. .البته به نظرم گواردیولا هم دقیقا به همین اندازه تو این موضوع سهیم بود! هم بارسای پپ هم اژاکس کرایف مبنای کاریشون بر اساس مالکیت توپ بود! اما اژاکس کرایف فیزیکی و جنگنده تر (مثل تیمای هم عصرش ) بازی میکرد! بیشتر برنامشون روی شوت و ارسال روی دروازه بود!
اما بازیکنای بارسای پپ هیچکدومشون توانایی این نوع بازی فیزیکی رو نداشتند! همچون که خود ژاوی میگه رایکارد از ما میخواست که توانایی فیزیکیمونو بالا ببریم! اما پپ اومد وتفکر توتال فوتبال رو عوض کرد!
سال 2009 فلسفه بارسای پپ استفاده از فضای پشت دفاع حریف با محوریت ژاوی بود! ینی بارسا تمام برنامش ارسال توپ به فضای پشت دفاع حریف (با محوریت ژاوی) و فرار مهاجمان برای استفاده از اون توپ بود!
سال 2011 فلسفه بارسا به کلی پپ فلسفه تیمو عوض کرد ! این دفعه مسی محور تیم شد و برنامه تیم استفاده از منطقه 12 بود! به این صورت که یه مهاجم کاذب (مسی) با توجه به قدرت دریبلینگی که داشت باید نظم دفاع حریف تو اون منطقه 12 رو بهم میریخت تا بارسا بتونه از اون فضای بوجود اومده استفاده کنه!
که البته هر دوی این تفکرات پپ جواب داد وموفق شدن منچستر رو شکست بدن! حقیقتا اون تیم فراتر از فوتبال زمان خودش بود! تیمی که شاید تا سالهای دیگه تکرار نشه...!!