#دست_به_دست_تا_سرنگونی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
نون خشک و سق میزنم تا خیسش کنم به خونم
نفرین کن منو اگه یک روز، جز از این عشق چیزی بخونم
من اشک مادر ستارم مصلوب لعین بر دارم
توی چشم خرافیت من خارم من شاهین دولت احرارم
من خاک عبوس خاوران و ریختم توی چشمام، یادم نره
من از هیچ دیواری نپریدم، جا امید به کلید، ساختم پنجره
حنجره میسوزه از درد
من مغزم دستای کارگره
این دستا یه روز کار دستت میده...
آخرین حضور ۱ سال 9 ماه قبل
عضویت از ۱ سال 11 ماه قبل