اختصاصی طرفداری - انتظارها برای آغاز جام جهانی 2018 امروز به پایان می رسد.
بیرانوند، شماره یک ایران در جام جهانی
در شرایطی که طی ماه های اخیر نگرانی ها بابت گلرِ ایران در جام جهانی به اوج رسیده بود، به نظر می رسد کی روش برای استفاده از بیرانوند به جمع بندی نهایی رسیده است.
همانطور که پیش تر در مطلبی عنوان شد، در شرایط فعلی 4 خصوصیت ویژه برای گلر ایران در جام جهانی لازم است.
قدرت رهبری، شرایط ذهنی مناسب، سیوهای نجات دهنده و کم اشتباه بودن. این فاکتورها در روسیه نقشی تعیین کننده در موفقیت یا عدم موفقیت گلرمان دارد.
امیر عابدزاده
مسلما از تجربه کافی برخوردار نیست. همواره در این پست تجربه نقش پررنگی را ایفا می کند و عدمِ برخورداری از آن تاوانِ سنگینی را به دنبال دارد. هر چند ملاکِ تجربه صرفا مسئله «سن» نیست، اما عابدزاده میدان های این چنینی را کمتر دیده و سابقه چندانی درون دروازه تیم ملی ندارد. همه این عوامل موجب می شود شانس حضور وی در میدان کم تر از سایرین باشد.
رشید مظاهری
رشید مظاهری فصل فوق العاده ای را سپری کرد. وی در زمینه سیوهای روحیه بخش و شاید حتی شرایط ذهنی، اوضاع بهتری نسبت به سایرین دارد، اما برای رسیدن به موفقیت تنها داشتنِ این دو عامل کافی نیست. مسلما شرایط ذهنی و روانی را می توان طی پروسه ای نسبتا کوتاه مدت به بازیکن تزریق کرد؛ کاری که به نظر می رسد طی روزهای گذشته در خصوص بیرانوند انجام گرفته است تا از این حیث تفاوت های ویژه ای وجود نداشته باشد. در خصوص سیوهای نجات دهنده و روحیه بخش، به طور کل مظاهری رفلکس بدنی بالایی دارد و این مسئله به عنوان نقطه قوت وی شناخته می شود.
علیرضا بیرانوند
در خصوص بیرانوند باید یادآور شد حضورِ چند ساله وی درون دروازه تیم ملی، موجب شده ارتباط کلامی و قدرت رهبری بهتری نسبت به مظاهری داشته باشد. هر چند کماکان این قدرت رهبری در سطح ایده آلی نیست، اما در مقایسه با دو گلرِ دیگرمان، بیرانوند اوضاع بهتری دارد.
"تمرکز" و "اعتماد به نفس" دو عامل کلیدی برای اشتباه نکردن است. مسلما وقتی گلری سال های زیادی را درون دروازه تیم ملی قرار گیرد، می تواند در این دو عامل به شرایط بهتری نسبت به سایرین دست یابد و با توجه به سرمایه گذاری روی مسئله ذهنی بیرانوند، طبیعی است وی در موقعیتی که بارها در آن قرار گرفته است، تمرکز و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد و به دنبال آن ضریب اشتباهات کاهش یابد.
از دیگر نکات قابل توجه دراپ های مناسب بیرانوند است، موردی که می تواند نقش ویژه ای برای تغییر شکل های ایران داشته باشد و باید در کنار این دراپ ها، یادی از پرتاب های دست وی نیز داشته باشیم. مهارت در جمع یا دفع توپ های ارسالی از جناحین، یکی دیگر از نکات قابل توجه در خصوص گلر شماره یک تیم ملی است.
در هر صورت بیرانوند نشان داده هر گاه به لحاظ ذهنی آماده باشد، حرف های زیادی برای گفتن دارد. پتانسیل بالقوه بیرانوند بالاست و امیدواریم در جام جهانی این پتانسیل به مرحله اجرا و فعل درآید.
معادلات پیچیده خط دفاعی ایران در جام جهانی
کی روش همواره نشان داده علاقه خاصی به استفاده از هافبک های تدافعی در پست مدافع وسط دارد. ابتدا پستِ بازی مازیار زارع دستخوش این تغییرات شد و حالا شاهد حضور چشمی در پست مدافع وسط هستیم. مرتضی پورعلی گنجی نیز که امروزه به عنوان یک مدافع وسط با کیفیت در تیم ملی شناخته می شود، ماحصل همین تغییر پست بوده است.
مرتضی پورعلی گنجی
همانطور که عنوان شد حضورِ پورعلی گنجی در ترکیب اصلی قطعی به نظر می رسد و باید دید کی روش چه زوجی را در کنار وی تشکیل می دهد. برای زوج سازی در قلب خط دفاعی باید توجه ویژه ای به دو اصلِ "پوشش" و "درگیری" داشت. به نحوی که یکی از مدافعان به گونه ای گزینش شود که خصوصیات بارزی برای درگیرشوندگی داشته باشد و دیگری نیز حمایتِ مناسبی انجام دهد.
بررسی ها مشخص می کند در این خصوص مجید حسینی و پورعلی گنجی، اوضاع نسبتا مشابهی دارند. هر چند هر کدام از این مدافعان به لحاظ انفرادی یکی از بهترین ها محسوب می شوند، اما کنار هم قرار گرفتنِ این دو، خصوصیاتِ لازم برای زوج سازی را به طور کامل پوشش نمی دهد.
آن طور که از شواهد پیداست، روزبه چشمی زوجِ پورعلی گنجی در قلب خط دفاعی خواهد بود. چشمی به لحاظ قدرت بازیخوانی و بازیسازی در سطح ایده آلی قرار دارد اما این مدافع یک ضعفِ بزرگ دارد و آن "دادنِ اجازه تصمیم گیری به حریفان است". یک مدافع باید با گرفتن زمان و فضا، اجازه تصمیم گیری به بازیکنان حریف را ندهد، اما چشمی در این مورد ضعف هایی دارد که این قضیه در مصاف با مهره های تکنیکی و سرعتی حریفان، به عنوان پاشنه آشیل تیم ملی شناخته می شود.
میلاد محمدی
در جناح چپ به احتمال فراوان میلاد محمدی به بازی گرفته می شود. بکِ چپ کلاسیک تیم ملی امید زیادی به درخشش در جام جهانی دارد. وی در فاز دفاعی و هجومی عملکرد قابل دفاعی دارد. توانِ هوازی بالا موجب می شود محمدی رفت و برگشت های متعددی طی 90 دقیقه داشته باشد.
در جناح راست اما اوضاع کمی پیچیده است. در مصاف با تیمی همچون مراکش، احتمال استفاده از رضاییان زیاد است اما در تقابل با اسپانیا و پرتغال، با توجه به قدرتِ دفاعیِ بیشترِ منتظری، شانس حضور وی در این پست بالاست. با توجه به اینکه محمدی چندان در نبرد های هوایی تبحر ندارد، ضرورتِ داشتن مدافع راستی که در نبردهای هوایی متبحر است، ملموس تر می شود تا میانگین قدی خط دفاع برای برتری در دوئل های هوایی افزایش یابد. از سوی دیگر با توجه به شرایط سنی منتظری، وی نمی تواند سه دیدار متوالی پر فشار را با کیفیتِ بالا پشت سر بگذارد و همین موضوع شانسِ حضور رضاییان در مصاف با مراکش را زیاد می کند. ضمن اینکه خانزاده نیز توانایی بازی در پست مدافع وسط و بکِ راست را دارد و وی نیز یکی دیگر از گزینه های کارلوس کی روش خواهد بود.
فارغ از مسائل ابزاری، زمانی که مالکیت توپ با تیم حریف است و به اصطلاح در فاز دفاعی حاضر هستیم، از چند سبک مختلف می توانیم استفاده کنیم.
مواردی همچون Man Marking، Zonal Marking، Zonal Defense، Contain، Ball Oriented Defense و ... سبک های مختلف بازی در زمانی که در فاز دفاعی ظاهر می شویم هستند. هر کدام از این سبک ها توضیحاتِ مفصلِ خود را دارند که فراخور این مطلب نیست، اما با توجه به همگروهی با تیم هایی همچون پرتغال و اسپانیا و بررسی پیشینه تیم ملی، انتظار می رود بیش از هر روش و سبکی، گرایش به Compactness داشته باشیم. سبکی که با با ترکیب پرس و فشردگی تیمی، فضا را به شدت محدود کرده و با حرکت توپ به فضاهای مختلف وضعیت بازیکنان برمبنای آن تغییر می کند. لازم به ذکر است پیش روی این سبک اریگو ساکی بود. در این سبک از بازی با توجه به "توپ گرا" بودن، ضروری است مدافعان قابلیت بازیخوانی بالا و توان جسمانی قابل قبولی داشته باشند.
از معمای بزرگ در خط هافبک تا نقش کلیدی حاج صفی
با محرومیت عزت اللهی در دیدار نخست تیم ملی در جام جهانی برابر مراکش، کی روش کار سختی برای انتخاب در این پست دارد.
صرف نظر از وینگرها، حضور حاج صفی و شجاعی در خط هافبک قطعی به نظر می رسد و باید دید کی روش این مثلث را با کدام بازیکن تکمیل خواهد کرد.
احسان حاج صفی همواره جایگاه ثابتی در تیم کی روش دارد؛ بازیکنی که هم در کارهای دفاعی و هم هجومی، عموما موفق ظاهر می شود.
کارِ سخت کی روش انتخاب زوجِ وی در جلوی مدافعان است. جایی که با محرومیت عزت اللهی، با محدودیت هایی مواجه هستیم. امید ابراهیمی یکی از گزینه های پیش روی کارلوس کی روش است. سبک فوتبالیِ ابراهیمی به گونه ای است که عموما در زمانی که تیم، فوتبالی رو به جلو ارائه می کند، به شکوفایی می رسد. مسلما ایران در مصاف با مراکش فوتبالی کاملا رو به جلو نخواهد داشت و این مسئله یک دغدغه بزرگ برای کادرفنی محسوب می شود. از سوی دیگر در دیدارهای دوستانه بازیکنی همچون کریم انصاری فرد نیز در پست غیرتخصصی خود به کار گرفته شد و یا حتی روزبه چشمی اگر در قلب خط دفاعی قرار نگیرد، می تواند یکی از گزینه های حضور در کنارِ حاج صفی باشد. باید به انتظار نشست و دید کی روش سرانجام در این خصوص چه تصمیمی می گیرد.
مثلثِ میانی تیم ملی با حضورِ شجاعی در رأسِ آن، تکمیل می شود. هافبکی که بیش از هر خصوصیتی "ریتم دهنده" است. ارسال پاس های کوتاه و بلند و گاها "توپ نگه داشتن" به واسطه دریبل و حرکات تکنیکی، موجب می شود شجاعی بتواند "جریان بازی" را مدیریت کند؛ به طوری که در مواقع لزوم به آن سرعت دهد و در صورت نیاز سرعتِ بازی را بگیرد.
در زمان مالکیت
جدا از مسائل ابزاری، به بررسی سبک های احتمالی ایران و نقش ابزارها در زمانِ مالکیت توپ می پردازیم.
مسلما رویارویی با تیم هایی همچون مراکش، پرتغال و اسپانیا، فرصت ارائه بازی مالکانه و ارسال پاس های متوالی را به ایران نمی دهد و سبک هایی که نیازمند اجرای صحیح این دو آیتم هستند، جایگاه چندانی برای تیم ملی نخواهد داشت.
یکی از راه های نزدیک شدن به دروازه حریفان ارائه سبک سه فضایی است؛ سبکی که با ارسال پاس های بلند و نیمه بلند خطِ حمله را نشانه می گیرد. این سبک از بازی عموما خط هافبک را تا حدود زیادی از بازی خارج می کند و باعث هدر رفتن ویژگی های بازیکنی همچون شجاعی می شود. در هر صورت ممکن است برای دقایق و لحظاتی از بازی که در زمان اندکی نیاز به رسیدن به گل داریم، شاهد پیاده سازی سبک سه فضایی باشیم. همچنین برای خارج کردن خط هافبک تیم مقابل نیز می توان در مقاطعی از این روش سود برد.
حمله سریع (fast break) یکی دیگر از روش های موجود است. هکتور کوپر که پیش روی این سبک از بازی است در تعریف خود عنوان می کند:
توپ گیری در نیمه زمین حریف، پیش از سازمان گرفتن خط دفاع حریفان و تهدیدِ دروازه در کمترین زمان ممکن.
برای توپ گیری های این چنینی بازیکنی همچون حاج صفی نقشی کلیدی خواهد داشت، بازیکنی که اعمال فشارِ اولیه مناسبی دارد. همواره در تیم ملی کی روش تأکید ویژه ای برای همراهیِ شجاعی در طراحی اینگونه حملات دارد و اگر شجاعی نیز بتواند پرس مناسبی داشته باشد، شانس رسیدن به موفقیت در این سبک از بازی، دو چندان می شود.
ضدحمله یکی دیگر از سبک های تیم ملی خواهد بود. در این روش پس از توپ گیری در نیمه زمین خودی، باید با حداقل ضرب به دروازه حریف برسیم. به طور کل برای رسیدن به دروازه حریف به واسطه ضدحمله، دو شکلِ مختلف داریم. ضد حمله مستقیم یا ضد حمله غیر مستقیم. در نوعِ مستقیم بازیکنانی همچون ابراهیمی و عزت اللهی که توان ارسال پاس های بلند و نیمه بلند را دارند از اهمیت بالایی برخوردارند و در شکلِ غیرمستقیم، شجاعی و حاج صفی به واسطه ارسال پاس های کوتاه و قدرتِ حمل توپ، نقش ویژه ای را ایفا خواهند کرد. از سوی دیگر با حضور مهره هایی همچون جهانبخش، قدوس و طارمی، اهدافِ مناسبی نیز برای پی ریزی ضدحملات خواهیم داشت و پیش بینی می شود در این زمینه عملکرد به مراتب بهتری نسبت به جام جهانیِ گذشته داشته باشیم.
نکته آخر
پس از بررسی زمان های مالکیت توپ، یکی دیگر از نقش های تعیین کننده این سه بازیکن، لحظه انتقال از حمله به دفاع خواهد بود. اگر بلافاصله پس از لو دادن توپ این سه بازیکن نتوانند سریعا حریف را تحت فشار قرار دهند، اوضاع برای فاز دفاعی به شدت سخت خواهد شد و با توجه به تبحر تیمی همچون مراکش در انتقال از دفاع به حمله، کار سختی برای بسته نگه داشتن دروازه خواهیم داشت. در این قضیه نیز نقش حاج صفی پررنگ خواهد بود تا مشخص شود این بازیکن از جایگاه ویژه ای در خط هافبک تیم ملی برخوردار است.
همانطور که پیش تر عنوان شد، در فاز دفاعی با پیاده سازی سبکی که مبتنی بر پرس و فشردگی تیمی، ضروری است این سه بازیکن نیز این وظایف را به شکل مطلوبی پیاده کنند. با توجه به توپ گرا بودنِ روشِ ذکر شده، حرکات مسعود شجاعی می تواند پالسی برای تغییر وضعیتِ سایرین باشد و کاپیتان تیم ملی از این حیث نقشِ ویژه و خطیری دارد.
تنوع ابزاری، عصای دست کی روش در فاز هجومی
علی رغم سال 2014، در این جام جهانی هم به لحاظ کیفی هم کمی، اوضاع مناسبی در خط حمله تیم ملی داریم.
این تنوع کمی و کیفی موجب می شود دستِ کادرفنی برای اتخاذ تاکتیک های مختلف بازتر از گذشته شود. همانطور که پیش تر در مطلبی عنوان کردیم، کی روش و فرگوسن نقش به سزایی در تغییرات حاصل شده در پست مهاجم هدف داشتند و حالا انتظار می رود ثمره حضور وی در تیم ملی با عملکردی موفق در فاز هجومی همراه شود.
به احتمال فراوان سردار آزمون مهاجم هدف تیم ملی خواهد بود و یکی از دو بازیکنِ دیگری که در فاز هجومی به وی اضافه می شود، علیرضا جهانبخش است. نفرِ سومِ این مثلث می تواند مهدی طارمی باشد، هر چند شنیده می شود قدوس نیز از شانس بالایی برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی برخوردار است. باید به این فهرست بازیکنان با کیفیتی همچون امیری، ترابی، دژاگه، انصاری فرد و قوچان نژاد را نیز اضافه کنیم.
در این میان دامنه حرکتی این سه بازیکن، نقش تعیین کننده ای در بلوغ تاکتیکی آنان دارد. به عنوان مثال جهانبخش در آلکمار از دامنه حرکتی درون گراتری برخوردار است، اما در تیم ملی کمتر این آزادی عمل مشاهده شده. باید دید کی روش در جام جهانی دامنه حرکتی این بازیکن را به چه شکلی ترسیم می کند.
در بررسی خط هافبک تیم ملی، سبک های اصلی ایران برای رسیدن به دروازه حریفان عنوان و بررسی شد؛ حال به بررسی اجمالی نقش سه مهره رو به جلوی ایران در آن سبک ها می پردازیم.
نقش سه مهره رو به جلوی ایران
در سبک سه فضایی با توجه به استفاده از پاس های بلند و نیمه بلند، آزمون نقش تعیین کننده ای خواهد داشت. "عملِ سابانیدن" در چنین ارسال هایی ضروری است و سردار باید توانایی حضور به موقع و تأثیرگذاری روی چنین توپ هایی داشته باشد. در این هنگام دو بازیکنِ دیگر باید حرکات بدون توپ موثری داشته باشند. عملِ مارک کردن توسط سردار آزمون و آزادسازی دو بازیکنِ دیگر کشورمان یکی از روش های اصلی تیم ملی خواهد بود.
نقش دفاعی
در یکی دیگر از سبک ها به حمله سریع اشاره کردیم. نقش های دفاعی این سه مهره برای پیاده سازی این روش، تعیین کننده خواهد بود. سردار آزمون به عنوانِ رهبر این پرسِ گروهی، باید توانایی اعمال فشار به طور مستمر را داشته باشد و به دنبال آن قدرت بازیخوانی مهره هایی همچون جهانبخش، طارمی، قدوس و دژاگه، تعیین کننده خواهد بود. در خصوص پرس گروهی باید یادآور شد این نوع از پرس، دو تا هفت بازیکن را شامل می شود و با توجه به عقب نشستنِ احتمالی خط دفاع، پیش بینی می شود 4 بازیکن نقش موثری در این اعمالِ فشار اولیه داشته باشند. در هر صورت برای رسیدن به هدف از این راه، نیاز به قوای جسمانی بالایی نیز داریم و استمرار در پرس برای دست یابی به حملات سریع، ضروری است.
نقش ضد حمله
ضد حمله نیز یکی دیگر از سبک های مطرح شده بود. روشی که در آغازِ آن این سه مهره نقش چندانی نخواهند داشت و صرفا در برداشت از آن ها تعیین کننده هستند. مهره هایی همچون جهانبخش، امیری، ترابی، قدوس و طارمی همگی خصوصیات بارزی برای استفاده از این حربه دارند. اگر ضدحمله به طور غیرمستقیم پی ریزی شود، هر کدام از این بازیکنان با نبوغ، خلاقیت و حرکات پا به توپ توانایی پی ریزی موقعیت روی دروازه حریفان را خواهند داشت. در خصوص ضدحمله مستقیم نیز، سردار آزمون نقش تعیین کننده ای خواهد داشت. این بازیکن باید بتواند همواره روی خط آفساید حضورِ هوشمندانه ای داشته باشد و درزهای دفاعی حریفان را به خوبی شناسایی کند.
ارسال از جناحین و بهره برداری از ضربات ایستگاهی و شروع مجدد نیز، تاکتیک هایی با شانسِ موفقیتِ بالا برای تیم ملی محسوب می شوند.
همانطور که پیش تر عنوان شد، تیم ملی با ابزارهایی که در فاز هجومی در اختیار دارد، توانایی اعمال تاکتیک های مختلف را داراست و مواردِ عنوان شده، تنها "پرتکرارترین" تاکتیک های ایران خواهند بود. به عنوان مثال با حضور مهره ای همچون قوچان نژاد، می توان به طور کل تاکتیک ها در فاز هجومی را دستخوش تغییرات کرد و یا حضور وحید امیری در ترکیب نیز شاخصه های جدیدی به تیم ملی اضافه خواهد کرد. حضور این دو بازیکن می تواند تأکید روی اصلِ "تحرک" را بیش از پیش کند و یا در صورت بازی کردنِ دژاگه اصلِ "حمایت" رونق بیشتری خواهد گرفت، این پافشاری های گوناگون روی اصول حملات، موجب تغییرات تاکتیکی در بازه های زمانی مختلف می شود تا خط حمله تیم ملی «غیر قابل پیش بینی تر» از همیشه باشد.
ترکیب احتمالی
علیرضا بیرانوند - مرتضی پورعلی گنجی - روزبه چشمی - میلاد محمدی - رامین رضاییان - امید ابراهیمی - احسان حاج صفی - مسعود شجاعی - مهدی طارمی (سامان قدوس) - علیرضا جهانبخش - سردار آزمون