طرفداری - چيزي بيشتر از بازي قدرتمند در خوان مارتين دل پوترو وجود دارد. همانطور كه رابرت ديويس مي نويسد، در زمين تنيس آرامش بزرگي در آرژانتيني هست.
خوان مارتين دل پوترو مانند گاوچران خوب در فيلم هاي وسترن كلينت ايستوود وارد زمين تنيس مي شود: آهسته، آرام، متفكرانه با اسلحه اي در كنارش. و بله، او معمولا ريش ژوليده اي هم دارد.
اگر يك بازيكن در فينال تور جهاني حاضر باشد كه در گرماي مبارزه شانه خالي نكند، آن دل پوترو است. آتشِ زیر خاکستر؟ دل پوترو عملا اين عبارت را اختراع كرده. خيلي شبيه بيورن بورگ، دل پوترو در لفافه كارهاي عادي ولي موثر قبل و بعد از هر امتياز پيچيده شده. شانس خيلي كمي وجود دارد كه كسي بفهمد چه چيزي در ذهنش مي گذرد. او مرد كلمات محدود است – ساكت اما كُشنده كه رفتارش بيش از خودش سخن مي گويد.
همه چيز درباره دل پوترو بزرگ است؛ سرويس بزرگ، پاي بزرگ، بكهند بزرگ و فورهند بزرگ. بعد از فرناندو گونزالز، چنين قدرتي را از سمت فورهند يك بازيكن نديده بوديم. و بكهند هم فقط برگشت دادن توپ نيست. بازي بزرگ بازيكن اهل آمريكاي جنوبي عنوان آزاد آمريكا 2009 را برايش به ارمغان آورد، وقتي كه راجر فدرر را در فينال شكست داد. آن شبي به ياد ماندني براي دل پوترو و آرژانتين بود. حتي پيش ازينكه دل پوترو نتيجه را در دو ست برابر كند، تمام آرژانتين براي ديدن مسابقه فلج شده بود. خيابان ها خالي بود، بارها (کلوبها)شلوغ و سر و صدا به سمت تلويزيون ها بود. خيلي بد بود كه مربي پيشين دل پوترو، مارسلو گومز مجبور شد باشگاه را ترك كند تا جايي خلوت تر براي تماشاي مسابقه و تمركز كردن بر ست پنجم پيدا كند. پيروزي دل پوترو منجر به جشن هايي شد كه معمولا براي قهرماني در جام جهاني فوتبال نگه داشته مي شوند.
براي همه خاطرات خوب، زمان در تور حرفه اي مردان ثابت نمي ماند. همانطور كه مي گويند، زمان كمي براي شادي و هيچ زماني براي غصه وجود دارد. آن قهرماني سه سال پيش بود، و اگر امروز او را در راهرو يا رختكن بازيكنان ببينيد، حس مي كنيد او مرديست كه در گذشته زندگي نمي كند. مي خواهد تورنومنت هاي بزرگ را ببرد، مانند فينال تور جهاني، و در رنكينگ صعود كند.
او با همه رفتار دوستانه اي دارد، ولي وقتي دل پوترو به زمين پا گذاشت، هر كسي حريف بزرگيست. كافيست از دو اسطوره تنيس بپرسيد، مارات سافين و اندي راديك. دل پوترو با ماموريت سخت بازنشسته كردن هر دو از دنياي تنيس روبرو بود، سافين در سال 2009 و راديك در اين فصل. او اين كار را با افتخار و احترام انجام داد، ولي هر كس كه اين بازي ها را تماشا كرد تقريبا مي توانست ضربان سرد را در رگ هايش ببيند. با اين وجود، در كنفرانس مطبوعاتي بعد از پيروزي دور چهارم آزاد آمريكا مقابل راديك اعتراف كرد مسابقه سخت تر از انتظارش بوده.
“لحظه سختي برايم بود، همچنين راديك.” دل پوترو بازگو مي كند. “آخرين امتياز زندگيش بود. واقعا ازين نظر لذت بردم، اما بازي كردن برايم ساده نبود. مجبور شدم مسابقه را با سرويسم پايان دهم. و سافين يكي از بازيكنان مورد علاقه ام بود، وقتي كه در اينگونه بازي ها شركت مي كنيد، كاملا متفاوت است.”
يكي از به ياد ماندني ترين بازي هاي دل پوترو در فصل 2012، نيمه نهايي المپيك بود، هنگامي كه در ست پاياني 19-17 از فدرر شكست خورد؛ اين طولاني ترين مسابقه سه سته تاريخ تنيس در عصر جديد بود كه حدود چهار ساعت و نيم زمان برد. وقتي كه قلبتان از سينه خارج شده، چگونه مي توانيد روز بعد بيدار شويد و به سر كار بازگرديد؟
“خب، با توجه به صحبت هايم با تيمم، دوستانم، خانواده ام و همه،” دل پوترو بعد از شكست دادن نواك جوكويچ در ديدار كسب مدال برنز گفت. “فكر كنم در اين لحظه خوشحال ترين آدم روي زمين هستم. ولي در بدنم، در قلبم انرژي داشتم و اين به من كمك كرد تا در اين مسابقه بزرگ بازي كنم. اين هديه بزرگي براي كشورم است.”
راه پيشرو اصلا ساده تر نمي شود. بعد از پيروزي اندي ماري در آزاد آمريكا، سه بازيكن بزرگ بدون هيچ بحثي به چهار بازيكن بزرگ تبديل شدند. اگر دل پوترو مي خواهد آن را به پنج بازيكن بزرگ تبديل كند، لازم دارد بهترين بازيش را ارائه دهد.
منبع : تنیس تاکرز ،Duece،ATP