بسم الله الرحمن الرحیم
.
جاده مانده است و من و این سرِ باقی مانده
رمقی نیست در این پیکرِ باقی مانده
نخل ها بی سر و شط از گل و باران خالی
هیچ کس نیست در این سنگر باقی مانده
توئی آن آتش سوزنده ی خاموش شده
منم این سردی خاکستر باقی مانده
گرچه دست و دل و چشمم همه آوار شده است
باز شرمنده ام از این سر باقی مانده
روزو شب گرم عزاداری شب بوهاییم
من و این باغچه ی پرپر باقی مانده
شعر طولانی فریاد تو کوتاه شده است
در همین اسب و همین خنجر باقی مانده
پیش کش باد به یک رنگی ات ای پاک ترین!
آخرین بیت در این دفتر باقی مانده
تا ابد مردترین باش و علمدار بمان
با توام ای یل نام آور باقی مانده!
شهید دکتر محمود رفیعی و غزل سعید بیابانکی
آخرین حضور 4 سال 6 ماه قبل
عضویت از 6 سال 3 ماه قبل