اختصاصی طرفداری- پرطرفدار شدن فوتبال در میان مردم تمامی کشور های جهان این فرصت را به دیکتاتور ها می داد تا با سوءاستفاده از فوتبال بر عمر حکومت خود بیفزایند. یکی از حکومت هایی که از فوتبال سود برد (و البته فوتبال ایتالیا هم از آن سود برد) حکومت فاشیستی "بنیتو موسولینی" دیکتاتور فاشیست این کشور بود. موسولینی با استفاده قدرت فوتبال سعی در افزودن محبوبیت قدرت خود در میان مردم داشت. به همین سبب با گرفتن میزبانی جام جهانی ۱۹۳۴ و پس از آن قهرمانی کشورش در این جام به خواسته خود رسید. البته سایه روشن های موسولینی در قهرمانی جهان ۱۹۳۸ ایتالیا هم دیده می شد.
فوتبال
فوتبال در ایتالیا از سال ۱۸۹۸ و با آغاز لیگ این کشور شکل و شمایل رسمی به خود گرفت. باشگاه جنوا در آغاز حرف اول و آخر را می زد اما بعدها تیم هایی نظیر پرو ورچلی، اینتر، یوونتوس و میلان هم پا به عرصه گذاشتند و نامی برای خود دست و پا کردند. اولین بازی ملی ایتالیا اما ۱۲ سال بعد و در سال ۱۹۱۰، در شهر میلان و با تیم فرانسه برگزار شد. ایتالیا آن بازی را ۶-۲ باخت. نخستین گل ایتالیا در این بازی که نخستین گل تاریخ فوتبال ملی این کشور هم به شمار می رفت توسط "پیترو لانا" بازیکن تیم پرو ورچلی به ثمر رسید. پس از پایان این بازی بازیکنان تیم ملی ایتالیا ۴,۰۰۰ پاکت سیگار را به عنوان هدیه از سوی تماشاگران دریافت کردند. سیستم تیم ملی ایتالیا در آغاز ۵-۳-۲ بود؛ دی سیمونی درون دروازه بود. واریسکو و کالی مدافع بودند. ترره، فوساتی و کاپلو هافبک بودند و دِبرناردی، ریتزی، کاونینی، لانا و بویوچی هم مهاجمان تیم ملی ایتالیا را تشکیل می دادند. "فرانچسکو کالی" هم نخستین کاپیتان تیم ملی ایتالیا بود. نخستین موفقیت تیم ملی ایتالیا در المپیک ۱۹۲۸ آمستردام رقم خورد. جایی که آتزوری با قبول شکست برابر اروگوئه در نیمه نهایی باید در رده بندی برای کسب مدال برنز می جنگید. در دیدار رده بندی ایتالیا با پیروزی ۱۱-۳ برابر مصر، فراعنه را به سختی شکست دادند تا مدال برنز المپیک را به دست بیاورند. ایتالیا همچنین دو دوره موفق به کسب جام "بوهمیان کریستال" شد که به قهرمان رقابت های قهرمانی اروپای مرکزی داده می شد. آن ها ابتدا در سری رقابت هایی که از سپتامبر ۱۹۲۷ تا می ۱۹۳۰ برگزار می شد و حالت لیگ گونه داشت، با کنار زدن تیم های قدرتمندی همچون اتریش، چکسلواکی، مجارستان و سوئیس به قهرمانی رسیدند. در دیگر دوره ای که این مسابقات بین سال های ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۵ برگزار شد، ایتالیا با کنار زدن تیم های مذکور بازهم به قهرمانی رسید. نکته جالب قهرمانی ایتالیا در هر دو دوره با ۱۱ امتیاز است.
ویتوریو پوتزو، سرمربی افسانه ای آتزوری
پس از پذیرفته نشدن پیشنهاد میزبانی جام جهانی برای ایتالیا در سال ۱۹۳۰ از سوی فیفا، ایتالیایی ها نیز مانند بسیاری دیگر از کشور های اروپایی دست رد بر سینه اروگوئه ای ها برای حضور در جام جهانی ۱۹۳۰ زدند. چهار سال بعد اما اتفاقی برعکس اتفاق چهار سال پیش افتاد و این اروگوئه بود که رقابت های جام جهانی ۱۹۳۴ را به اصطلاح بایکوت کرد. ایتالیا اما یکی از بهترین نسل های فوتبالی خودش را پرورش داده بود و البته روی نیمکتش مردی نشسته بود که تا چند سال بعد به افتخاری دست می یافت که تاکنون هیچ مربیای به نزدیکی آن هم نرسیده است. ویتوریو پوتزو روی نیمکت آتزوری می نشست. پوتزو در مجموع ۶ سال فوتبال بازی کرد و تیم های باشگاهی او گراس هاپرس و تورینو بودند که در مجموع ۲۴ بازی (در لیگ) برای آن ها انجام داد و ۷ گل (احتمالا آمار او بیش از این حرفهاست اما در جایی ثبت نشده است) هم زد. او که زاده تورین بود در فرانسه، سوئیس و انگلیس هم سابقه بازی کردن داشت. در ابتدای قرن بیستم به انگلیس رفته بود و برای یادگیری فوتبال به شهر منچستر پا گذاشت. او همچنین با چارلی رابرتس ستاره منچستر و استیو بلومر ستاره دربی کانتی هم ملاقاتی داشت.
سیستم بازی ویتوریو پوتزو
پوتزو اما از همان ابتدا با کاری سخت مربیگری را شروع کرد. او از سال ۱۹۱۲ به مربیگری تیم ملی ایتالیا منصوب شد و در نخستین تورنمنت رسمی که ایتالیا در آن حضور داشت روی نیمکت آتزوری نشست. کار ایتالیا اما خیلی زود در المپیک ۱۹۱۲ استکهلم به پایان رسید؛ با شکست ۳-۲ برابر تیم ملی فنلاند.
پس از این شکست به تورینو برگشت و نزدیک به ۱۰ سال در آنجا مربیگری کرد. در سال ۱۹۲۱ بازهم یک دوره کوتاه در تیم ملی ایتالیا مربیگری کرد. در ۱۹۲۴، بازهم به عنوان مربی آتزوری راهی المپیک پاریس شد. این بار تا یک چهارم نهایی هم صعود کردند اما با شکست ۲-۱ برابر سوئیس، از دور رقابت ها کنار رفتند. پوتزو بازهم به تورین برگشت و این بار ازدواج هم کرد اما خیلی زود همسرش از دنیا رفت. پس از این اتفاق او به میلان نقل مکان کرد و بین سال های ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۶ هم روی نیمکت روسونری ها نشست.
در دسامبر سال ۱۹۲۹ بازهم به تیم ملی ایتالیا برگشت، اما این بازگشت تفاوتی عمده با مابقی بازگشت ها داشت؛ او آمده بود تا تاریخ سازی کند!
آن ها در سال ۱۹۳۰ با نتیجه ۵-۰ موفق به شکست مجارستان در بوداپست شدند. آن ها جام را از چنگ تیم "حیرت آور" اتریش می گرفتند. پس از شکست ایتالیا به اسپانیا، آدولفو بالونکیِری که ۱۰ سال را در تیم ملی سپری کرده بود از تیم ملی خداحافظی کرد. با این حال تیم پوتزو آن قدر ستاره داشت که به قهرمانی در این جام فکر کند. چندین بازیکن آن ها از اوریوندی ها (بازیکنان دور رگه ای که در آمریکای لاتین متولد شدند اما بیشتر برای تیم های ملی ایتالیا و اسپانیا بازی کردند) بودند. یکی از آن ها کسی بود که در بوئنوس آیرس متولد شده بود، کوپا آمریکای سال ۱۹۲۷ در پرو را فتح کرده بود و در جام جهانی ۱۹۳۰ اروگوئه، یکی از ارکان اصلی راهیابی تیمش به فینال بود. بله درست حدس زدید آن فرد "لوییز مونتی" بود که بین سال های ۱۹۲۴ تا ۱۹۳۱ در آرژانتین بازی کرد. در تیم های هوراکان، بوکا جونیورز و سن لورنزو روی هم موفق شد چهار بار لیگ آرژانتین را فتح کند. مونتی کوپا آمریکای ۱۹۲۷ که در پرو برگزار می شد را فتح کرد و در المپیک ۱۹۲۸ آمستردام با تیمش به مدال نقره رسید. او همچنین یکی از بازیکنان کلیدی آرژانتین در مسیر رسیدن به فینال جام جهانی ۱۹۳۰ بود. مونتی در برابر فرانسه، مکزیک شیلی و آمریکا مجموعا دو گل زد تا تیمش را با وجود مصدومیتی که داشت در فینال و در جریان شکست ۴-۲ برابر اروگوئه همراهی کند. در سال ۱۹۳۱ به یوونتوس پیوست (مونتی در ادامه چهار بار با یووه اسکودتو را فتح می کند و ۲۲۵ بار برای بیانکونری به میدان می رود) و خیلی زود به شهروند ایتالیایی تبدیل شد و با توجه به اینکه اوریوندی بود پیشنهاد پوتزو مبنی بر بازی برای ایتالیا را پذیرفت.
جوزپه مه آتزا، مرد افسانه ای فوتبال ایتالیا
از دیگر ستارگان ایتالیا می توان به جوزپه مه آتزا اشاره کرد که (در پایان دوران بازی اش) ۳۶۵ بازی برای اینتر انجام داد و با ۲۴۳ گل همچنان رکورد دار است. او همچنین در میلان و یوونتوس روی هم ۶۴ بازی انجام داد که ۱۹ گل زد. په په چهارمین گلزن برتر تاریخ سری آ محسوب می شود و با ۳۳ گل در ۵۵ بازی برای آتزوری سومین گلزن برتر تاریخ فوتبال ایتالیاست. مه آتزا جوان ترین بازیکن تاریخ سری آ است که به رکورد ۱۰۰ گل زده در این لیگ رسیده است. به دلیل گل های بی شمار، حرکات تکنیکی زیبا و ساخت موقعیت گل به مه آتزا لقب "il genio" به معنای نابغه دادند. همچنین به او لقب "il balilla" یا پسر کوچک را هم می دادند. او که در سال ۱۹۱۰ متولد شده بود، بچهٔ جنگ بود و پدرش را هم در هفت سالگی از دست داده بود. از همان زمان به مادرش برای فروش میوه کمک می کرد. ۹ فوریه ۱۹۳۰ شاید روزی تاریخی برای فوتبال ایتالیا باشد. روزی که په په برای نخستین بار پیراهن لاجوردی را به تن کرد و با آن توانست دو گل به سوئیس بزند و در نخستین بازی اش پیروزی را به کشورش هدیه دهد. عملکرد مه آتزا در دیگر بازی های قبل جام هم آنقدر فوق العاده بود که نیازی به ذکر کردن آن ها نیست.
لوییز مونتی، یکی از بهترین اوریوندی های ایتالیا
جووانی فراری یکی دیگر از ستارگان آن تیم بود که پیش از جام در تورین توپ می زد. او در مجموع (و با احتساب دوره دوم حضورش در یووه) ۱۶۶ بار برای یوونتوس به میدان رفت و ۶۷ بار گلزنی کرد. بین سال های ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۸ در تیم ملی بود و در ۴۴ بازی ۱۴ بار گل زد. فراری سال ۱۹۶۰ و ۱۹۶۱ سرمربی تیم ملی ایتالیا بود و در جام جهانی ۱۹۶۲ شیلی عضوی از کادر فنی تیم بود. ویری روسِتا هم یکی دیگر از بازیکنان قدرتمند ایتالیا در خط دفاع بود؛ او سابقه بازی در پرو ورچلی و یوونتوس را داشت. از دیگر ستارگان تیم می توان به ریموندو اورسی یکی دیگر از اوریوندی های ایتالیا و آنجلو شیاویو کاپیتان تیم که در بولونیا بازی می کرد اشاره کرد.
سیاست
حکومت فاشیستی در واقع نوعی حکومت دیکتاتوری یا توتالیتر است و تنها تفاوت آن با سایر حکومت های دیکتاتوری، برخورداری این حکومت از گروه های عمدهٔ حمایت کننده است که بیشتر آن ها را جوانان تشکیل می دادند. بیشتر حمایت کنندگان حکومت های فاشیستی را عوام تشکیل می دادند، حکومت هم معمولا از همین افراد برای سرکوب کردن مخالفان استفاده می کرد. یکی از مهم ترین مشکلات فاشیسم، ایدئولوژیِ گنگ و متناقض آن بود. دلیل اصلی این اتفاق هم عدم آگاهی سیاسی اعضای حزب به شمار می رفت. ریچارد جیمز بون بوزورث در کتاب ظهور و سقوط فاشیسم خود می نویسد: "فاشیسم محصول و زاییده فکر یک نفر نبوده و چرچیل هم هنگامی که در جنگ جهانی دوم آن را نتیجه فکر یک نفر می داند چیزی جز مقاصد سیاسی خود را نمی خواست. در حالی که باید بدانیم هنگامی که مردم در خیابان های رم فریاد:"دوچه! دوچه! دوچه!."سر میدادند، آن ها بودند که به بزرگ تر شدن این رژیم دامن می زدند."
موسولینی در مقاله های خود از "احیای عظمت روم باستان" به دست "جوانان دلیر ایتالیا" سخن می گفت و جوانان ساده دل آن روز ها که اوضاع اقتصادی فلج پس از جنگ هم صبر آن ها را به سر آورده بود، به حزب او پیوستند. در روزهای پیروزی انقلاب بلشویک ها در روسیه، کمونیست های ایتالیایی هم با ثروتمندان و زمین داران ایتالیایی که پس از جنگ ثروت هنگفتی به دست آورده بودند به مبارزه پرداختند. موسولینی از این فرصت به خوبی استفاده کرد و خود را "دژ ضد بلشویسم" خواند و حتی اقدام به دست گیری کمونیست های ایتالیایی هم کرد. با این روند، موسولینی هم توانسته بود جوانان قشر فقیر جامعه و هم سرمایه داران قشر ثروتمند جامعه را جذب حزب خود کند. با وجود عدم موفقیت در انتخابات مجلس سال ۱۹۲۱ اما موسولینی هر روز، بیشتر از دیروز اعضای حزب خود را افزایش می داد. حالا دیگر فاشیست های ایتالیایی ابایی از آتش زدن خانه ها و دفتر روزنامه ها و کتک زدن مخالفان و ایجاد بلوا و آشوب نداشتند.
اکتبر سال ۱۹۲۲ بی شک یکی از مهم ترین بزنگاه های تاریخی ایتالیا بود. جایی که ارتش فاشیست های ایتالیایی از شهر میلان به سمت رم حرکت می کنند، در این زمان بونومی که مسند نخست وزیری را داشت، اعلام حکومت نظامی کرد. پادشاه اما با او به مخالفت پرداخت و چندی بعد بونومی استعفای خود را اعلام داشت. حالا نوبت به "بنیتو موسولینی" رسیده بود. مرد متولد ۱۸۸۳ که پدرش آهنگر بود اما خودش به کارهای سیاسی علاقه وافری داشت و از همین رو ابتدا به عضویت حزب سوسیالیست ایتالیا در آمد. چندی بعد مدیر یک روزنامه سوسیالیستی به نام "آوانتی" شد اما به زودی چندین بار موضع خود را طی جنگ جهانی اول عوض می کند. پس از حمایت از جنگ طلبی از حزب اخراج شد تا در قامت یک سرباز ساده به جنگ برود. پس از جنگ، موسولینی به فکر تاسیس یک حزب افتاد و نام آن را هم "فاشیست" گذاشت که از نام "فاسکس" که از نشان های روم باستان بود می آمد.
در روز سی ام اکتبر سال ۱۹۲۲، موسولینی با قطار از میلان راهی رم شد تا بدین گونه نزدیک به دو دهه دیکتاتوری خود در کشور ایتالیا را آغاز کند. موسولینی پس از به قدرت رسیدن تمام رسانه های ضد ایدئولوژی خودش را سرکوب کرد و از کمیته حزب خود خواست تا فاشیسم به ایدئولوژی کل مردم ایتالیا تبدیل شود. انتخابات مجلس پس از روی کار آمدن حزب فاشیسم بسیار بسته برگزار شد. کاندیداهای مجلس که تعدادشان به ۴۰۰ نفر می رسید، همگی از سوی "شورای عالی فاشیسم" انتخاب می شدند و مردم موظف بودند تا به آن ها رای دهند.
بنیتو موسولینی و آدولف هیتلر، اتحاد محور در جنگ جهانی دوم را رهبری کردند
پلیس حزبیِ فاشیست ها "سیلیس" نام داشت که به شدت مخالفان را سرکوب می کرد و در تبلیغات فاشیسم نقش ویژه ای داشتند. آن ها همچنین اردوگاه هایی مخصوص به اطفال داشتند که نزدیک به چهار و نیم میلیون نفر در آن تربیت می شدند. کودکان با استعداد از نظر مربیان حزب، نشان فرزندان ماده گرگ (این نام اشاره به گرگی است که در افسانه های روم باستان، رموس و رمولوس بانیان روم باستان را دو هزار و هشتصد سال قبل شیر داده است) دریافت می کردند. حالا دیگر همه می دانستند که پادشاه و پارلمان کم کم به کنار رفته است و حکومت مشروطه سلطنتی ایتالیا به یک دیکتاتوری مطلق تبدیل شده بود. پاپ هم در این زمان از ترس قدرت گرفتن کمونیست ها با موسولینی به توافق رسید و طی موافقتنامه ای که با او به امضا رساند، از سال ۱۹۲۹ واتیکان به کشوری جدا از ایتالیا تبدیل شد و عملا پاپ اجازه دخالت در سیاست را از دست داده بود. در سال ۱۹۳۵ هم موسولینی به کمک "مارشال پیترو بادوگلیو" به سرزمین حبشه و یا همان اتیوپی حمله کرد و آنجا را به تسخیر خودش در آورد. بعدها ایتالیا با ضمیمه کردن سومالی و اریتره به اتیوپی عملا امپراتوری خود را در آفریقای شرقی بنا نهاد.
فوتبال و سیاست
امروزه شاید خیابان فیلیس در آتنِ یونان به عنوان یکی از زیباترین خیابان های جهان با نور قرمز رنگ به خصوص خودش محسوب شود، اما این خیابان شاهد یکی از بزرگترین رسوایی های جام جهانی در خود بوده است!
امین کاتوالا در کتاب خودش به نام "داستان های جام جهانی" می نویسد، چند ماه پیش از آغاز جام جهانی ۱۹۳۴ ایتالیا، "جورجو واچارو" رئیس فدراسیون فوتبال ایتالیا طی ملاقاتی که با رهبر این کشور "بنیتو موسولینی" داشت، اعلام می کند که موفق شده میزبانی جام جهانی ۱۹۳۴ را از فیفا بگیرد. واچارو به موسولینی می گوید:"این موفقیت بزرگی برای ایتالیا محسوب می شود و از شانس قهرمانی بالایی هم برخوردار هستیم".دوچه (لقبی که به موسولینی داده شده بود) اما تنها یک نظر دارد:
ما باید قهرمان شویم!
ایتالیا زیر نظر مربیای چون ویتوریو پوتزو که همواره تمرینات سخت و دشوار را در برنامه داشت پا به مسابقات می گذاشت. او بیشتر از بازیکنان اوریوندی و آن دسته از بازیکنانی که دو رگه ایتالیایی-آمریکای جنوبی بودند استفاده می کرد. پوتزو از ابزار نظامی هم برای تمرین دادن به بازیکنان خودش استفاده می کرد. ویتوریو همواره به بازیکنانش گوشزد می کرد که:
اگر می توانید جان خود را فدای کشورتان ایتالیا کنید، آن زمان می توانید برای تیم ملی ایتالیا بازی کنید!
نکته جالب توجه اینکه، با شروع جنگ جهانی دوم بسیاری از اوریوندی های ساکن ایتالیا به سوئیس مهاجرت کردند. ایتالیایی ها به نخستین میزبان تاریخ جام جهانی تبدیل شدند که با مسابقه مقدماتی به جام راه یافتند. در حالی که دوره گذشته رقابت ها بدلیل دوری مسیر اروگوئه از اروپا با شرکت تنها ۱۳ تیم (که از این بین تنها ۴ تای آن اروپایی بودند) برگزار شد، اما در دور اول این مسابقات ۳۲ تیم شرکت کردند تا اینکه ۱۶ برنده این بازی ها به دور نهایی جام جهانی که قرار بود در تابستان در ایتالیا برگزار شود راه یابند. تیمِ میزبان اما با قرعه ای آسان رو به رو شد؛ یونانی که از ۱۲ بازی قبلی خودش تنها یکی را برده بود.
دیدار رفت دو تیم در مارس ۱۹۳۴ و در شهر میلان برگزار شد. ایتالیا در دیداری نه چندان دشوار با حساب ۴-۰ یونان را شکست داد. آتزوری برای دیدار برگشت باید با کشتی، سفر تقریبا یک ماهه به آتن را تحمل می کرد. آن ها به آتن رسیدند و در هتل خودشان هم مستقر شدند. فدراسیون فوتبال یونان هم نزدیک به ۲۰,۰۰۰ بلیت برای بازی برگشت به فروش رسانده بود. اما به ناگهان تیم ملی یونان از شرکت در این مسابقه کناره گیری کرد. فیفا اذعان دارد که تیم ملی یونان به خاطر شکست سنگینی که در بازی نخست متحمل شد، انگیزه ای برای انجام بازی دوم نداشته اما حقیقت چیز دیگری بود.
چندی بعد IFFHS طی گزارشی اعلام داشت که فدراسیون فوتبال یونان بشدت تحت فشار ایتالیایی ها قرار گرفته بود تا از بازی کنار بکشد. این اتفاق در خاک ایتالیا و هنگام برگزاری بازی رفت افتاد. فدراسیون فوتبال یونان که خرج زیادی برای فرستادن تیمش به ایتالیا کرده بود در شرایط مالی بسیار بدی قرار داشت. البته فدراسیون فوتبال ایتالیا، هتلی که قرار بود در آن اقامت کند را با ۴۰۰ هزار دلار (به قیمت امروزی) خرید و آن را به فدراسیون یونان واگذار کرد تا به نحوی هزینه سفر آنها را جبران کند. بر اساس گزارشی که روزنامه ایتالیایی لا رپابلیکا در سال ۱۹۹۵ منتشر کرد، بر اساس گفته های رئیس سابق IFFHS به نام آلفردو پوگ، مربی آتی یونانی ها که آنتونیس میجیاکیس بود و سه تن از بازیکنان تیم یونان در سال ۱۹۳۴ که از تیم کنار کشیدند اظهار داشتند به جز خانه های مجلل، مبلغ قابل توجهی به بازیکنانی که در برابر این تبانی سکوت کرده بودند پرداخت شده. بیش از ۸۰ سال از این موضوع می گذرد اما هنوز دلیل قاطعی برای کناره گیری یونانی ها وجود ندارد. چیزی که مشخص است اما فشار بنیتو موسولینی و دولت ایتالیا بر فدراسیون یونان برای کناره گیری، به زور پول بوده است. ساختمانی که ایتالیایی ها در خیابان فیلیس برای یونانی ها خریدند تا ۲۰ سال مورد استفاده یونانی ها قرار گرفت.
با این حال جام جهانی ۱۹۳۴ ایتالیا پس از راهیابی ۱۶ تیم از فیلتر مرحله مقدماتی از روز ۲۷ می آغاز شد. ایتالیا میزبانی این مسابقات را با پرداخت ۳/۵ میلیون لیره به فیفا روز نهم اکتبر سال ۱۹۳۲ و طی جلسه ای که در استکهلم برگزار شد، کسب کرد. این دوره از جام جهانی به تنها دوره ای تبدیل شد که تیم مدافع عنوان قهرمانی (اروگوئه) در آن حضور نداشت و میزبان با برگزاری دیدار مقدماتی به رقابت های اصلی راه یافت. دعوت فیفا از تیم های بریتانیایی بازهم به سخره گرفته شد و بریتانیایی ها ترجیح دادند تا در رقابت های بین المللی خودشان (که بین چهار کشور انگلیس، ولز، اسکاتلند و ایرلند برگزار می شد) حاضر شوند. پس از کنار کشیدن پرو و شیلی از دور مقدماتی، برزیل و آرژانتین بودند که بدون برگزاری بازی مقدماتی به این رقابت ها رسیدند. آمریکا هم در فاصله سه روز تا آغاز جام با شکست مکزیک، جواز حضور در رقابت ها را پیدا کرد. رقابت ها در ۸ شهر و ۸ ورزشگاه برگزار می شد. بزرگترین ورزشگاه هم، ورزشگاه ۵۵ هزار نفری سن سیرو در میلان بود. همه بازی های دور اول (یا همان یک هشتم نهایی) به طور همزمان برگزار شد. ایتالیا در نخستین گام خودش، با نتیجه دلپذیر ۷ بر ۱ ایالات متحده را شکست داد. شیاویو در این بازی هت تریک کرد، اورسی بریس کرد و فراری و مه آتزا هر کدام یک گل به ثمر رساندند.
بازی بعدی ایتالیا اما به یکی از ماندگارترین بازی های تاریخ جام جهانی تبدیل شد. ایتالیا و اسپانیا در مرحله یک چهارم نهایی و در استادیوم جووانی برتای شهر فلورانس در روز ۳۱ می به میدان رفتند. این بازی بیشتر بخاطر خطاهای وحشیانه و خشنی که از سوی بازیکنان هر دو تیم، علی الخصوص ایتالیایی ها انجام می شد، شناخته می شود. ضربات متعدد جوزپه مه آتزا و دیگر مهاجمان آتزوری به زامورا، دروازه بان افسانه ای اسپانیا موجب مصدومیت او شد. با این حال، زامورا تا پایان بازی در زمین باقی ماند و بدون تردید بهترین بازیکن زمین بود. ماریو پیتزیولو از تیم ایتالیا هم به دلیل شکستگی پا در این بازی، به کلی فوتبال را کنار گذاشت. نتیجه این نبرد اما تساوی یک بر یک بود و این نتیجه حکمِ نخستین بازی تکراری تاریخ جام جهانی را می داد. بنابراین فردای آن روز یعنی یکم ژوئیه و در استادیوم جووانی برتای فلورانس، دو تیم بازهم به مصاف هم رفتند. در بازی تکراری که نبود زامورا به خوبی حس می شد، ایتالیا با تک گل پیروزی بخش جوزپه مه آتزا راهی نیمه نهایی شد. ایتالیا در نیمه نهایی باید با تیم رویایی اتریشِ ماتیاس سیندلار رو به رو می شد و در دیگر بازی این مرحله، آلمانِ نازی باید که با بریس ثانیه های پایانی کارل هوهمان سوئد را شکست داده بود، باید با چکسلواکی پر قدرت مصاف می داد.
چکسلواکی که از حمایت داور باتجربه و کارکشتهٔ ایتالیایی آن مسابقه "رینالدو بارلاسینا" هم سود می برد موفق به شکست دادن آلمان ها شد. ایتالیا بازهم با ارائه بازی فیزیکی و خشن در برابر مجارها و البته با حمایت داور موفق به شکست دادن اتریش شد. اتریشی ها که ماتیاس سیندلار افسانه ای را در اختیار داشتند، در این بازی استفاده چندانی از او نبردند. این بازیکن که وزن کمی داشت و به "مرد کاغذی" هم معروف شده بود نمی توانست در برابر ایتالیایی های محکم و قوی اندام، بازی تکنیکی خودش را به نمایش بگذارد. بنابراین اتریش چهار سال پیش از اظهار نظر تاریخی آدولف هیتلر و یکی کردن آلمان و اتریش، در دیدار رده بندی به مصاف نازی ها میرفت.
سیاسی ترین اتفاق این جام اما، متحد شدن چکسلواکی و اتحاد جماهیر شوروی در روز فینال بود! همانطور که پیش از این ذکر کردیم، موسولینی و فاشیسم به عنوان دژ ضد بلشویسم، سوسیالیسم و کمونیسم به جهان معرفی شده بودند و رخ دادن چنین اتفاق نمادینی به شدت خشم موسولینی را برانگیخت. برخی این دیدار را نبرد بین فاشیسم و کمونیسم می دانستند.
آلمان ها که دیدار رده بندی برابر اتریش را با پیروزی پشت سر گذاشتند منتظر اتمام مسابقه و اهدای مدال برنز بودند. موسولینی و دیگر همراهانش در ورزشگاه حاضر شده بودند، در سمت دیگر کمونیست های چکی هم به ورزشگاه آمده بودند تا شاهد دیدار نهایی باشند. فینال رقابت ها در شهر رم برگزار می شد. موسولینی که در شمال صاحب نام شده بود، سپس به جنوب آمده و حکومت خود را به اثبات رسانده بود. پس از آن هم مناطق خودمختاری چون ناپل، کالابریا و سیسیلی را زیر سلطه خودش درآورده بود. ۶۵ هزار نفر هوادار از سراسر ایتالیا و اروپا شاهد این رقابت جذاب میان دو کشور صاحب فوتبال بودند که البته این دیدار از منظر سیاسی هم موفقیت های فراوانی برای هر دو طرف در بر داشت.
پوستری از دیدار فینال که در یک روزنامه ایتالیایی منتشر شد
این بازی هم به مانند بازی های گذشته، با بازی خشن و فیزیکی ایتالیایی ها همراه بود. حساسیت بازی از یک طرف و قدرت تقریبا برابر دو تیم از طرف دیگر ۸۰ دقیقه این بازی را بدون گل گذاشته بود. در دقیقه ۸۰ "پاک" دروازه ایتالیا را باز کرد تا نمایش مغرورانه فاشیست ها در بدترین شرایط خود قرار بگیرد. چندین موقعیت مسلم گلزنی نیز از سوی مهاجمان چکسلواکی به هدر رفت تا ایتالیایی ها که از طرف داور هم حمایت می شدند، توسط ریموندو اورسی به گل تساوی برسند. در واپسین دقایق بازی و درحالی که همه حضار منتظر رفتن بازی به وقت های اضافه بودند، این کاپیتان ایتالیایی ها آنجلو شیاویو بود که در نود و ششمین دقیقه بازی گل قهرمانی ایتالیا را وارد دروازه چکسلواکی کرد. شیاویو اسطوره باشگاه جنوا بود که ۱۵ فصل برای این تیم به میدان رفت و البته پس از آن مربیگری آبی و قرمز پوشان را برعهده گرفت. البته برخی معتقدند که این گل در شرایط آفساید به ثمر رسیده است. شیاویو اما این جام را با ۴ گل زده و در جایگاه دوم جدول گلزنان رقابت ها و پایین تر از اولدریش نجدلی که برای چکسلواکی ۵ گل زد، به پایان برد. نجدلی یکی از قهرمانان باشگاه خودش اسپارتا پراگ هم محسوب می شد. او در ۲۲۵ بازی که برای اسپارتا انجام داد ۱۸۰ گل به ثمر رساند. در حالی که نجدلی برای حضور در جام جهانی ۱۹۳۸ فرانسه آماده می شد، شکستگی پای او موجب کنار گذاشتن ابدی فوتبال شد.
پس از قهرمانی ایتالیا در جام، بازیکنان این تیم سرمربی خود ویتوریو پوتزو را روی دستان خود به آسمان پرتاب کردند و با شادمانی فراوان جام ژول ریمه توسط کاپیتان آنجلو شیاویو بر فراز آسمان بلند شد. سرود "جیووینِتزا" که مختص فاشیست های ایتالیایی بود هم پس از قهرمانی به نواختن در آمد.
سرنوشت
روزهای خوب فوتبال ایتالیا طی چهار سال آینده ادامه یافت و آن ها در خاک آلمان به قهرمانی المپیک ۱۹۳۶ برلین رسیدند. دو سال بعد هم در جام جهانی ۱۹۳۸ فرانسه با حضور ستارگان نو پایی نظیر سیلویو پیولا موفق به تکرار قهرمانی چهار سال قبل شدند. پیام جنجالی بنیتو موسولینی پیش از دیدار فینال این دوره از رقابت ها شاید بیش از دیگر حواشی این جام مورد توجه قرار گرفت:
بمیرید یا ببرید!
ایتالیایی ها بردند تا نمیرند!
فوتبال اما پس از این مسابقات برای چندین سال روز خوشی را ندید. با حمله آلمان به لهستان در سپتامبر ۱۹۳۹، عملا جنگ جهانی دوم آغاز شد. نزدیک به شش سال جنگ و خونریزی در سرتاسر کره خاکی با فرود بمب اتمی آمریکایی ها بر شهر هیروشیما در روز ششم اکتبر ۱۹۴۵ به پایان رسید. دو روز بعد شوروی به نیروهای ژاپنی در منچوری حمله کرد و در نهایت با فرود آمدن دومین بمب اتمی هری ترومن بر شهر ناکازاکی، عصری به تاریخ می پیوندند و عصری دیگر ظهور می کند...
موسولینی این گونه به تاریخ پیوست!
بنیتو موسولینی، دیکتاتور فاشیست ایتالیایی ها که سال ها مردم این کشور را مورد آزار و اذیت قرار داد به طرز فجیعی کشته شد. او که قصد فرار از کشور پس از شکست در جنگ را داشت توسط مخالفان دستگیر شد و مخالفان با آویزان کردن او و چندی دیگر از یارانش نظیر کلارتا پتاچی، به فجیع ترین نوع ممکن اعدام شد.
منابع؛
کتاب «تاریخ تمدن یا داستان زندگی انسان» از محمود حکیمی
کتاب «ظهور و سقوط فاشیسم» از ریچارد جیمز بون بوزورث و ترجمه علی اکبر عبدالرشیدی
کتاب «داستان های جام جهانی» از امین کاتوالا در سایت «Talk Sport»
سایت «These Football Times»
سایت «Wikipedia»