نخستین قهرمانی من به دلایلی چند، فراموش نشدنی خواهد بود اما شاید بیش از همه به این خاطر که آلن هانسن ادعا کرده بود که ما نمی توانیم قهرمان شویم. البته این هانسن نبود که پس از این که ما در روز ابتدایی فصل در سال 1995 به وسیله استون ویلا در هم کوبیده شدیم، به یادم آمد؛ حتی اگر گفته اش یادم مانده باشد: «کسی با بچه ها، به قهرمانی نمی رسد». هنگامی که صبح یکشنبه پس از آن شکست سوار قطار شدیم، مک کلیرِ شوخ طبع گفت: «خب بچه ها، تنها چهل امتیاز برای فرار از سقوط احتیاج داریم» همه خندیدند ولی خنده ای همراه با دلشوره.