طرفداری- 19 نوامبر 2005 سانتیاگو برنابئو( رئال مادرید 0-3 بارسلونا)
پساز انتخاب بهعنوان مدیرعامل بارسلونا، لاپورتا گفته بود برای اوجگیری دوباره بارسلونا یکی از تصمیمات ما بر امضای قرارداد با یک فوق ستاره بود در میان گزینهها هم نام رونالدینیو مطرح بود و هم نام بکام و این در حالی بود که داستان سر الکس با بکام درها را بیش از هرزمانی برای خروجش گشوده بود. رئال بکام را خرید و بارسا هم رونالدینیو را. پس از خداحافظی، بکام بیش از 400 میلیون یورو برای رئال سود مالی به بار آورد و رونالدینیو نیز یک خورجین جام برای بارسلونا. آن شب اما برای رخداد چیزی که رئال از آن واهمه داشت، فقط 15 دقیقه کافی 75 دقیقه باقی بازی نیز فقط و فقط در یک نام خلاصه میشد: رونالدینیو! اوج درخشش رونالدینیو برای بارسلونا شاید همان شبی بود که سانتیاگو برنابئو که مبتکر هو کردن فوق ستارههای خودی است ایستاده برای او کف میزد. بعد از بازی رونالدینیو گفت: "شب فوقالعادهای بود، زیرا بسیار کم پیش میآید که یک بازیکن در زمین حریف تشویق شود"، شعبدهبازی رونالدینیو با توپ و سرگیجه بیپایان سرخیو راموسِ آن روزها جوان در آن شب شاید نخستین روزهای یکی از بدترین فصول رئال در هزاره سوم بود، درون زمین رئال زیدان را به همراه رونالدو، روبینیو و بکام در اختیار داشت و روی نیمکت جوانانی نظیر مخیا، دیوگو، رائول براوو و پاوون! پایان بازی دربردارنده یک پاسخ ناامیدکننده و یک پرسش تحقیرآمیز بود! پاسخی که با یاس فراوان شکستخورده بودن پروژه زیدانها و پاوون ها را اعلام مینمود و سؤالی که با لبخند میپرسید راستی رونالدینیو برای کهکشانی ها زشت بود یا کهکشانی ها برای رونالدینیو؟
![](http://tarafdari.com/sites/default/files/users/user211010/1.jpg)
2 می 2009 سانتیاگو برنابئو ( رئال مادرید 2-6 بارسلونا)
تکیه کردن کالدرون بر مسند مدیریت باشگاه رئال پس از سالهای تلخ 2003-2006 بهجز دو قهرمانی در لالیگا، همراه با سه قول انتخاباتی نیز بود، کاکا، فابرگاس و روبن که بهجز مورد آخری هیچکدام میسر نشد، بهجز عدم موفقیت در جذب کاکا و فابرگاس این جمله که رونالدو را میخریم چون پول داریم، سبب شد تا سر الکس تصمیم بگیرد حتی ویروس اش را هم به رئال نفروشد، نهتنها رونالدو نیامد روینیو هم رفت، اعتقاد کالدرون این بود که بردهدار نیستیم پس روبینیو میتواند برود، دستآخر بهجای رونالدو و کاکا، فن در فارت به رئال آمد و پیام مدیر وقت باشگاه برای او این بود: "امید است بهجای همه آنها که نیامدند بدرخشی" یعنی بهجای رونالدو و کاکا و فابرگاس. اگرچه رئال با ایکر، گوتی و رائول برای هواداران اش بسیار دوستداشتنی بود، ولی خیلی سخت بود از تیمی که شماره ده اش لاسانا دیارا بود انتظار معجزه داشت. ترکیبی از بازیکنان پا به سن گذاشته و جوانان در حال رشد در مقابل بارسلونای فوق آماده پپ نتیجهای جز رسوایی برای رئال نداشت. اگرچه بازی با گل هیگواین آغاز شد، ادامه بازی نه فقط در حکم یک پیروزی درخشان برای کاتالانها که در حکم یک سور تاریخی به کاستیلی های مغرور بود. شاهبیت آن شب برای هواداران بارسلونا بیتردید گل پویول و بوسه صادقانه پسر نانوا بر لوگوی باشگاه در قلب پایگاه دشمن بود.
![](http://tarafdari.com/sites/default/files/users/user211010/2_2.jpg)
7 می 2008 سانتیاگو برنابئو ( رئال مادرید 4-1 بارسلونا)
هرچند با 68 امتیاز اما بالاخره کاپلو رئال را با خط میانی متشکل از محمد دیارا و امرسون قهرمان کرد. بارسا را 2-0 برد و در بازی برگشت علیرغم کمکهای بلاعوض اولِگر حریف جادوی مسی نشد. میاتویچ مدیر فنی وقت بعد بازی گفت:"کاپلو بازی برده را از دست داد، در پایان فصل با یک مربی بزرگ به توافق میرسیم"، بالاتر از ژوزه، شوستری که بزرگترین افتخار مربیگریاش پیروزی 4-0 مقابل بارسلونا با ختافه بود انتخاب شد. آرامش حاکم بر رئال و مشکلات فراوان فنی و غیر فنی بارسلونا باعث شد تا بازی برگشت در سانتیاگو برنابئو بدل به یکی از ماندگارترین سکانسهای تاریخ ال کلاسیکو باشد. رئال قهرمان شده بود و بارسا در گرداب مشکلات ریزودرشت اش در حال دستوپا زدن بود. مشکلات دکو و اتوئو با رایکارد، شبزندهداریهای رونالدینیو نتیجهاش شد همان تونلی که اول بازی بارسایی ها به احترام قهرمان زدند. رئال 4 گل زد و چند گل هم نزد. خوشحالی پس ازگل آنری حس و حال خیلی از هواداران بارسلونا پسازآن شب بود"خجالت"! تیمی بههمریخته عصبی و بینظم که دیگر اعتقاد آنچنانی به تاکتیکهای تکراری شده رایکارد نداشت. نمود ناآرامی و عصبیت بارسلونا در آن شب اخراج ژاوی بود هرچند برخی معتقدند سیلوینیو اخراجی دیگر بارسلونا در آن شب بود!
![](http://tarafdari.com/sites/default/files/users/user211010/32.jpg)
29 نوامبر 2010 نیوکمپ ( بارسلونا 5-0 رئال مادرید)
شروع کهکشانیهای دو در سال 2009 برای رئال با بیش از 250 میلیون یورو هزینه به همراه بود. در فصل نخست با پیگرینی، رئال 102 گل زد 96 امتیاز آورد ولی به هیچچیز نرسید ایضاً اینکه به همان همیشگی آن سالهای اش یعنی لیون باخت تا ثابت کند صفات پهلوانیاش را همچنان از دست نداده و ضعیفکش نیست. انتخاب ژوزه بهعنوان مربی رئال و توجه به شخصیت ذاتاً آنتی بارسلونایی او در بادی امر برای هواداران رئال این امید را به همراه داشت تا حضور او نقطه سرخطی باشد بر حضورهای ناامیدکننده رئال در برابر بارسلونا، تصور براین بود شانههای ژوزه توان تحمل سم اسبهای کاتالانها را داشته باشد، پیشازاین رئال از بارسا میترسید اما امید بر این بود که جای دو گروه عوض شود. همه فکر میکردند که ژوزه حتماً برای بارسلونا چیزی در آستین دارد اما درون زمین این همبازیهای قدیمی ژوزه بودند که مثل مار به پر و پای رئال پیچیده بودند. رئال 5 گل خورد بیهیچ حرفی برای گفتن! تازه یکی هم از جفرن! به عقیده ژوزه اما دلیلی برای سرافکندگی وجود نداشت، عقیدهای که بعدها بهواسطه نتایج ژوزه در مقابل بارسا در سالهای بعدی تا حدودی تائید شد.
![](http://tarafdari.com/sites/default/files/users/user211010/5.jpg)
21 آوریل 2012 نیوکمپ ( رئال مادرید 2-1 بارسلونا)
علیرغم شکست بارسلونا در فینال جام حذفی در فصل اول و حتی پس از یکفصل تمام آزمونوخطای تاکتیکی و انواع جابهجاییها، نتیجه بازی رفت در سال دوم نشان میداد ژوزه هنوز استحکام کافی برای خواباندن مچ بارسلونا را ندارد. در آستانه ال کلاسیکوی برگشت فصل فوق رویایی رئال درلالیگا که تا بازی برگشت فقط با دوشکست همراه بود با سه تساوی مقابل مالاگا، والنسیا و ویارئال و رسیدن اختلاف به دو امتیاز در آستانه نابودی بود. قفل دروازهها را آخرین کسی که به ذهنها خطور میکرد باز کرد، سمی خدیرا، درست مثل لیلیان تورام در نیمهنهایی جام جهانی 98! بااینهمه گل الکسیس سانچز همان آب سرد بود بر نهاد رئال. رئال و ژوزه در این رویداد درست مثل گتسبی بزرگ بیشازاندازه به موفقیت نزدیک بودند، راه درازی آمده بودند و تنها چیزی که برنامهای برای آن نداشتند، از دست گریختن پیروزی بود. سه دقیقه بعد از لرزیدن دوربین توی دستان فیلمبرداران نیوکمپ، پاس فوق استثنائی اوزیل همراه شد با شلیک رونالدو بر قلب نیوکمپ و پردهبرداری از نخستین calm down! . رئال همه آنچه داشت را در این بازی خرج کرد، شیره جان اش را گذاشت تا به آنچه شایستگیاش را داشت برسد. بارسلونا نه آن شب نه هیچ زمان دیگر کمودوس قصه نبوده اما رئال مثل گلادیاتور زانو زده روی زانوانش خونین و زخمی برنده از میدان بیرون آمد و با همان حال به استقبال بایرن رفت. یوپ هاینکس گفته بود اگر در 30 دقیقه آغازین بازی گل نخوریم به فینال میرویم، رئال در بیست دقیقه نخست 2 گل زد، اما پسازآن دیگر جانی برای رئال باقی نمانده بود که بجنگد!
![](http://tarafdari.com/sites/default/files/users/user211010/4.jpg)
25 اکتبر 2014 سانتیاگو برنابئو (رئال مادرید 3-1 بارسلونا)
فصل که شروع شد از دست دادن 6 امتیاز در سه بازی نخست تردیدهای فراوانی را برای هوادارن رئال به وجود آورده بود. به مرور کارلتو با تقسیم وظایف دفاعی و همچنین تهاجمی بین دو هافبک مرکزی خود یعنی کروس و مودریچ تعادل نسبی را در خط میانی برقرار کرد و رئالی ها را به ادامه فصل امیدوار. کارلتو گفته بود بارسلونا را در دسامبر می گیریم اما اوایل نوامبر رئال از بارسا پیشی گرفته بود. کارلتو سر جمع در دو سالی که هدایت رئال را به عهده داشت رقابت را 3-2 واگذار کرد ولی نمایش های رئال کارلتو درمقابل بارسلونا از درخشان ترین بازی های رئال در مقابل بارسلونا در سال های اخیر بوده است. مهم ترین نکته در نحوه بازی تیم کارلتو در مقابل بارسلونا نترسیدن رئال از بارسلونا و گرفتن مالکیت از رقیب است. رئال در بازی 25 اکتبر اگر چه گل اول را دریافت کرد و می توانست چد دقیقه بعد گل دوم را هم دریافت کند اما واکنش رئال به آن گل کاملا منطقی و حساب شده بود. نگه داشتن بازی و چرخاندن منطقی توپ پس از به ثمر رسیدن گل دوم توسط پپه و ضد حمله های مرگ باری که با بی دقتی مهاجمان رئال یکی پس از دیگری از بین می رفت باعث شد تا بازی با تنها 4 گل به پایان برسد.
![](http://tarafdari.com/sites/default/files/users/user211010/6.jpg)