طرفداری- وقتی از پپ گورادیولا در مورد هتریک سرخیو آگوئرو مقابل وست برومویچ پرسیدند، او به جای تحسین، به کمی انتقاد خوب و سازنده در مورد این بازیکن پرداخت. او معتقد است این مهاجم آرژانتینی باید عملکرد خود در بیرون از محوطه جریمه را بهبود بخشد.
موضوع در مورد تعداد گل هایی که می زند نیست، زیرا ما از گلزنی خوشحالیم.
این صحبت ها، برای مهاجمی در کیفیت آگوئرو بسیار قابل تامل و مهم است، مهاجمی که تقریبا هیج تیمی در جهان نیست که از ورود او به تیمش استقبال باشکوهی نکند. حرف گواردیولا این است: "روند رو به رشد و کمک به تیم در بازی".
ممکن است که موقتا آگوئرو آخرین نوع از این مهاجمان باشد، موضوع تنها مربوط به بحث فنی نیست، یا پرس و دفاع از جلو؛ موضوع نحوه تعلیم دیدن است. مهاجم تیم، یکی از مهم ترین بازیکنان تیم است، شاید گواردیولا بدون اینکه متوجه شود، به تغییرات واکنش نشان می دهد.
بسیاری از آنالیزور ها و مربیان معتقدند آکادمی ها دیگر مهاجمان گلزن و تمام کننده پرورش نمی دهند، یک مهاجم در انگلیس دیگر وظایف مختلفی دارد، شاید فوتبال در آن جا به سمتی می رود که امثال آنتوان گریزمان و تئو ولکات الگویی برای دیگر جوان ها هستند، مهاجمانی که گاهی به عنوان وینگر و گاهی به عنوان مهاجم پشت محوطه به کار گرفته می شوند.
یک مربی فوتبال در گفتگو با ESPN FC، ادعا کرده است که چگونه فوتبال، بیشتر و بیشتر به سمتی می رود که دیگر فوروارد ها، تنها محدود به محوطه جریمه نیستند و اکثرا به عنوان یک وینگر که تمایل به پیش روی بیشتری دارد، پرورش می یابند. موضوع مورد بحث این است که این نوع بازیکنان، توانایی تمام کنندگی خاص و بی نظیر را دارا نیستند و از آگوئرو که یک گلزن ذاتی است متفاوت تر هستند. انتقاداتی که در مورد مهاجمان صرفا تک به تک زن و تمام کننده انجام می شود، بسیار معمولی و پیش پا افتاده است. در آن صورت، استفاده از مهاجمان کاذب می تواند فراگیر شود، زیرا تنوع تاکتیکی بیشتری در اختیار مربی می گذارند.
می توانید این امر را در تیمی مانند لیورپول، سیاست های نقل و انتقالش و همه ابعادش ببینید. به نظر می رسد نسبت به سال های گذشته، مهاجمان برجسته کمتری در فوتبال حضور دارند. بهترین گل زن رقابت های یورو 2016 یعنی گریزمان، تلفیقی از مهاجم مدرن و قدیمی است. تیم ملی اسپانیا، چند سالی است در نبود داوید ویا به شدت نبود یک مهاجم گلزن را حس می کند و حتی بازی کردن فابرگاس به عنوان شماره 9 کاذب در یورو 2012، برای لاروخا مفید واقع نشد.
این حتی موضوعی است که آرسن ونگر بسیار به آن معتقد است و نظرات خاص خودش را مطرح کرده است. حرف ها و عمل های او به نظر قانع کننده می آید. وی بسیار دقیق و موشکافانه، آکادمی های مدرن را بررسی کرده است و تقریبا به این نتیجه رسیده است که هربازیکن از نظر توانایی هایش خاص و بی نظیر است و نمی توان همه را فقط با تمرین، به بازیکن دیگری تبدیل کرد.
ونگر در تابستان و در یکی از کنفرانس های مطبوعاتی اش گفته است:
تعدادی دلیل وجود دارد؛ یکی از اساسی ترین ها که من شدیدا به آن ایمان دارم این است که در اروپا، مدافعان وسط کمتری نسبت مهاجمان نوک پرورش داده می شود، زیرا قبلا وقتی درپارک ها و بر روی چمن های بد در زمستان تمرین می کردیم، باید توپ را بلند می کردیم و به پشت مدافعان می انداختیم. امروزه زمین چمن ها همگی بی نقص هستند و در تمرینات تنها با پاس دادن، هافبک های زیادی پرورش می دهیم که این هم دلیل دارد، زیرا تمام تعلیمات، مربوط به پاس دادن، آن هم در زمین های فوق العاده است و بس.
او در مورد احتمال بازگشت به تولید مهاجمان نهِ سنتی نیز گفت:
اگر در تعلیمات ما انطباق و هماهنگی وجود داشته باشد شاید بتوانیم مدارس فوتبال مخصوص به مهاجمان نوک را بسازیم.
این دقیقا کاری است که باشگاهی به مانند فولام انجام می دهد، آن ها جلسات مخصوص برای تمرین تمام کنندگی، اختصاص داده اند تا بازیکنان، زمانی را جدا به این تمرینات بپردازند. پپ گواردیولا اولین کسی بود که مسی را به پست شماره نه کاذب برد و شاید دردسرهای زلاتان ابراهیموویچ و الکسیس سانچز نیز ناشی از این بوده است. بارسلونا کار خرید مهاجم نوجوان اسپانیایی - پابلو مورنو- را تمام کرد، مهاجمی که بسیاری او را به خاطر جدیت و خشونت و گلزنی هایش، به نسل قدیم مهاجمان نسبت داده اند و البته همه باور دارند او لوئیس سوارز جدید خواهد بود.
ایان رایت - مهاجم اسبق باشگاه آرسنال- در گفتگو با ESPN FC، گفته است:
ما باید همه کار می کردیم [شرکت در کار های تیمی]، ایان راش - اسطوره لیورپول- در اینکار اسطوره بود، به همین دلیل من نیز باید همین کار را انجام می دادم و او را تعقیب و دنبال می کردم.
اما هردو آن ها باید گلزنی نیز می کردند، هردوی آن ها هم ایان راش و ایان رایت، مهاجمان بی رحمی بودند. دقت و قدرتی در تمام کنندگی داشتند که هر مهاجم دیگری غبطه می خورد. ترکیبی از این ویژگی ها، چیزی است که ما شاید در طی چند ساله آینده شاهد آن باشیم [چرخه جدیدی به وجود بیاید]. دیگر فوتبال به بازیکنی که در محوطه جریمه ایستاده و منتظر توپی است تا دروازه را باز کند، نیاز ندارد.