يوهان كرايف رويايى بزرگ در سر داشت، او به عنوان سرمربى بارسلونا مى خواست نوعى فوتبال را به نمايش گذارد، كه انعطاف پذير و آزاد باشد و در آن هر بازيكنى توانايى بازى در هر پستى را داشته باشد. كرايف خود به عنوان بازيكن بخشى از تيم فراموش نشدنى آژاكس آمستردام در دهه هفتاد ميلادى بوده كه فوتبال شناور و تغيير مدام پست بازيكنان در آن مشهور بوده است و البته بسيارى از فوتبال دوستان همچنان توتال فوتبالى را كه يوهان كرايف در بارسلونا به اجرا مى گذاشت ستايش و تمجيد مى كنند.
در حال حاضر اما تيمى ديگر ايده آل فوتبال را به نمايش مى گذارد، بايرن مونيخ به مربى گرى پپ گوارديولا كه خود به عنوان بازيكن توسط يوهان كرايف كشف و پرورش يافته است. گوارديولا استيل هلندى دهه هفتاد فوتبال را در بايرن مونيخ گسترش داده و آن را باپرسينگ تهاجمى مخلوط كرده است. در دومين سال حضور او در بايرن مونيخ نتايج و ثمره هاى كار او و همچنين شباهت ايده ها و فلسفه او با توتال فوتبال بيشتر در حال نمايان شدن است.
شايد تشخيص سيستم بازى و چيدمان بايرن مونيخ در اين روزها كمى دشوار باشد و نتوان آن را با اعدادى نظير 3-4-3 يا 1-3-3-3 توصيف نمود. پپ گوارديولا پيش از اين تاكيد نموده بود كه اين ساختارهاى عددى براى او ديگر ارزشى نداشته و بيشتر شبيه به شماره هاى تلفن مى مانند، شايد با تماشاى بازى هاى اخير بايرن مونيخ بهتر بتوان منظور گوارديولا را متوجه شد. بازيكنان به صورت مدام در حال جابه جايى هستند و تقريبا خيلى سريع و بسته به شرايط بازى،چيدمان تيم تغيير مى يابد.
در خط دفاعى بايرن مونيخ بسيار متغيرتر است و گوارديولا از زنجيره هاى سه، چهار و يا پنج نفره در اين خط استفاده مى نمايد، در بازى مقابل زسكا مسكو در ابتدا گوارديولا بر يك زنجيره دفاعى چهار نفره تكيه نمود كه بن عطيه و دانته در دفاع ميانى قرار داشتند و خوان برنات و فيليپ لام در كناره ها بازى مى كردند، اما شايد نتوان به همين راحتى نقش و وظيف بازيكنان در بايرن مونيخ را توصيف نمود.
در بازى سه شنبه شب فيليپ لام بر روى كاغذ و تئورى دفاع راست بود اما در طول بازى مدام به سمت مركز زمين متمايل مى شد و از آن نقطه به بازى سازى مى پرداخت، خوان برنات در سمت ديگر بيشتر اجازه نفوذ و رو به جلو بازى كردن را داشت و حتى در برخى از زمان هاى بازى به يك هافبك كنارى تهاجمى تبديل مى شد. داويد آلاباى اتريشى نقشى مخلوط از يك بازيكن ميانى، مدافع چپ و حتى يك مهاجم را بر عهده داشت و به همين دليل خط دفاعى بايرن مونيخ بسيار متغير بود و گاهى از سه، چهار و يا پنج بازيكن بسته به شرايط بازى تشكيل مى شد.

به دليل وجود بازيكنى نظير ژابى الونسو، خط دفاع بايرن مونيخ در اين فصل نسبت به فصل گذشته بسيار متغيرتر و غير قابل پيش بينى تر شده است، در سايت يوفا از ژابى آلونسو پيش از بازى مقابل زسكا مسكو به عنوان يك هافبك ميانى ياد شده بود، اما در عمل نقش او را مى توان ليبرويى در جلوى خط دفاعى دانست. او همواره به خط دفاعى نزديك مى شد و از انتهاى زمين بازى سازى تيم را آغاز مى نمود، حركت در عمق او و همچنين حضور او در جلوى خط دفاعى، سبب مى شد كه آلابا، برنات و لام با امنيت بيشترى به سمت جلو حركت نمايند.
به همين دليل به صورت تئورى مى توان دفاع بايرن مونيخ را چهار نفره در نظر گرفت، اما در عمل و در مقابل زسكا مسكو با وجود آلونسو دفاع مونيخى ها يك زنجيره سه نفره بود. در اين بازى نمى توان پست ثابتى براى شاگردان گوارديولا در نظر گرفت. اگر بازيكنى پست اصلى خود را ترك مى نمود، پست او به سرعت توسط يكى از هم تيمى هاى او اشغال مى گرديد، براى مثال در اين بازى آرين روبن نه تنها به عنوان هافبك نفوذى سمت راست بازى مى كرد بلكه گاهى در بال سمت چپ و حتى مدافع راست هم ديده شد.
بايرن مونيخ در عمل همچنان با ايده آل پپ گوارديولا در ارائه يك بازى انعطاف پذير فاصله دارد، اين تيم با آنكه در همه بازى ها اقتدار خود را به حريف ديكته مى كنند، اما موقعيت هاى گل زنى كمى بر روى دروازه حريف ايجاد مى نمايند. البته در ديدار مقابل بايرن مونيخ، زسكا مسكو با چيدمان فوق العاده دفاعى 1-5-4 از ابتداى بازى وارد ميدان شد و اين كار را براى گل زنى بيشتر مونيخى ها دشوار نمود.
هر چه بايرن مونيخ به دروزاه حريف نزديك تر مى شد، بازى انعطاف پذير آنها تاثير كمترى داشت. در اين منطقه اشتباهات بايرن مونيخ در ارسال پاس هاى صحيح با اشتباهات بيشترى همراه مى شد، به خصوص روبرت لواندوفسكى به نظر همچنان با نحوه بازى تيم جديد خود مشكل دارد و نتوانسته است انتظارات پپ گوارديولا را برآورده سازد كه اين موضوع خود از تاثير گذارى تيم در فاز تهاجمى كاسته است.
بايرن مونيخ براى پيش افتادن از حريف در اين ديدار نياز به يك ضربه پنالتى داشت و وجود يك مانوئل نوير قوى در دروازه براى نگه داشتن اين پيروزى كافى بود. تنها راه رسيدن به نوير براي زسكا مسكو استفاده از توپ هاى بلند مهاجمين و سرعت بالاى سوزا مهاجم اين تيم بود، تدبيرى كه به طور شگفت انگيزى كارآيى خوبى داشت. مدافعين بايرن مونيخ در چنين موقعيت هايى بسيار كند نشان مى دادند. بن عطيه يكى از مدافعين ميانى تيم با عملكرد خود كفته پپ گوارديولا مبنى بر عدم آماده بودن خود را در اين بازى به اثبات رسانيد، سوزا به چندين بار توانست با سرعت خود از او رد شود.
با اين حال تنها اميد بستن به چنين حركاتى براى امتياز گرفتن مقابل بايرن مونيخ كافى نبود، چون بايرن مونيخ با 77 درصد مالكيت توپ به خوبى بر زسكا مسكو تسلط داشت و به نوعى اين تيم را در محوطه جريمه خود محبوس كرده بود. پديد آوردن موقعيت هاى اندك گل از نكات ضعف بايرن مونيخ به حساب مى آيد با اين حال اين تيم موفق شده است امتيازات حساس و مهمى را جمع آورى نمايد. در ادامه پپ گوارديولا در آرامش بيشترى خواهد توانست بر روى انديشدن طر ح هايى براى ارائه توتال فوتبال از سوى بايرن مونيخ تمركز نمايد.
By Tobias Escher / Goal Deutschland