جملهای که بارها از کارشناسان فوتبال در مورد نقل و انتقالات بازیکنان شنیده ایم. این نوع کارشناسی محافظه کارانه، اغلب به دلیل جابجایی های ناموفق گذشته در لیگ برتری بوده که گرانترین جابجایی تاریخش (انتقال تورس تا قبل از انتقال احتمالی دی ماریا) یک شکست تلخ بوده است. بازیکنان مدتی بعد از انتقالشان قضاوت می شوند، اما موفقیت یا شکست مربیان (یا مربی- مدیران بطور سنتی در فوتبال انگلیس) در خرید و فروش بازیکنان اغلب بر اساس کارنامه این مربیان در پایان دوران کاریشان در یک باشگاه سنجیده می شود و نسبت مستقیمی دارد با نتایج کسب شده. به این معنی که اگر یک مربی دوران موفقی را با تیم تحت رهبریش پشت سر بگذارد، خریدهای بد معمولا فراموش می شوند و خریدهای خوب به یاد میمانند. بطور مثال، خریدهای سر آلکس فرگوسن مانند کانتونا، دوایت یورک، اندی کول، و رونالدو بخاطر هوادارن هست اما قمارهایی که ناموفق بودند به مانند ماسیمو تایبی، کلبرسون، اریک جمبا جمبا، اوون هارگریوز، ورون، برباتف، اندرسون، و نانی از خاطر می روند. از طرف دیگر دوید مویس تا همیشه بخاطر خرید فلینی بیاد میماند نه خرید خوان ماتا.
برندن راجرز در مدتی که در لیورپول بوده، خریدهای موفقی مثل مینیوله، کوتینیو و استاریج داشته است، اما در کارنامه اش خریدهای ناموفقی مثل لویز آلبرتو، اسپاس، و بورینی هم دیده میشوند. حرکت این مربی برای خرید بالوتلی نشانگر اعتماد به نفس بالای اوست که فصل به فصل در حال رشد و تکامل است. راجرز با علم کامل نسبت به ریسک خرید بازیکنی مثل سوپر ماریو دست به این حرکت زده است. بازیکنی که خوزه مورینیو او را غیر قابل مدیریت خوانده است و مانچینی در موردش گفته است که اگر با او همبازی بود با مشت توی صورتش میزد. این قمار راجرز اما قدمی دیگریست در جهت اثبات خود به عنوان یک مدیر و نه تنها یه مربی روی زمین تمرین.
این خرید ریسک مالی چندانی برای لیورپول ندارد. لیورپول به مدت ۵ سال یک بازیکن ۲۴ ساله با پتانسیل بالا را با قیمت تنها ۱۶ میلیون پوند به خدمت میگیرد که در تیمهای برنده بازی کرده است. قیمتی که برای خرید بالوتلی تعیین شده درمقایسه با رقمهایی که برای مهاجمان در انگلیس رد و بدل میشود بسیار ناچیز است (راس مک کورمک به فولام، شین لانگ به ساوتهمپتون، بورینی به ساندرلند به ترتیب ۱۱، ۱۲، و ۱۴ میلیون پوند)، و لیورپول میتواند در صورت ناموفق بودن این انتقال و با توجه به اضافه شدن اوریگی از لیل در ابتدای فصل بعد، ماریو بالوتلی را با ۱۰تا ۱۲ میلیون پوند به فروش برساند. اما هیچ ارزانی بیدلیل نیست. قیمت بالوتلی در ۳ انتقال قبلیش به تدریج کاهش پیدا کرده (۲۴، ۱۹، ۱۶ میلیون پوند) که بدلیل مشکلات انضباطی و نوع نگاه این بازیکن به فوتبال و تمرین بوده است. این مساله مطمئنأ نگرانی اصلی راجرز خواهد بود، اما از نظر سیستم بازی و عمق تیمی بالوتلی ریسکی را به لیورپول معرفی نمی کند. از آنجاییکه لیورپول امسال تعداد بسیار بیشتری بازی در مسابقات مختلف خواهد داشت و استاریج با توجه به آسیب پذیر بودن، توانایی به تنهایی بدوش کشیدن بار گلزنی این تیم را نخواهد داشت، اضافه شدن بالوتلی که در بازیهای بزرگ هم گلزنی خود را ثابت کرده هم عمق لیورپول را افزایش می دهد و در عین حال بعد جدیدی به این بازی این تیم معرفی میکند.
قیمت پایین سوپر ماریو و خصوصیات فیزیکی اش، او را تبدیل به بهترین گزینه برای راجرز در بازار فعلی کرده است. سابقه بالوتلی نشان می دهد که او تونایی بازی به عنوان تک مهاجم و همچنین در سیستمهای با ۲ و ۳ مهاجم را دارد. رکورد او در لیگ برتر، با اینکه مهاجم اصلی منچستر سیتی نبود، نشان از شم بالای گلزنی او می دهد. توانایی راجرز در تشکیل یک زوج موفق از استاریج و بالوتلی در داخل و خارج زمین در آینده محک خواهد خورد، اما او که این تجربه را با زوج استاریج و سوارز داشت این بار با چالشی از جنسی متفاوت روبروست. در ظاهر سوارز و بالوتلی هردو حاشیه زیاد و رکورد نسباتا مشابهی در زمینه گل زده به نسبت دقایق بازی دارند (سوارز ۰.۶۹ و بالوتلی ۰.۶۷ گل در ۹۰ دقیقه) اما تفاوتها بین این دو در نوع نگاهشان به تیم خودی و میل به پیشرفت و تمرین نمایانگر است. سوارز بازیکنی است که داخل زمین از هرکاری برای پیروزی تیمش استفاده میکرد، از پرس کردن حریف و شرکت در کارهای دفاعی تا خطا، دایو و...، اما بالوتلی نشان داده که شخصیتی مغرور و خودمحور است که روحیه تیمی را گاها مختل میکند و حتی گاهی در هنگام بازی دست از تلاش برای تیمش برمیدارد. این بزرگترین تهدیدیست که اضافه شدن بالوتلی می تواند به تیم لیورپول که مشخصه اصلیش سختکوشی و یکپارچگیست وارد کند و دقیقا همینجاست که نقش راجرز به عنوان یک مدیرمربی پررنگ و حیاتی میشود. در زمین تمرین هم این دو کاملا در نقطه مقابل همدیگر قرار دارند.آمار پاس گل و تعداد کارت قرمز این دو کاملا بیانگر این نکته است. بطور مثال سوارز تنها در فصل قبل ۱۳ پاس گل به هم تیمیهاش داده بود در صورتیکه بالوتلی در کل بازیهایش در لیگ برتر تنها یک پاس گل داده بود. ولی یک نکته دیگر که اهمیت پیدا میکند این است که تنها پاس گل بالوتلی پاس گلی بود که به آگورو داد تا سیتی لیگ برتر را ببرد، که وقتی آن را کنار نمایشهای او در داربی های منچستر و بازی آلمان در مقابل ایتالیا بگذاریم به این نتیجه می رسیم که این بازیکن توانایی درخشش در بازیهای بزرگ و پر فشار را دارد.
شاید خود بالوتلی هم تصمیم گرفته باشد که به آینده خود کمک کند. وضعیت کنونی او بسیار شبیه به وضعیت استاریج قبل از پیوستن به لیورپول است. بالوتلی در ۳ باشگاه بزرگ نتوانسته خودش را به عنوان یک مهره قابل اتکأ ثابت کند و پتانسیلی که مربیانش در او میدیدند را بالفعل تبدیل کند و شاید این آخرین شانس او برای انتقال به یک باشگاه بزرگ و تحمیل خود به تیم ملی ایتالیا باشد. استاریج هم بعد از دوران ناموفقی که در منچستر سیتی و چلسی پشت سر گذاشت، که بخشی از آن هم ناشی از خصوصیات اخلاقی خود او بود، در حالی به لیورپول آمد که میدانست این آخرین شانس او برای درخشش در یک باشگاه بزرگ است. استاریج بعد از یک سال و نیم تبدیل به مهاجم اصلی لیورپول و تیم ملی انگلیس شده است با بیشترین تعداد گل در ۵۰ بازی اول برای لیورپول در تاریخ این باشگاه، درحالیکه که از ماه اوت ۲۰۱۲ تا ژانویه ۲۰۱۳ که انتقالش به لیورپول صورت گرفت، حتی در تیم چلسی که فقط تورس را داشت و احتیاج شدید به مهاجم دوم، باز هم به او بازی نمی رسید.
بالوتلی با ۲۴ سال سن تقریبا در همان نقطه از زندگی حرفه ای استاریج قرار دارد و جایگاهش در تیم ملی ایتالیا هم در خطر است. شاید قبول کردن کاهش دستمزد ۵۰ درصدی از ۱۸۰،۰۰۰ پوند به ۹۰،۰۰۰ برای پیوستن به لیورپول در راستای علاقه او به تغییر باشد،اما اینکه تا چه مدت این انگیزه در او باقی خواهد ماند بستگی به برندن راجرز دارد. این قماریست که راجرز با خواست خود به او دست زده و مطمئنأ در سال آینده او را بایکی از بزرگترین چالشهای دوران حرفه ای خود روبرو خواهد کرد. قماری که شاید قضاوت کارشناسان را درمورد مهارتهای مدیریتی این سرمربی جوان تا سالها تحت تاثیر قرار بدهد. سوال اصلی که فقط آینده جوابگوی آن خواهد بود این است: آیا ماریو بالوتلی زیر نظر راجرز به مانند کوتینیو، استرلینگ، و استاریج پیشرفت خواهد کرد یا به مانند البرتو، آسپاس، یا بورینی تبدیل به قماری ناموفق خواهد شد.
فوتبالکست این هفته می توانید از اینجا بشنوید.