اختصاصی طرفداری - امجدیه، 27 دی 1349. برف سنگین دیداری که قرار بود در جمعه برگزار شود را به یکشنبه کشاند. یکشنبه عجیبی برای فوتبال ایران و اولین نبرد لبالب از تنش و درگیری دو تیم در قاب نبرد "پرسپولیس - تاج" پس از انحلال باشگاه شاهین. آسمان در آن بعد از ظهر یکشنبه صاف بود، ولی نور آزاردهنده آفتاب چیزی از سوزندگی سرما کم نکرده بود. دیدار دو تیم طی مسابقات قهرمانی باشگاههای ایران پیش از سوت آغاز همه را بی تاب کرده بود. مثل این بود همه برای وقوع حادثه نحسی آماده شده اند. آماده درگیری های با دلیل و جنگ های بی دلیل. دوربین های تلویزیونی کنار زمین خبر از اولین پخش زنده تلویزیونی دو حریف می دادند. از اولین جنگ ضبط شده.
بازگشت شاهینی هایی که فصل پیش را در پیكان سپری کرده بودند مقدمه بازی به شمار می رفت. در آخرین دیدار دو تیم، پرسپولیس در مهرماه طی دیدار دوستانهای - که چندان دوستانه نبود – با دو گل صفر تاج جلو افتاده، ولی سرانجام 3 - 2 مغلوب شده بود. آنها این بار با همه بزرگان شان به میدان آمده بودند. محرومیت عزیز اصلی که پارسال طی دیدار دو تیم به گوش داور سیلی نواخته و محروم شده بود پایان یافته و او دوباره درون دروازه پرسپولیس ایستاده بود. بیش و کم همه ستاره های فوتبال ایران در میدان حضور داشتند که شش تای شان دو سال پیش کنار هم با پیراهن تیم ملی قهرمان آسیا شده بودند.
ترکیب پرسپولیس – که بازیکنانش هنوز پیراهن قرمز نمی پوشیدند - عبارت بود از عزیز اصلی، ابراهیم آشتیانی، اکبر محمدی، جعفر کاشانی، محراب شاهرخی، رضا وطنخواه، اصغر ادیبی، فریدون معینی، علی پروین، حسین کلانی و همایون بهزادی (کاپیتان).
ترکیب تاج عبارت بود از فرهنگ بادکوبه، نصراله عبدالهی، مهدی لواسانی، پرویز قلیچ خانی (کاپیتان)، اکبر کارگرجم، جلال طالبی، علی جباری، کارو حق وردیان، جواد قراب، غلامحسین مظلومی و مهدی حاج محمد.
بازیکنان پشت سر ارشد برازنده داور دیدار و همراهانش علی الهی و حسین سلیم آبادی وارد شدند و احتمالا تصور نمی کردند همه چیز از همان آغاز آمیخته به تنشی فزاینده شود. ارشد برازنده بداقبال بود که بهزادی در دومین دقیقه بازی پس از دو دریبل زیبا توپ را برای کلانی فرستاد و کلانی هم دروازه فرهنگ بادکوبه را با ضربه دقیقی از گوشه راست محوطه باز کرد. گلی که جنگ را بلافاصله هم علنی کرد و هم خشن. هر بازیکنی، حریف ویژه خود را پیدا کرد جنگ های تن به تن آغاز شدند: جلال طالبی با فریدون معینی، جعفر کاشانی با مهدی حاج محمد، حسین کلانی با نصراله عبدالهی و همایون بهزادی با مهدی لواسانی سمج. طعم درگیری بهزادی در نوک حمله پرسپولیس و لواسانی در قلب دفاع تاج پر تب و تاب تر بود و خشن تر. لواسانی قد بلند و چابک و جوان تر جانانه می جنگید و همایون سرطلایی از نبردهای تن به تن شانه خالی نمی کرد.
تاجی ها برای به ثمر رساندن گل تساوی بخش در سراسر نیمه اول بی تابی کردند، ولی با دست خالی راهی رختکن شدند. نیمه دوم با کوفتن آنها به سنگر قفل شده عزیز اصلی ادامه پیدا کرد تا سرانجام دقیقه 75 فرا رسید و روند بازی به کلی دگرگون شد. توپ طی درگیری محراب شاهرخی و علی جباری راهی خارج زمین شد و کمک داور پرچمش را بالا برد. به اعتقاد او توپ به پرسپولیس تعلق داشت ولی ارشد برازنده داور وسط نظر دیگری داشت. درگیری شاهرخی و جباری ادامه داشت که سوت برازنده خبر از اعلام ضربه آزادی به سود تاجی ها داد. توپ با پاس بلندی درون محوطه جریمه پرسپولیس ارسال شد و عباس مژدهی که جای جواد قراب راهی میدان شده بود با سر به توپ کوفت. کوفت و توپ پس از خوردن به زمین از بالای دستان عزیز اصلی وارد دروازه شد وغلامحسین مظلومی هم فاتحانه سر رسید و توپ بیرون آمده از دروازه را با غرور دوباره به تور دروازه عزیز اصلی کوبید تا پرسپولیس ها خشمگین تر شوند. ناآرام تر و عصبی تر. تا تنور درگیری و اعتراض داغ تر شود.
یورش حسین کلانی و محراب شاهرخی به سوی ارشد برازنده دامنه ناآرامی و عصبیت روی سکوهای امجدیه را بیشتر کرد و بیشتر. آنها با حرکات سر و دست فریاد کشیدند و طرفداران پرسپولیس شعارهای "ضد داور" و "ضد تاج" سر دادند و ادعا کردند تیم شان قربانی بی عدالتی شده، اسیر تصمیم های پشت پرده. ارشد برازنده یک اخطار به محراب داد و امیدوار بود بازی به مسیر عادی اش بازگردد. ولی باروت جمع شده در آستانه انفجار قرار داشت و بازیکنان به هیجان آمده اجازه نمی دادند روند دیدار عادی شود. آنها عصبی بودند و بی اختیار، عنان گسیخته و معترض. شلاق تماشاگرانی که همه به پا خواسته بودند همه را از خود بی خود کرده بود. دو دقیقه بعد همایون سرطلایی و لواسانی سمج طی یک کورس توامان آمیخته به درگیری توپ را رها کرده و وسط زمین به زد و خورد پرداختند. برابر دوربینها. برابر عکاسها. مشت زدند و لگد. ناسزا گفتند و فریاد کشیدند. بازیکنان دو تیم به زحمت آنها را از هم جدا کردند ارشد برازنده سرگیجه گرفته چارهای جز اخراج دو حریف نداشت. در آن لحظات همه می دانستند بازی از دست او خارج شده است. می دانستند بازی از دست همه خارج شده است.
چند دقیقه بعد – در دقیقه 80 – توپ با ارسال بلندی به سوی دروازه تاج می رود و دو بازیکن طی نبرد هوایی با هم گره خوردند: مهراب شاهرخی و پرویز قلیچ خانی و وقتی روی زمین بازگشتند یک نفرشان بلند نشد: محراب بی حرکت مانده بود، مثل یک نعش. پرسپولیسی ها ارشد برازنده را محاصره کردند و فریادها بلندتر شدند. حسین کلانی اعتقاد داشت قلیچ خانی عامدانه محراب را مصدوم کرده و باید از زمین اخراج شود. ارشد برازنده یک بازیکن دیگر را هم اخراج کرد، حسین کلانی را. پرسپولیس نه نفره شد و کلانی هنوز میدان را ترک نکرده بود که محراب از روی زمین بلند شد و این بار او به ارشد برازنده حمله کرد. برازنده جان کند اوضاع را آرام کند، ولی محراب دست بردار نبود و برازنده او را هم اخراج کرد. اخراج کرد تا پرسپولیس هشت نفره شود. ولی نه کلانی زمین را ترک کرد و نه محراب. تماشاگران پرسپولیسی برای شان هورا کشیدند و آنها را به رویارویی با ارشد برازنده تشویق کردند. برازنده سرگیجه گرفته و مستاصل سرانجام در سوتش دمید و پایان بازی را اعلام کرد. بازی 1-1 نیمه کاره را. بازی بی نتیجه را.
همه چیز در روزهای پیش رو در سایه آن دیدار سپری شدند. ارشد برازنده گفت "... حیف ضبط صوتی در زمین نبود. ولی از بازیکنان پرسپولیس بپرسید چهها می گفتند. تاسف می خورم تماشاچیانی که با بی رحمی از هیچ ناسزایی نسبت به داوران خودداری نمیکنند. در حالی که نمیدانند در میدان چه می گذرد". لواسانی گفت "... بهزادی از دقایق اولیه با پشتگرمی طرفداران مرا تهدید کرد اگر اطرافش بروم مرا هو خواهند کرد" و بهزادی هم جمله اعتراف گونه "... در شرایطی وارد میدان شدیم که هیچ کدام اعصاب سالمی نداشتیم" را بر زبان آورد.
فدراسیون فوتبال، تاج را سه بر صفر برنده اعلام کرد. کلانی و محراب یک سال از حضور در مسابقات محروم شدند. همایون سرطلایی و لواسانی برابر دوربینها یکدیگر را در آغوش گرفته و بوسیدند و هر یک سه جلسه محرومیت را پذیرفتند. نبرد نیمه کاره،فصل دیگری به تاریخ رقابت دو حریف اضافه کرد، یک فصل بیش از حد تلخ را.