آقاي مهدويكيا شما جلساتي با مسئولان هامبورگ در آلمان داشتيد، نتيجهاش چه شد؟
بله، جلساتي داشتيم كه در يكي، دو هفته آينده خبرهاي نهايي را درباره نتيجه اين جلسه ميشنويد.
احتمال حضورتان در هامبورگ وجود دارد؟
دور از انتظار نيست.
ظاهراً خيلي دوست دارند از شما در تيمهاي پايه استفاده كنند.
ببينيد من اول از همه دوست دارم به كلاسهاي مربيگري بروم. باشگاه هامبورگ هم علاقهمند است كه كنارشان باشم چون كلاً سيستم باشگاه عوض شده است. از سال گذشته نفراتي به باشگاه آوردهاند كه در گذشته باشگاه هوفنهايم را ساختهاند. همانطور كه ميدانيد اين باشگاه در روستايي كوچك است و توانسته در همه ردهها خودش را مطرح كند. هامبورگ 10 ميليون يورو بودجه براي ساختن آكادمياش تخصيص داده و قرار است براي فوتبال پايه صرف شود. من طرح و نقشه اين كار را ديدم. هامبورگ دوست دارد اتفاقي كه در هوفنهايم افتاد در آنجا هم رخ دهد.
پس شما را در آكادمي هامبورگ خواهيم ديد؟
اگر خدا بخواهد احتمالاً در اين باشگاه مشغول به كار ميشوم ولي بهتر است از الان دربارهاش صحبت نكنيم.
شما قرار است در فروردين ماه هم در بازي خداحافظي ياروليم حاضر شويد.
بله، اين بازي 7 يا 8 فروردين است. من 7، 8 سال با ياروليم همبازي بودم. چند بازيكن معروف چك از جمله ندود براي اين بازي ميآيند. بازيكنان قديمي هامبورگ هم هستند البته من اسامي را كامل نميدانم ولي قطعاً بازيكنان بزرگي ميآيند.
دعوت از شما نشانه احترام است؛ چيزي كه در ايران يافت نميشود.
اولاً خوشحال هستم كه بابت زحماتي كه براي تيم كشيدم، قدرداني ميكنند ولي بگذاريد درباره ياروليم برايتان حرف بزنم. او حرفهايترين بازيكني بود كه در تمام زندگيام ديدم. از دستش خسته شده بوديم. تمام زندگياش فوتبال بود. در هر بازي بالاي 13 كيلومتر ميدويد. چربي بدنش 4 درصد بود، يعني استثنايي. خودش را وقف فوتبال كرد. يك خاطره از او تعريف كنم. بعد از يك بازي هامبورگ كه همه دوش گرفته بودند و داشتند ميرفتند، من در آشپزخانه باشگاه كار داشتم. وقتي رفتم ديدم يك نفر در اتاق وزنه دارد شكم كار ميكند. گفتم جمع كن برو خانهتان ديگر، حالمان را بد كردي. آن روز ياروليم 90 دقيقه بازي كرده بود. هميشه يك ساعت قبل از تمرين ميآمد. قدش كوتاه بود و وزنش كمتر از همه اما وقتي لخت ميشد بدنش پر از عضله بود. او در هر پستي كه فكر كنيد بازي ميكرد و موفق بود.
آقاي مهدويكيا درباره تيم ملي حرف بزنيم؛ نتايجي كه در استراليا گرفت و بعد هم بحث كروش.
من كه تصميمگيرنده نيستم. مسئولان بايد به جمعبندي برسند ولي توقع اين بود كه ما با يك مربي بينالمللي قهرمان شويم ولي يكي از مشكلات مملكت ما اين است كه مربي شناختهشده ميآوريم ولي به او امكانات نميدهيم. مربي هم اينجا كيف ميكند. اگر نتيجه گرفتيم ميگويد شاهكار كرديم و اگر نگرفتيم ميگويد مگر بازي تداركاتي داشتم؟ متأسفانه كسي درباره اين مسائل كه واقعيت است حرف نميزند. شما وقتي با اين قيمت مربي ميآوري و برايش بازي جور نميكني، علناً دستش بهانه دادهاي. توقع اين بود كه تيم ما بين 4 تيم باشد.
فكر ميكنيد ماندن كروش در اين شرايط كمك ميكند؟
بالاخره فدراسيون بعد از جام جهاني چند ماه معطل كرد و الان هم دوباره ميبينيد كه معطل ميكنند. كروش قرارداد دارد يا نه؟ شما ببينيد تيمهاي عربي بزرگترين مربيان را ميآورند به او امكانات ميدهند و اگر نتيجه نگرفت، بيرونش ميكنند ولي ما بين زمين و هوا ماندهايم. ژاپن براي مربياش 20 بازي جور كرد و وقتي اوت شد، خود آگيره خجالت كشيد ولي ما 5/2 ميليون دلار به مربي ميدهيم آن وقت برايش بازي دوستانه جور نميكنيم.
آقاي مهدويكيا چرا شما بعد از ناكامي تيم جوانان سكوت كرديد؟ پاسخ مسئولان فدراسيون را هم نداديد، گويا خيلي دلخور بوديد!
بالاخره يكسري مشكلات بود و ما اردوهايي درخواست كرده بوديم كه نشد. عملكرد ما هم خوب نبود. من كه مشكلي نداشتم و براي كمك آمده بودم، بالاخره كسب تجربه كردم ولي وقتي يكي مثل دوستي زحمت ميكشد و دو بار تيم ملي را به جام جهاني ميبرد و در آنجا با وجود تيمهاي اروپايي تيم را بالا ميبرد، نبايد با يك نتيجه نگرفتن حذف شود. بعد هم نفراتي ميآورند كه بهتر است دربارهاش حرف نزنم، حتي يك قدرداني از آقاي دوستي نميكنند. در خارج براي مربي جشن خداحافظي ميگيرند يا حداقل يك تلفن ميزنند اما با آقاي دوستي چه رفتاري كردند؟ آدم اين شرايط را ميبيند ديگر راغب نيست همكاري كند.
سؤال آخر ما هم درباره تيم زير 11 سال است. شما و آقاي دوستي اين تيم را به معتبرترين فستيوال دنيا ميبريد.
خيلي وقت است كه ما دنبال جريانات فوتبال پايه بوديم. من خودم كنار آقاي دوستي در نوجوانان و جوانان كار كردم. خود من در جاهاي مختلف بازي كردهام و ديدهام تورنمنتهاي فوتبال پايه برگزار ميشود. دوست داشتم ايران هم شانس حضور در اين مسابقات را داشته باشد. با توجه به ارتباطاتي كه در اروپا داشتيم، بهترين تورنمنت را در نظر گرفتيم. طي جلساتي كه با آموزشوپرورش داشتيم قرار شد امسال تيم 11 سال را از آموزشگاهها انتخاب كنيم و ببريم. به مدت 10 روز استعدادها را شناسايي ميكنيم و اين يك كار شخصي بود كه ما انجام داديم. بيشتر هم در نظر داريم بچههايي كه بضاعت مالي ندارند در مدرسه فوتبال شركت كنند را بياوريم و اجازه دهيم رشد كنند.