مطلب ارسالی کاربران
درباره گران ترین خرید تاریخ یونایتد/ دی ماریا، هم فرشته و هم شیطان!
سر الکس فرگوسن، جایزه بهترین بازیکن زمین را به دست های دی ماریا رساند و شاید همانجا آرزو کرد یک روز او را توی لباس سرخ تماشا کند.
شورولت های مشکی که نیمه های شب به کارینگتون می رسند، یعنی کار تمام شده و فرشته از این به بعد، یکی از شیاطین خواهد بود. پسرک استخوانی که درست بعد از جام جهانی آفریقای جنوبی به مادرید منتقل شده بود، بعد از جام جهانی برزیل هم تیمی های تازه اش را می شناسد. دی ماریا حالا گرانقیمت ترین خرید تاریخ یک باشگاه بریتانیایی ست و آمده تا در روزهای اوج گیری اعتراض ها به خساست خانواده گلیزر و بی کفایتی وود ادوارد، خطر شال های زرد و سبز را از اولدترافورد دور کند. در یونایتد، هیچکس تردیدی ندارد که پیراهنِ شماره هفتِ اساطیری باشگاه، بعد از چندین سال بالاخره صاحب برازنده اش را پیدا کرده است. بازیکنی که در فصل گذشته لالیگا، به تنهایی 90 موقعیت گل جدی ساخته و این آمار، وقتی هواداران قرمزها را شگفت زده می کند که بدانیم مجموع موقعیت های ساخته شده توسط یانوزای، والنسیا، اشلی یانگ و نانی به عدد 86 می رسد!
نوزاییِ تیمِ کارلتو در فصل گذشته، از روزهایی کلید خورد که با مصدومیت خدیرا و تنزلِ ایسکو، آنخل دی ماریا با به دست آوردن پستی ثابت در خط هافبک، به ترکیب اصلی کهکشانی ها برگشت. ال فیدئو در پایان فصل رویایی اش، آقای پاس گل فوتبال اروپا شد. او در فینال کوپا دل ری بهترین بازیکن تیمش بود و گل اول مسابقه را با یک فرار تماشایی از خط دروازه پینتو عبور داد و بعدتر شبِ بیست و چهارم می را با آن دریبل زیگزاگی استثنایی و ساختن گل برتری رئال در فینال اروپا، برای هواداران این باشگاه فراموش نشدنی کرد. آخرِ همان مسابقه بود که سر الکس فرگوسن، جایزه بهترین بازیکن زمین را به دست های دی ماریا رساند و شاید همانجا آرزو کرد یک روز او را توی لباس سرخ تماشا کند.
دی ماریا تصمیم اش را برای جدایی گرفته بود. خیلی قبل تر از آنکه راموس و رونالدو برای نگه داشتن او به پرز اصرار کنند. او در نامه سرگشاده اش برای مادریدیستا، اولین روزهای بازگشت به مادرید بعد از جام جهانی را زمان بر هم خوردن رابطه اش با باشگاه عنوان می کند. یعنی دقیقا روزهایی که خامس رودریگز، با سر و صدای بسیار زیادی پیراهن کهکشانی ها را بر تن کرد: «پس از قهرمانی با رئال در لیگ قهرمانان به جام جهانی رفتم. در بازگشت انتظار برخورد متفاوتی از جانب مدیریت باشگاه داشتم. برخوردی که هرگز صورت نگرفت». تردیدی وجود ندارد که در شرایط فعلی، دی ماریا کیفیتی به مراتب بهتر از خامس دارد. پسرک استخوانی شماره 22، در صورت بقا در مادرید، مشکل چندانی برای نیمکت نشین کردن خامس پیش روی خود نمی دید اما این خرید، چیزی را در درون او تغییر داده بود. او انتظار داشت بعد از فصل موفقیت آمیز قبلی، حالا یکی از ستون های تیم باشد و در خیابان های مادرید، همه نام او را بر زبان بیاورند. پایتخت اسپانیا اما توی آن روزها، در تب و تاب خرید آقای گل جام جهانی به سر می برد. دی ماریا حالا در اولدترافورد، در جستجوی احترام از دست رفته است. در جستجوی تصویری متفاوت نسبت به مدیرانی که تبلیغات برای شان حرف اول را می زند و هر لحظه ممکن است برای فروش پیراهنِ بیشتر، دست به یک خرید در پست بازیکن های اصلی بزنند. ترکِ بهترین باشگاهِ حال حاضر اروپا و حضور در من یونایتدِ بحران زده خارج از لیگ قهرمانان، حتما تصمیم ساده ای نبوده است اما حتما دلایل محکم در پس زمینه داشته است: « متاسفانه من بازیکن محبوب برخی از مدیران باشگاه نبودم. تنها خواسته من این بود که در مود من جانب عدالت رعایت شود.می خواستم ارزش من در باشگاه حفظ شود. برخی چشم دیدن من در رئال را نداشتند.»
فوتبال، برای دی ماریاها جنون نمی گیرد. فرشته این داستان ، نه در ران پاهایش عضلات غول پیکری دارد و نه می تواند در یک سال، 90 بار توپ را به تور دروازه ها بچسباند تا شایعه جدایی اش هم توی ذهن هوادارها موج مکزیکی به راه بیاندازد. صحنه های آهسته، برای شوت و شور گلزن ها وقت دارند و او که توی 4 سال حضور در لالیگا، 49 پاس گل داده به آغوش جاده سپرده می شد. این ماجراجویی تازه شاید، روزهایی به یاد ماندنی برای ال فیدئو بسازد. او حالا به جای جنگ هر ساله با خریدهای جدید برای ثابت شدن، می تواند عالیجنابِ بی تغییرِ سرخپوش ها باشد.
به قلم محمدحسین عباسی-ا آی اسپرت