یک شاهکار دهه ی هفتادی بی نهایت قدرتمند حتی از نظر مفهوم و معانی مختلف به مراتب بسیار پیچیده تر از آهنگ هتل کالیفرنیا,حتی در میان علاقه مندان موسیقی نیز تئوری های بسیاری در موردش وجود دارد, اینکه آیا چنین آهنگی در مورد مواد مخدر ساخته شده یا خیر؟ بعضی ها می گویند ترانه در مورد دوری از قضاوت ها و درد های موجود در جامعه است و برخی هم می گویند که داستان در مورد فردیست که خواسته از تمدن دوری جوید و برای لحظه ایی هم که شده خود را از سیاهی های این دنیا خلاص نماید.و گروهی دیگر نیز انرا تنها آهنگی می دانند که شخصیت اولش در بیابان رها گشده و پس چند روز به دلیل کمبود آب به دیوانگی می گراید و پس از 9 روز هم فوت می نماید!اما در این میان عده ایی هم هستند که انرا در مدح مواد مخدر و هروئین عنوان می دارند همانطور که در سریال بریکنیگ بد نیز این آهنگ بکار گرفته شده.
تمامی این عقاید گوشه ایی از این ترانه ی مرموز است تنها چیزی که شنوندگان اش بر ان توافق دارند این است که Dewey Bunnell انرا در توری که در لندن می گذرانده نوشته و همین سرسبزی ها و باران های موسمی لندن بوده که فکر او را منجر به این کرده که به بیابان نیز گوشه ایی نظر داشته باشد,او می گوید که در جوانی با برادرش دوران بسیار خوشی را می گذرانده بطوریکه اغلب اوقات با یکدیگر از پایگاه نیروی هوایی واندنبرگ (در کالیفرنیا) تا نئو مکزیکو را با ماشین با یکدیگر سر می کردند و در تمامی ان لحظات محو محیط اطراف می گشتند.او می گوید که عاشق کاکتوس و گرما بوده.اما پیام آهنگ بیشتر برایش پیامی زیست محیطی بوده از نابودی هایی که انسان ها بر طبیعت بوجود اورده اند.او می گوید که برای این اسبی ناشناس را در ترانه قرار داده تا او سبب گردد شخص اصلی داستان را به سر مقصد نهایی برساند مکانی عاری از هرج و مرج های زندگی که صلح در ان جریان دارد.
در همان بخش ابتدایی سفرم نگاهم به مکانی افتاد که تمامی دنیا در ان قرار داشت.
گیاهان,پرنده ها صخره ها و تمامی چیزهای دیگر در انجا موجود بود
تپه ها ,شن ها و گودی های بسیار...
در همان آغاز خودم را مهیای پروازی با آواز کردم در آسمانی که در آن هیچ گونه ابری موجود نبود.
حرارت در انتهای خود بود و زمین نیز خشک
اما چیزی که وجود داشت اتمسفری بود که مملو از آواها بودند.
به همراه اسبی در صحرایی روزگار می گذرانم که هیچ نامی ندارد
احساس دوری از باران چقدر برایم خوشایند بود.
در بیابان شما اسامی(نام ها) را فراموش خواهید کرد.
و تنها دلیل این واقعه صحراییست که تهی از هر گونه دردی ایست و همین ها هم باعث آسودگی خیال شما می شود.
La, la
بعد از دو روز در صحرا بودن
پوست بدنم تغییر می کند و به رنگ قرمز در می آید.
بعد از گذشت سه روز خوش در بیابان
به دنبال بستر رودخانه ایی می گشتم
و داستان رودخانه خروشان دائم در ذهنم مرور می گشت
و همین سبب غمناکی ام گردید بطوریکه فکر می کردم که دیگر زنده نخواهم ماند
به همراه اسبی در صحرایی روزگار می گذرانم که هیچ نامی ندارد
احساس دوری از باران چقدر برایم خوشایند بود.
در واقع در بیابان شما اسامی(نام ها) را فراموش می کنید
و تنها دلیل این واقعه صحراییست که تهی از هر گونه دردی ایست و همین ها هم باعث آسودگی خیال شما می شود.
La, la
بعد از نه روز اسبم را آزاد کردم
به این دلیل که دیگر صحرا تبدیل به دریایی بی کران گشته بود
در انجا گیاهان,پرندگان و صخره های بسیاری وجود داشتند
همینطور تپه ها و شن ها و گودال های فراوان....
اقیانوس بیابانیست که بدین وسیله در عمق ش زندگی جریان دارد
زندگی که در درونش نهان گشته به زیبایی جارییست
با اینکه در شهرها قلبی از سنگ نهفته شده
با اینحال هیچ بشری بدان(بیابان) علاقه ایی نشان نمی دهد.
به همراه اسبی در صحرایی روزگار می گذرانم که هیچ نامی ندارد
احساس دوری از باران چقدر برایم خوشایند بود.
در بیابان شما اسامی(نام ها) را فراموش خواهید کرد
و تنها دلیل این واقعه صحراییست که تهی از هر گونه دردی ایست و همین ها هم باعث آسودگی خیال شما می شود.
La, la
>> برای من که این آهنگ فوق العادست,غیر ممکنه که پلی اش کنم و بعد چندین بار گوش نکنم,حالا شمارو نمیدونم!فقط امیدوارم خوشتون بیاد.