارد،تمرکز پرسپولیس روی یک جناح بهجای پخش شدن دو هافبک میانی است!
5-نوک کاذب پرس در 2-4-4 و 2-3-1-4:
در 2-4-4 نعمتی نوک کاذب و متحرک پرس تیمی در زمان حضور توپ در خط دفاعی فولاد میباشد،علیپور متمایل به مرکز(ثابت) و عالیشاه پشت نعمتی و در گوش چپ منتظر دفع یا دریافت توپ میماند.در 2-3-1-4 اما این عالیشاه است که با وجود محدوده حرکتی و وظایف دفاعی بیشتر از چند ضلعی پرس تیم جدا میشود و به جلو میزند.
6- پست ده کلاسیک نبودن بشار و جبران این ضعف:
بشار هرچقدر که به محوطه نزدیکتر باشد،توانایی ایفای نقش پست ده را بیشتر داراست، اما واقعیت این است که در انتقال از فاز دفاعی به تهاجمی مانند مسلمان توانا نیست.برای جبران این نکته عالیشاه به عقب زمین متمایل میشود( حتی عقبتر از نوراللهی) وسیامک نعمتی با جابجاییهای متعدد اقدام به نزدیکتر شدن به میانه زمین و متمایل به چپ میشود، حالا این نوبت خلیلزاده است تا با نزدیکتر شدن به انصاری(که طبیعتا توانایی بازیسازی را از او خواهد گرفت)چند ضلعی دفاعی تیم را کوچکتر کند.
7- یک تله جدید در زوج سازیها:
قبلا بهطور مفصل به تشریح تلههای ایجاد شده در زوجسازیهای علیپور - منشا پرداختهایم،در صحنه گل اما بشار رسن به جای متمایل شدن به مرکز، باز هم به سمت راست متمایل میشود، حال نوبت نعمتی ( که در سیستم بعد از تعویض دیگر وینگر راست است) میشود تا به وسط بزند و از فضای ایجاد شده به واسطه یارگیری والی و کرمی با منشا و علیپور، اقدام به شوتزنی کند.یک تله جدید که فصل قبل پرسپولیس به واسطه نداشتن پست ده یا وینگر شوتزن از داشتن آن محروم بود.
8- جمعتر شدن چندضلعی دفاعی برای تسهیل وظایف پست 6 (نوراللهی):
با وجود بهکار گیری نوراللهی در پست 6 در سیستم 2-3-1-4، احمد هم چنان موظف به مهار میرزایی است و این باعث متمایل شدن نسبی او از جلوی دفاع به سمت چپ میشود،در زمان این متمایل شدن، حسین ماهینی با درک فضایی درست،آرایشی مورب را با سیدجلال تشکیل و ضلع دفاعی میان خود و حسینی را کوتاهتر میکند تا آماده لو رفتن احتمالی و جا ماندن نوراللهی باشد.
نکته مهمی که در مورد تغییر سیستم وجود دارد،نقشهای متفاوت دو مهاجم این دو سیستم است،در سیستم 2-4-4 ارزش گلزنی علیپور بیشتر و نوک کاذب بصورت کامل نعمتی محسوب میشود،در 2-3-1-4 اما ارزش هر دو مهاجم یکیاست،دو مهاجم عمدتا گلزن با توانایی پا به توپ کمتر نسبت به سیستم قبل.
9- ضعف گادوین منشا در نقشه کات بک:
صحنه کاملا گویاست، فضای کاتبک برای گلزنی بسیار مناسب است اما حرکتی از منشا دیده نمیشود، البته تک گل منشا در نیمه دوم و جبران این نقیصه زده شد،نشانهای آشکار بر گوشزد این نکته به او بین دو نیمه.
10-استفاده از 2 بازیکن پشت دو مهاجم:
یکی از تاکتیکیترین صحنههای بازی،تمایل نادر عالیشاه به سمت مرکز و پشت منشا و علیپور،دفاع فولاد منتظر نعمتی و علیپور برای فرار میماند اما منشا ناگهان به عقب آمده و این بشار است که مهاجم هدف است.در تمام طول این مدت دفاع فولاد کاملا در درک نقشه ناتوان است.
11- نقش بیشتر علیپور در فضاسازی نسبت به سیستم 2-4-4:
این که در 2-3-1-4 دو مهاجم با ارزش یکسان داریم،یک مزیت بزرگ دارد،حریف همواره از تشخیص مهاجم اصلی شما عاجز است و این یعنی دو مهاجم با وجود داشتن تکنیک کمتر نسبت به 2-4-4 باید هردو و هر لحظه آمادگی لازم برای فضا سازی و مهیا کردن توپ را داشته باشند،چیزی که در صحنه گل دوم میبینیم،پاس بلند عالیشاه،ناتوانی دفاع فولاد در تشخیص مهاجمی که به عمق میزند و یک مکث و در نهایت منشایی که از اشتباه قبلیاش در نقشه کاتبک درس گرفته است.
12- استفاده بیشتر از عمق:
بر خلاف فصل گذشته،در فصل جاری پرسپولیس تمایل بیشتری به استفاده از عمق دارد.با وجود تنوع مهاجم هدف در نقشههای عمقی قبلی، در نقشه جدید کنونی مثلث علیپور - عالیشاه - نعمتی عمدا به عقب میآیند تا خط دفاعی فولاد جلوتر بیاید و اینجاست که منشا بین شیرزادی و کرمی فرار میکند تا در ادامه روی خلاقیت فردی نعمتی گل سوم بهثمر برسد.