فیلیپ لام یازده ساله بود که به بایرن مونیخ پیوست. او از تیم «سابنر استارز» با دنیایی پر از انگیزه به تیم اول آلمان رفت. قهرمان او در بایرن کسی نبود جز «مهمت شول» هافبک تهاجمی سالهای نه چندان دور بایرن مونیخ.
مشکل اما آنجا بود که لام خیلی زود به عنوان یک دفاع در ترکیب قرار گرفت. پسر نوجوان پرانگیزه حالا باید خودش را با پست جدید تطبیق می داد، او درباره آن روزها میگوید: “خیلی زود فهمیدم دیگر نمی توانم مهمت را سرمشقم قرار دهم پس خیلی زود پائولو مالدینی را جایگزین او کردم”
پسر باهوش و آچارفرانسه در سن یازده سالگی در بایرن مونیخ همان کاپیتان سی ساله تیم ملی قهرمان جهان بود. هیچ چیز عوض نشده است.
توانایی او برای تطبیق با شرایط تیمی حتی بهتر هم شده، تنها چیزی که او کم داشت پیروزی در فینال جام جهانی بود. اتفاقی که مقابل آرژانتین در ورزشگاه ماراکانای معروف افتاد. نوجوان پرانگیزه ای که حالا به همراه تیمش برفراز فوتبال جهان ایستاده است.
قهرمانی آلمان اسم فیلیپ لام را در کنار بزرگانی چون مارادونا، فرانتس بکن بائر، لوتار ماتئوس و ۲۰ کاپیتان دیگری می گذارد که قهرمانی جهان را در کارنامه دارند اما شکست مقابل آرژانتین، اسم لیونل مسی را به جای او در این لیست قرار می داد. شاید او خاموش و بی سر و صدا باشد اما سرسختانه فقط یک چیز می خواهد؛ موفقیت.
فیلیپ لام و لیونل مسی هر دو در باشگاهای خود جام های زیادی رای بالای سر برده اند. هر دو بدون شک بازیکنان فوق العاده ای هستند اما پپ گواردیولا سرمربی باشگاه بایرن مونیخ که با هر دو نفر کار کرده معتقد است “لام باهوش ترین بازیکنی است که تا به حال با او کار کرده است.”
هر مربیای آرزو داشتن بازیکنی با قابلیتهای فیلیپ لام کاپیتان تیم ملی آلمان است. لام پس از اینکه در بازی بایرن مونیخ مقابل هرتابرلین در فصل ۲۰۱۳-۲۰۱۴ ،۱۰۰% پاسهایش درست بود؛ به «آقای ۱۰۰%» و «آقای بی نقص» معروف شد.
او ۱۱۳ پاس به هم تیمیهای خود داد و حتی یک اشتباه هم نداشت. پس از آن مسابقه گواردیولا گفت: «امکان ندارد در حال حاضر بازیکنی بهتر از فیلیپ لام در پست شماره ۶ در دنیا پیدا کنید».
ژاوی هرناندس هم در تمجید از لام گفته بود “فیلیپ یک بازیکن فوق العاده و باشخصیت است که قابلیت بازی در خط دفاع و هافبک را دارد. او به آنچه دارد اکتفا نمی کند و هر روز بهتر و بهتر می شود.”
کارلوس آلبرتو؛ کاپیتان سابق تیم ملی برزیل که جام جهانی را هم بالای سر برده زمانی گفته بود “بعضی وقتها که بازی لام را می بینم نفسم حبس می شود. او اشتباه نمی کند. مگر می شود؟ مگر او ماشین است؟ نه اینطور نیست. زمانی که من بازی می کردم؛ وبر؛ شولتز و دیتر هوتگس ماشینی بازی می کردند. فیلیپ لام یک هنرمند است.”
قبول اینکه فیلیپ لام ماشینی بازی می کند، کمی سخت است. در مسابقه تاریخی آلمان – برزیل که با برد هفت بر یک ژرمن ها به پایان رسید، لام عالی بود.
گویا با توپ می رقصید؛ ضربات هنرمندانه و پاسهای بی نقص. پاس گلی که در آن مسابقه به آندره شرله داد به خوبی نشان می داد که او گویا سالهاست که در نقش یک بازیکن شماره ۱۰ بازی می کند.
زمانی نه چندان دور حتی بحث بر سر این بود که فیلیپ لام نمی تواند به تیم اول بایرن مونیخ هم برسد. «هرمن جرلند» حدود پانزده سال است در آکادمی فوتبال بایرن مونیخ کار می کند و به تازگی به کادر فنی بایرن مونیخ اضافه شده است.
او لام را از زمانی که هفده ساله بود می شناسد: «لام حتی در نوجوانی هم فوتبالیست خوبی بود. اما هیچ کس او را نمی خواست. می خواستم به صورت قرضی به یکی دوتا باشگاه دیگه بفرستمش اما نشد. حتی یک بار یکی از مربیانی که برای دیدن بازی اش آمده بود می خواست پول بنزین و هزینه رفت و آمدش را هم از من بگیرد. چون معتقد بود وقتش را تلف کرده. چند سال بعد در برلین همون مربی رو دیدم و کیفام رو درآوردم و به او گفتم چقدر آن روز خرج کردی؟»
هرمن جرلند سرانجام در سال ۲۰۰۳ بازیکناش را برای دو سال به صورت قرضی به باشگاه اشتوتگارت فرستاد. لام برای اشتوتگارت ۵۳ مسابقه انجام داد و سهم زیادی در موفقیت آن تیم داشت.
تیمی که همان فصل با فیلیکس ماگات در جدول بوندسلیگا چهارم شد. وقتی به بایرن مونیخ بازگشت خیلی زود جایگاه خود را در تیم اصلی را باز کرد. هرمن حالا معتقد است «لام دیگر به سختی اشتباه می کند و به ندرت روز بد دارد».
فیلیپ لام در فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۶ در ترکیب اصلی بایرن مونیخ قرار گرفت. او حالا با تیمش ۵ بار قهرمان بوندسلیگا شده؛ ۵ بار در جام حذفی قهرمانی را تجربه کرده و قهرمانی در دو سوپر کاپ و یک لیگ قهرمانان اروپا را هم درکارنامه دارد.
قهرمانی در سوپر کاپ اروپا و جام جهانی باشگاه ها هم باید این لیست اضافه شود. از این پانزده عنوان هشت قهرمانی زمانی به دست آمد که لام کاپیتان بود. رهبری که در کمال سکوت و آرامش سکان تیماش را در دست دارد.
وقتی در سال ۲۰۰۸ پیشنهاد باشگاه بارسلونا را رد کرد موضوع اصلی بحث مالی نبود. او می خواست در باشگاه بزرگ بایرن مونیخ سلسله مراتب را سپری کند و اسطوره شود.
برای او مهم بود که به بخشی جدا نشدنی از پازل بایرن مونیخ تبدیل شود. لام دوست داشت از ۱۰۰ درصد ظرفیتهای خود استفاده کند. شاید فکر می کرد چنین اتفاقی در بارسلونا برایش نخواهد افتاد. پس ماند و در راه اسطوره شدن گام برداشت.
در همان سالها بود که نقش خود را در تیم ملی فوتبال آلمان کم کم حیاتی می شد. بازوبند کاپیتانی روی بازوی میشائیل بالاک بود. پس از شکست مقابل کرواسی در مرحله گروهی جام ملتهای ۲۰۰۸ روزنامه ها از فیلیپ لام پرسیده بودند آیا بعد از شکست با تیم صحبت کرده؟ و او جواب داده بود:”بله با تیم صحبت کردم. وقتی احساس کردم دیگر اعضای تیم به خوبی به صحبتهای من گوش می کنند، نقشام را به عنوان یک رهبر در تیم بیشتر درک کردم و روی این نقش کار کردم.”
لام از ۱۹ سالگی به تیم ملی فوتبال آلمان راه یافت و همیشه گفته بود دوست دارد در تیم ملی کشورش نقش بهتر و موثرتری را ایفا کند. در راه رسیدن به جام جهانی ۲۰۱۰ وقتی میشائیل بالاک مصدوم شد فیلیپ لام کاپیتان تیم ملی آلمان شد.
پس از شکست مقابل اسپانیا در نیمه نهایی جام جهانی بالاک از او انتقاد کرد. کاپیتان سابق آلمان شاید می خواست حس مسئولیت پذیری را در لام جوان بالا ببرد شاید هم داستان دیگری بین این دو بازیکن بود.
هرچه بود میشائیل بالاک که با مربیان نامداری چون یورگن کلینزمن؛ فیلیکس ماگات؛ لوئیس فن گال و رودی فولر کار کرده بود دیگر کاپیتان تیم ملی آلمان نشد.
لام به شخصیت رهبر گونه اش بین همه بازیکنان تیم ملی آلمان و بایرن مونیخ معروف است. اما نه آن تعریفی که در فوتبال گذشته آلمان به عنوان «رهبر» جا افتاده. او برای تیم باشگاهی و کشورش رهبری متفاوت از میشائیل بالاک و اشتفان افنبرگ است.
فلیپ لام درباره تفاوت نحوه رهبری خود با بازیکنانی مثل بالاک و یا افنبرگ گفته است: “چرا افنبرگ یک رهبر بود؟ چون صریح و رک صحبت می کرد؟ یا اینکه حضورش در زمین به چشم می خورد؟ من جور دیگه ای فکر می کنم. در فوتبال امروز بازیکن محوری وجود ندارد. یک بازیکن حتی کاپیتان نمی تواند همه مسئولیت را به دوش بکشد. همه بازیکنان باید در مسئولیت سهیم باشند. به منچستریونایتد در سال ۲۰۰۸ نگاه کنید. آنها قهرمان اروپا شدند درحالی که دیگر رهبری مثل روی کین نداشتند.”
بدون شک فیلیپ لام یک فصل رویایی را پشت سرگذاشت. در هر پستی که بازی کرد بی نظیر و بی نقص بود. همان نوجوان محجوب و کم حرف، حالا دیگر قهرمان جهان هم شده و در اوج است.
مادرش زمانی به یکی از روزنامه های آلمانی گفته بود: “او همیشه ساکت و آرام بود. در مدرسه هم زیاد مشارکتی نداشت. در تئاترهای مهدکودک هم فقط از او به عنوان درخت و خورشید و ماه استفاده می کردند چون زیاد حرف نمی زد.”
از نقش درخت تا نقش رهبر در فینال جام جهانی راه پرپیچ و خم و درازی است. فیلیپ لام پشت تیمی ایستاد که آرژانتین را شکست داد و قهرمان جهان شد.
اسم او در در کنار بزرگان فوتبال جهان قرار گرفت و تاریخ شهادت خواهد داد که پسربچه کم حرف و باهوش فوتبال آلمان به آنچه آرزو داشت رسیده است.
مجید نوریان
برگرفته از سایت http://asroma27.com