به گزارش خبرآنلاین؛ وحید هاشمیان شاید مثل خیلی از فوتبالی های ایران، چهره رسانه ای نباشد اما مردی است که حرف هایش همواره می تواند نکات مهمی در خود داشته باشد. در هر مصاحبه او چند نکته جدید دیده می شود و این بار وقتی درباره پیشکسوت ها حرف می زند، دوباره نکات جالبی به زبان می آورد. او در گفت و گو با خبرورزشی به سوالات ما پاسخ می دهد.
این روزها مردم نگران تیم ملی ایران هستند. از اردوی تیم ملی اخبار خوبی به گوش نمی رسد.
یک بار به شما نظرم را گفتم و حالا روی همان نظر هستم. ما مثل شاگرد تنبلی هستیم که شب امتحان تند تند داریم درس می خوانیم و امکان دارد مثلا امتحان تستی باشد و ما قبول شویم. ولی بیشتر وقت ها رد می شویم. واقعیت این است ما کاری نمی کنیم و الان باید خدا را شکر کنیم که با این شرایط به جام جهانی رفته ایم. من خودم بعید می دانستم به جام جهانی صعود کنیم. الان هم واقعا کار خاصی نمی شود کرد. اگر 20 روز هم اردو را دیرتر برگزار کنیم، خیلی نمی تواند تاثیری در نتیجه ما داشته باشد. با 20 روز زودتر هم نمی توان کار زیادی کرد.
واقعا تاثیری ندارد؟
صد درصد اگر بیشتر تمرین کنی، هماهنگی بیشتر می شود ولی با 20 روز اضافه تمرین کردن، نمی توانید ضعف کلی فوتبال را جبران کنید. فوتبال ما همینی هست که می بینید.
کدام ضعف ها؟
ببیند یکی از مشکلات این است که تیم های ما در بدنسازی خوب کار نمی کنند. بازیکنان ما نمی توانند با بازیکنان بین المللی زیاد رقابت کنید. در جام جهانی 2006 ما تا دقیقه 70 مقابل مکزیک و پرتغال خوب بازی کردیم ولی بعد از آن مشکل بدنی پیش آمد. بازیکنان ایرانی جنگندگی بالایی هم ندارند. منظور این نیست که مدام خطا کنند، منظورم در زمان تصاحب توپ است. از سویی، باشگاههای ما همه با یک سیستم بازی نمی کنند و این کار را یک مقدار مشکل می کند. اگر این حرف ها را زدم منظورم این نیست که ما تسلیم باشیم ولی باید به اندازه از تیم ملی توقع داشته باشیم.
البته فکر کنیم مردم خیلی توقعی ندارند.
پس چطور می گوئید که نگران هستند؟
از این نظر گفتیم نگران هستند که ما با اختلاف گل بالا ببازیم.
ما نباید در جام جهانی از هیچ تیمی بترسیم. هیچ ستاره ای به تنهایی بازی نمی کند. بازیکنان ما مسئولیت دارند که در جام جهانی بهترین بازدهی را برای تیم ملی داشته باشند. واقعیت این است که جام جهانی، مکانی است برای نشان دادن فوتبال مان.
در این شرایط می گویند فقط کروش دلش برای فوتبال ما می سوزد. شما نظرتان چیست؟
او یک مربی حرفه ای است. اگر نبود، الان اسم و رسمی در دنیا نداشت. نتایج خوب و بد ایران روی کارنامه او تاثیر زیادی می گذارد به خاطر همین هم نگران کارنامه خودش است و هم تیم ملی. من هم جای او بودم این نگرانی را احساس می کردم.
اگر بازی خوب انجام دهیم و برگردیم، کافی است؟
من می گویم فقط بازی آبرومندانه انجام دهیم، همین. ولی فوتبال قابل پیش بینی نیست. اصلا شاید دو بازیکن نیجریه از زمین اخراج شدند. چه کسی فکر می کرد ما در استرالیا این تیم را متوقف کنیم و به جام جهانی برویم؟ یا بازی قطر را که در مقدماتی 2006 یادتان هست. داشتم حذف می شدیم اما با یک گل سرنوشت مان عوض شد. در جام جهانی کسی فکر می کرد آمریکا را ببریم؟ ایران نشان داده که گاهی با احساس و عرق ملی، می تواند کارهای بی نظیری هم بکند.
درباره نسل بعد از جام جهانی بحث زیاد است. با وجود بازیکنانی چون سردار آزمون، جهانبخش و... خیلی ها به آینده تیم ملی امیدوار شده اند.
به نظر من در همین دوره از جام جهانی آقای کروش باید از بازیکنانی استفاده کند که در دو دوره جام جهانی بتوانند برای تیم ملی بازی کنند. مثلا تیموریان و نکونام زمانی که آمدند به تیم ملی توانستند مدت ها بمانند. الان هم باید بازیکنانی بیاوریم که بتوانند مثل آنها سال ها برای اران بازی کنند. به نظرم کروش علاوه بر اینکه در جام جهانی دنبال نتیجه باشد، برای فوتبال ایران آینده سازی هم بکند تا آنها بتوانند در دوره های بعد هم باشند.
بازیکنان جوان ایران می توانند با حضور در اروپا بهتر رشد کنند. شما به عنوان کسی که قید پول و راحتی فوتبال ایران زدید و به آلمان رفتید، چه توصیه ای دارید؟
من آخرین سالی که در ایران بازی کردم، از فوتبال خسته شدم. کمر درد شدید داشتم وگرنه می توانستم تا 40 سالگی و بدون هیچ مشکلی در فوتبال ایران بازی کنم اما به صلاحم نبود و خداحافظی کردم. بازیکنان جوان ما باید بدانند که عمر فوتبال کوتاه است و آدم همیشه در اوج نیست. باید سعی کنند در مدتی که در اوجند، خوب بازی کنند، قرارداد ببندند و پول پس انداز کنند. این نکته مهمی است.
و البته برای موفقیت قید پول زیاد را ابتدا بزنند، درست است؟
ببیند در اروپا دو نوع قرارداد داریم. اول اینکه باشگاه تو را بخواهد که در این حالت پولت را کامل می دهد. اما دومین نوع قرارداد این است که شما پیشنهاد شوی. در این حالت شما باید طوری قرارداد ببندی که اگر خوب بازی کنی در سال بعد رقم قراردادت بالاتر برود. البته الان با تورم یورو و دلار اگر قرارداد هم کم ببندی، نسبت به ایران پول زیادی می گیری.
درباره خودتان هم حرف بزنید. شما یکی از امیدهای آینده فوتبال ایران برای مربیگری هستید. آیا امکان دارد یک روز در بوندسلیگا مربیگری کنید؟
من آرزو دارم این اتفاق بیفتد ولی اینکه بشود یا نه، بسیار سخت است. الان تورستن فینگ، بابل و خیلی از مربیان بزرگ بی تیم هستند. این را فراموش نکنید. کار سختی در پیش دارم ولی تلاش کردم ابتدا مدارک را یاد بگیرم. بسیار افتخار می کنم که توانستم بین 24 نفری باشم که برای کلاس های حرفه ای مربیگری انتخاب شده ام. گرفتن این سهمیه واقعا سخت بود و خیلی ها بیرون ماندند. امیدوارم مرحله نهایی را هم با موفقیت پشت سر بگذارم، بعد از آن هر چه پیش آمد همان می شود. یک مثال بزنم. الان سمی هوپیه سرمربی هامبورگ روی یک اتفاق از کار برکنار شد. تیم او می توانست به لوکوزن دو سه گل بزند. دو پنالتی هم داور برایشان نگرفت در ادامه گل خوردند و هوپیه اخراج شد. فوتبال همین است. ممکن است شرایط به ناگهان عوض شود.
آیا شما تا به حال پیشنهاد مربیگری از سود بوخوم یا هانوفر داشته اید؟ با توجه به اینکه آنها به پیشکسوت هایشان توجه زیادی می کنند.
در فوتبال ایران پیشکسوت بد تعریف شده است. پیشکسوت کسی است که سالیان سال برای باشگاه زحمت کشیده به همین دلیل جوان ها باید همیشه به آنها احترام بگذارند. اگر این پیشکسوت ها مشکل مالی داشته باشد، باشگاه به آنها کمک می کند ولی پیشکسوت نباید فکر کند در باشگاه حق و میراث دارد. وقتی پیشکسوت برای باشگاه بازی می کرد، کم یا زیاد پولش را گرفت. از طریق باشگاه توانست محبوب باشد. توانست موقعیت اجتماعی اش را بالا ببرد. من در ایران می بینم بعضی وقت ها پیشکسوت ها فکر می کنند در باشگاه ارث و میراث دارند. الان کلوپ سرمربی دورتموند است و بازیکنان قدیمی این باشگاه باید بگویند مگر او در تیم بازی کرده که سرمربی باشد؟ آنها باید بگویند اینهمه دورتموندی داریم و چرا او را آورده اید؟! من بعضی وقت ها صحبت هایی می شنوم که می بینم به اعتبار آدم ها ضربه وارد می شود. بعضی ها فکر می کنند سهم دارند ولی آیا پولی در زمان بازیگری نگرفته اند؟ درباره سوالی که پرسیدید باید بگویم هانوفر گاهی من را دعوت می کند تا بازی ها را از نزدیک ببینم. باشگاه هامبورگ مراسم می گیرد من را دعوت می کند. بوخوم هم بعد از موفقیتم در امتحان تماس گرفت و برای یک بازی دعوتم کرد. هنوز با آنها ارتباط دارم ولی دلیل می شود بگویم مرا مربی کنید؟ مگر نیمکت آنها چقدر جا دارد؟ چند مربی می توانند در این باشگاهها فعالیت کنند؟
سوال آخر هم درباره پیش بینی تان از بازی برگشت بایرن و رئال است.
من پیش بینی می کردم که آنها در فینال به هم برسند ولی این اتفاق نیفتاد. فکر می کردم بازی رفت را رئال دو بر یک ببرد ولی یک بر صفر برد. از آنطرف رئال هیچگاه در آلمان آمار خوبی نداشته است. در بازی اخر هم دو گل از دورتموند خورد. من فکر می کنم بایرن می تواند به فینال برسد.