طرفداری- ریسه که در دوره ژرارد هولیه از موناکو به لیورپول پیوسته بود، دوره موفقی در ترکیب قرمزها داشت و در هفت سال به پنج جام رسید. او بعدها از ترکیب تیم جدا شده و راهی رم شد. مصاحبه ریسه را با سایت گل می خوانید:
مارتین اودگارد در رئال مادرید و کنار آمدن با فشار:
اول از همه مهم این است که آدم هایی که اطرافتان هستند، باورتان داشته باشند. پدرش هست تا تصمیم درست را بگیرد. جدا از این وقتی می شناسیدش، می فهمید که بیشتر از سنش به نظر می رسد. به بلوغ فکری رسیده با این که سن زیادی ندارد. به طور طبیعی با وجود بازی در رئال مادرید، مردم انتظار زیادی از او دارند اما فکر می کنم به زودی به خصوص در لباس نروژ به موفقیت برسد.
رافائل بنیتز در مادرید:
می دانست که شغل دشواری را پذیرفته است. خوشحال بودم که مربی رئال شد. در واقع هنوز هم با هم در ارتباطیم و در تابستان گذشته در جریان تور رئال مادرید در نروژ ملاقاتش کردم. شکست های بسیار کمی داشت و ناراحت شدم که اخراج شد. اما شیوه بازی تیم با او، آنطور نبود که رئال مادرید انتظار داشته باشد.
فینال استانبول:
نمی توانست فوق العاده تر از آن باشد. این را وقتی درک می کنید که دوباره و دوباره تصاویرش را می بینید. اتفاق فوق العاده ای بین دو نیمه در رختکن نیفتاد. باخته بودیم. بنیتز چیزهایی را تغییر داد. قرار بود ترائوره از ترکیب بیرون برود اما استیو فینان مصدوم شد و او بیرون رفت. بعد ترکیب به 2-5-3 تغییر پیدا کرد. می شنیدیم که هواداران می خواندند هرگز تنها گام بر نخواهید داشت. از آن روحیه می گرفتیم. من و جرارد و کرگر عصبانی بودیم و سعی می کردیم به تیم روحیه دهیم. به یک گل نیاز داشتیم...
مشکل تیم در خط دفاعی:
فکر می کنم باید تغییراتی در قسمت های مرکزی زمین به وجود بیاید. به یک دروازه بان جدید، یک رهبر در خط دفاعی، یک هافیک میانی مطمئن و یک مهاجم جدید نیاز داریم. دنیل استوریج مهاجم فوق العاده ای است اما زیاد مصدوم می شود و این برای باشگاه خوب نیست.
رم و شکست مقابل رئال مادرید:
خوب بازی کردند. در جلوی زمین پرس کردند و به طور کل شجاعانه بازی کردند. رم دوباره همان رم شد. نتیجه نهایی بی رحمانه بود و آن ها شایسته گل زدن و حتی تساوی بودند. برای من لیورپول و رم باشگاه های بزرگی هستند.
حضور دوباره اسپالتی:
خوشحال کننده است که دوباره به باشگاه بازگشت. او کسی بود که من را برای رم به خدمت گرفت. مربی سرسختی است که انتظار کار سخت از بازیکنانش دارد اما این کار را به گونه ای خوب انجام می دهد. فکر می کنم بتواند موفقیت را به رم بازگرداند اما از سوی دیگر بتواند هواداران را هم با المپیکو آشتی دهد. رودی گارسیا هم دوره خوبی داشت و باید از او به خاطر دستاوردهایش ممنون باشیم.
انتظارات بالای هواداران رم:
فکر نکنم انتظاری جز تلاش سرسختانه از بازیکنان داشته باشند. برای من این کار را راحت می کرد چون همیشه با تمام قوا در زمین بودم و رابطه خوبی با هواداران داشتم. سعی می کردم که نماینده خوبی برایشان باشم.
توتی برای رمی ها:
با احترام برای سایر بازیکنان، فرانچسکو توتی به مانند خداست! چیزهای زیادی در موردش پیش از انتقال به رم می دانستم اما وقتی که هم تیمی شدیم بیشتر شگفت زده شدم. آدم بسیار مودب و خوش برخوردی است و هر کاری می کند که به شما کمک کند. اصلا انگلیسی را خوب صحبت نمی کند و ارتباط برقرار کردن را دشوار می کند اما همیشه در اتاقش در هتل پیش از مسابقات روی همه باز است. به جز او دنیله ده روسی، مارکو کاستی و میرکو ووچینیچ هم کمک های زیادی به من کردند. اما رم بدون توتی قابل تصویر نیست، او در رم پادشاه است.
فشاری که به مربیان بابت حضور توتی می آید.
در دوره حضور من، حسی مانند این نداشتم. به جای آن همیشه این احساس را داشتیم که با حضور او، امنیت بیشتری داریم و راحت تر بازی می کردیم. با حضورش ذهنیت قدرتمندی داشتیم. اما او هم کارهایی را می کند که سایر بازیکنان انجام می دهند، طوری رفتار نمی کند که انگار تافته جدا بافته است. چه از نظر حضور در تمرینات و چه از نظر حضور در زمین.
مقایسه جرارد و توتی.
هر دو رهبر هستند. این را در مورد جرارد بیشتر در زمین احساس می کنید؛ با تکل ها و کاریزمایش. در خصوص توتی این موضوع را تنها در زمین نیست که حس می کنید؛ بلکه در زمین تمرین و تمام فضای اطراف رم این موضوع حس می شود.
کلودیو رانیری
پیش از بازی لستر با لیورپول با او حرف زدم چون از طرف تلویزیون نروژ بازی را پوشش می دادیم. گفتم که می خواهم حرف های خوبی در موردت بزنم و گفت که آن گاه یک قهوه به من بدهکار خواهد بود. در واقع هنوز منتظر آن فنجان قهوه هستم. شخص و مربی شگفت انگیزی است که همیشه رابطه خوبی برقرار می کند. با همه بازیکنان شوخی دارد و برای کمک حاضر است.
رم در پیدا کردن یک دفاع چپ خوب ناکام مانده است.
قطعا حاضرم که به تیم بازگردم! با اولین پرواز به رم باز خواهم گشت. دلم برای باشگاه تنگ شده چون ارتباط خوبی داشتم.