سيفالله دهکردي، برخلاف بسياري از مديران، کمتر حرف ميزند و بيشتر عمل ميکند. او سکوت را به بودنهاي مکرر در رسانهها ترجيح ميدهد، چرا که معتقد است «عوامفريبي است که مصاحبه کنيم و حقيقتها را نگوييم.» دهکردي که از بازيکنان و مربيان قديمي فوتبال خوزستان است، فوتبال را به خوبي ميفهمد، مسايل آن را به زيبايي استدلال ميکند و به عنوان يک مدير، به معناي واقعي کار ميکند.
سيفالله دهکردي با حضور در ابسنا درخصوص مسايل مختلف باشگاه فولاد و فوتبال ايران به صحبت پرداخت که در ادامه مشروح اين گفتوگو را ميخوانيد:
** ابتدا سوالي را از شما ميپرسيم که شايد خيليها کنجکاو باشند پاسخ آن را بدانند؛ علت حضور کم آقاي دهکردي در رسانهها چيست؟
من احساس ميکنم عوامفريبي مي شود، وقتي آن هايي که مصاحبه مي کنند و به مردم حقيقت را نمي گويند، به همين دليل به نظرم کم مصاحبه کردن بهتر است. دوست دارم اگر روزي با مردم صحبت مي کنيم، بگوييم که چه کارهايي و چه تحولاتي در فوتبال انجام داده ايم و اگر من صحبتي نمي کنم، قصدم بي حرمتي به مردم نيست.
** امسال سال خوبي براي باشگاه فولاد بود، کسب عنوان قهرماني ليگ ايران در شرايطي که تيمهاي زيادي تا هفته پاياني مدعي کسب جام بودند؛ از عوامل موفقيت فولاد در فصل سيزدهم بگوييد.
به نظرم جدا از اينکه شخصيت فرکي که فردي اخلاق مدار، صادق و کاربلد است در اين موفقيت تاثيرگذار بود، شخصيت گروهي هم که با او کار مي کنند، تاثيرگذار بود، چرا که کادر فني تيم با ايجاد صميميت، بين بازيکنان همدلي، همبستگي و وحدت ايجاد کرد. اين همدلي و همبستگي مهم است که در باشگاه ما وجود داشت و بازيکنانمان هم تلاش خود را کردند. تيمي هم که پشت تيم اصلي بود، کار خود را به خوبي انجام داد و اگر ما يک زمين چمن داشتيم و امکانات مالي نداشتيم و وضعيت مالي مان مانند ساير باشگاه هاي بزرگ بود، هيچ وقت اين موفقيت حاصل نمي شد. حتي افرادي هم که در بخش اداري ما کار مي کنند، با دل و جان در اختيار تيم و کادر فني بودند. ما کارها و حمايتهايمان را به موقع انجام مي داديم. امکانات خوبي هم داريم و شرکت فولادخوزستان و هيات مديره نيز حمايت خوبي از ما دارند. به هر حال اين موفقيت، کار کادر فني و شخصيت آنها و همچنين با انگيزه بودن و سالم کار کردن بازيکنانمان بود. ضمن اينکه باشگاه نيز کار خود را در اين زمينه انجام داد. رسانه ها، صدا و سيما و هواداران هم کمک کردند و درکل اين موفقيت حاصل يک کار جمعي بود.
** در سالي که گذشت باشگاه فولاد در ساير ردههاي سني هم به موفقيتهاي خوبي دست پيدا کرد، در مورد نتايج ساير تيمهايتان هم توضيح ميدهيد؟
امسال علاوه بر قهرماني تيم بزرگسالان مان در ليگ برتر کشور، فولادنوين که تيم دوممان است، از ليگ 2 به ليگ يک کشور صعود کرد. تيمهاي نونهالان، نوجوانان و جوانان مان هم قهرمان ايران شدند و تيم اميدمان هم در کشور جايگاه سوم را به دست آورد. وقتي در يک باشگاه اين موفقيت ها به دست مي آيد، عوامل مختلف آن مانند زنجيري به هم متصل هستند و هر کسي درست کار خود را انجام دهد، کار ماندگار مي شود. توليدات باشگاه ما، هم مي توانند در باشگاه خودمان و هم در ديگر باشگاه هاي ايران و خارج از کشور کار کنند.
** به طور حتم اين نتايج به فعاليت خوب آکادمي باشگاه هم برميگردد.
فکر مي کنم سه سال است که مجوز آکادمي مان را گرفته ايم و از روزي که کارمان را آغاز کرده ايم، سعي مان بر اين بوده است که کيفي کار کنيم. در راستاي پرورش بازيکن نبايد زمان را از دست داد و کيفي کار کردن بسيار اهميت دارد. ما در اين زمينه شرايط و امکانات لازم را هم فراهم کرده ايم. يک سالن تکنيک داريم که در ايران وجود ندارد. اين سالن مختص کارهاي تکنيکي است. ضمن اين که در آن يک زمين چمن طبيعي هم پهن کرده ايم. در کل ما طي سه چهار سال گذشته چنين کارهايي را انجام داديم. ما به تيم هاي پايه مان اهميت داده ايم. مسابقات آن ها مانند ليگ برتر بزرگسالان به صورت رفت و برگشت برگزار مي شود و مانند تيم بزرگسالان مان هم براي شرکت در مسابقات، آنها را با هواپيما به استان هاي ديگر اعزام ميکنيم، يعني شرايط آنها تفاوتي با تيم بزرگسالان مان ندارد ولي با توجه به اين که افراد بيشتر به فوتبال بزرگسالان علاقهمند هستند، کسي فکر نمي کند که باشگاه ما براي تيم هاي پايه اش نيز هزينه مي کند و کارهايي انجام ميدهد. شک نکنيد که امسال چند بازيکن پايه فولاد از جمله يوسف وکيا، وليد مشايي و مهدي نيايش بالا مي آيند.
** قطعا باشگاه فولاد يکي از مجهزترين باشگاههاي ايران از نظر امکانات است.
من باشگاه فولاد را يک فرصت بسيار بزرگ براي فوتبال استان و کشور مي دانم، نه به دليل اين که خود من مديرعامل باشگاه هستم بلکه منظورم با خود باشگاه فولاد است. به نظرم بايد از اين فرصت براي پيشرفت فوتبال استان و کشور استفاده کنيم. باشگاه فولاد مي تواند يک پايگاه قوي براي فوتبال کشور باشد و به آن کمک کند و اگر باشگاه هاي ديگر هم به اين صورت کار کنند، مي توانيم زودتر به آن اهدافي که در فوتبال کشور داريم، برسيم.
** در فصل نقل و انتقالات هستيم، برنامه باشگاه در اين زمينه چيست؟
در فصل نقل و انتقالات فوتبال، بازار عرضه و تقاضا مطرح ميشود؛ به طور مثال ميخواهيم يک پيراهن بخريم که براي اين کار به شهري مي رويم که 500 بوتيک وجود دارد. سپس وارد يک بوتيک مي شويم، 20 پيراهن را به ما نشان مي دهند که در نهايت آن چه که مورد علاقه مان است و با توجه به اين که حق انتخاب داريم، خريد ميکنيم، آن هم با تخفيفي که فروشنده قائل مي شود اما ممکن است به شهري برويم که فقط يک بوتيک دارد که آن بوتيک هم فقط دو پيراهن دارد که در آن شرايط مجبور هستيم يکي از آن دو پيراهن را بخريم و حق انتخاب هم نداريم و هر قيمتي هم که فروشنده گفت بايد پرداخت کنيم و تخفيف هم نمي دهد. منظور من از بازار عرضه و تقاضا در فوتبال اين است که در حال حاضر تقاضا وجود دارد ولي عرضه نيست و در اين بازار بازيکني که به درد ما بخورد، وجود ندارد. من هم با توجه به اين که از روز اول اين موضوع را مي دانستم، بر پايه هاي مان تکيه کردم و نه تنها باشگاه ما بلکه 15 باشگاه ديگر هم بايد بازيکن بسازند، در حالي که اکنون فقط باشگاه ما اين کار را انجام مي دهد، اين در حالي است که از ساير باشگاه نيز کمتر هزينه مي کنيم. من هزينه شش تيم را پرداخت مي کنم اما ساير باشگاه ها هزينه يک تيم را پرداخت مي کنند و اين موضوعي است که کسي به آن توجه نمي کند.
** آقاي فرکي در دو فصل اخير عملکرد موفقي در فولاد داشته است، تصميم قطعي براي ادامه همکاري يا جدايي، چه زماني گرفته ميشود؟
ما گزينه اي جز فرکي نداريم و روي آن فکر مي کنيم و قرار است که پس از بازي برگشت با السد قطر، نظرش را به ما بگويد. تلاش ما حفظ فرکي است و دوست داريم او در تيم بماند و نمي خواهيم او را از دست بدهيم. سعي مي کنيم او را نگه داريم. به هر حال فرکي کار بزرگي انجام داد و او در شور و شعفي که در استان و کشور پس از قهرماني ما ايجاد شد، نقش داشت. فرکي فرد خوبي است، با بازيکنان صادق است و براي آن ها خيلي تلاش مي کند.
** فولاد علاوه بر عملکرد خوب در ليگ برتر کشور، در بازي هاي آسيايي نيز تاکنون عملکرد موفقيتآميزي داشته است، ارزيابيتان در اين زمينه چيست؟
زماني که براي انجام اولين ديدار به قطر رفتيم استرس بازيکنان خيلي بالا بود. يک بازيکن تيم الجيش قراردادش به اندازه تمام بودجه تيم ما است و اين تيم شش سال است که در آسيا حضور دارد در حالي که برخي بازيکنان ما براي اولين بار بود که از آسمان ايران خارج ميشدند. من در 15 دقيقه ابتدايي بازي خيلي جا خوردم ولي کمکم بازي براي بازيکنان مان جا افتاد و حتي يکي دو فرصت گلزني هم به دست آوردند و در ادامهي بازيها نيز ترسشان از بين رفت. ما نميخواهيم مغرور شويم و به نظرم خداوند هم خيلي به ما کمک کرد.
** در ليگ برتر کشور به عنوان قهرماني رسيديد، هدفتان در آسيا چيست؟
نبايد سطحينگر باشيم، ما توانستيم با کمک خدا، کادر فني و بازيکنان مان تا اين مرحله بالا بياييم که فکر ميکنم خيلي خوب است. بازيکنان مان هم در ادامه تلاش خود را مي کنند و به نظرم با توجه به اين که انگيزه هم دارند، دور از دسترس نيست که بتوانند بالاتر از اين هم بيايند.
** ارزيابيتان از ليگ 16 تيمي نسبت به ليگ 18 تيمي چيست؟
من اصلا با ليگ 18 تيمي موافق نبودم. به نظر من افزايش تيم ها کيفيت کار را بالا نمي برد. به هر حال هر چه مسابقات بيشتر باشد، سختي آن براي تيمملي کشور است. پس وقتي ليگ 16 تيمي مان هم با کيفيت نبوده است، چرا آن را با 18 يا 20 تيم برگزار کنيم؟ به نظر من ظرفيت ما ليگ 16 تيمي است و اضافه کردن تعداد تيم ها به سود فوتبال مان نيست.
** باتوجه به اينکه شما عضو هيات رييسه سازمان ليگ هم هستيد به نظرتان در ليگ چهاردهم و حتي ليگهاي بعد از آن، براي افزايش کيفيت بايد چه تغييراتي نسبت به ليگ هاي گذشته ايجاد شود؟
اگر بخواهيم به اين موضوع سطحي نگاه کنيم بايد جواب سطحي اي نيز به آن بدهيم. فوتبال چيزي نيست که بتوان آن را ظرف يک تا شش ماه درست کرد. بايد زيربناي فوتبال را درست کنيم و استانداردهايي که يک بازيکن بينالمللي دارد را در بازيکنان خودمان به وجود آوريم که اين نياز به يک کار چند ساله دارد و نمي توان طي مدت يک سال، سطح ليگ مان را از نظر کيفي بالا ببريم. يکي از کارهايي که انجام داديم و از انجام آن هم خوشحال هستيم، جوان گرايي است. به نظرم بايد فوتبال به سمت جواني برود، يعني فراواني در بخش جوانان بيشتر باشد. اکنون بازنشستههاي ليگ برترمان در ليگ يک هستند که اين موضوع براي فوتبال ما مصيبت است. در ليگ دسته 2 هم به همين صورت است. در جلسه اي که در فدراسيون داشتيم، پيشنهاد داديم که ليگ دسته 2 را به زير 24 سال برسانيم، دسته يک هم به صورتي باشد که 16 بازيکن بزرگسال و ساير بازيکنان زير 23 سال باشند. در ليگ برتر هم قرار است امسال هر تيمي 18 بازيکن بزرگسال داشته باشد، اين در حالي است که سال گذشته هر تيم ميتوانست 21 بازيکن بزرگسال داشته باشد. به هر حال با توجه به اين که بايد امسال هر تيمي 18 بازيکن بزرگسال داشته باشد، 48 بازيکن بزرگسال از گردونهي مسابقات ليگ برتر خارج ميشوند و طي مدت دو سه سال با گردش اين گردونه در فوتبال، بازيکناني که نمي توانند ارتقا پيدا کنند، کنار مي روند و جوان ها جايگزين آن مي شوند. پس در فوتبال با توجه به اين که با افراد سر و کار داريم براي اين که بخواهيم در آن تغيير ايجاد کنيم بايد کيفيت کارمان را بالا ببريم و به مرحله اي برسانيم که استانداردهاي لازم را داشته باشد.
زماني که ما مي خواهيم تغيير ايجاد کنيم بايد از فوتبال پايه و طبق استانداردهاي موجود جهان کار را شروع کنيم و بازيکنان را بسازيم تا کمکم جايگزين بازيکنان بزرگسال شوند و فوتبال دچار تحول و تغيير شود. متاسفانه ما براي فوتبال کشورمان پشتوانه سازي نکرده ايم و فاصله نفر دومي که مي خواهد وارد تيمملي شود با نفر اول خيلي زياد است، چه کسي بايد اين فاصله را کم کند؟ همه ما درگير فوتبال هستيم و در آن زندگي مي کنيم و اگر تيمي را در اين فوتبال تشکيل داده ايم، به اين دليل است که فاصله مان را با فوتبال دنيا و کشورهاي صاحب فوتبال کم کنيم. هر کدام از بازيکنان اين تيم ها استانداردهاي خاص خود را دارند. وقتي کيروش به کشورهاي ديگر مي رود و به دنبال بازيکنان ايراني براي تيم ملي است، يعني اين که آن بازيکنان داراي استانداردهايي هستند که کي روش آنها را قبول دارد. اگر به خلاقيت قوچاننژاد در ديدار با کره جنوبي دقت کنيم و به فوتبال علاقه داشته باشيم، متوجه خصوصيات فردي او در آن صحنه اي که توپ را از مدافع حريف عبور داد و تبديل به گل کرد، مي شويم، در حالي که ما چنين بازيکني را در اين جا نداريم.
** قرار است از فصل آينده ريز قراردادها منتشر شود، نظر شما در اين خصوص چيست؟
من مخالف شفافسازي نيستم ولي اگر هم بخواهيم حرفه اي کار کنيم، قرارداد بين بازيکن و باشگاه است و به کسي ارتباط ندارد که بخواهد آن را رسانه اي کند. از فصل آينده قرار است ريز قراردادها روي سايتها منتشر شود، من مخالف اين تصميم نيستم اما موضوع اينجا است که برخي پرداختيها در چند مرحله صورت ميگيرد؛ به طور مثال اگر ما با بازيکنمان 600 ميليون تومان قرارداد ميبنديم، 300 ميليون تومان را ابتدا به او ميدهيم و باقي آن را به صورت عملکردي پرداخت ميکنيم. باتوجه به اين موضوع، من بايد در قرارداد اين بازيکن چه مبلغي را قيد کنم؟ چرا که عملکرد او در پايان فصل مشخص ميشود و اگر ابتداي فصل بگويم 300 ميليون تومان دريافت کرده است، درست نگفتهام زيرا او در پايان فصل با عملکردش، 600 ميليون تومان دريافت ميکند.
** تلاش ميشود که از سال آينده قرارداد بازيکنان حداقل سه ساله بسته شود، شما در اين زمينه چه نظري داريد؟
ممکن است من براي تيمم به بازيکني براي يک سال نياز داشته باشم و به همين منظور يک بازيکن 36 ساله را جذب مي کنم، چه دليلي دارد که او را تا سن 40 سالگي نگه دارم؟ کلا قراردادها به اين صورت است که ميتوان با يک بازيکن قراردادي به مدت يک نيمفصل تا پنج سال منعقد کرد و حتما به اين صورت نيست که قرارداد سه ساله بسته شود.
** موضوعي که باشگاه فولاد به آن بسيار اهميت ميدهد، توجه به اخلاق و اخلاقمداري است، چگونه اين شاخصه در باشگاه فولاد نهادينه شده است؟
باشگاه فولاد باتوجه به مقوله اخلاق و به منظور شناساندن جايگاه و مسووليت اجتماعي يک ورزشکار، به مواردي توجه کرده و خوشبختانه تاکنون در اين راستا موفق بوده است. استفاده از کادرهاي فني داراي شان و منزلت اجتماعي و اخلاق مدار در همه رده هاي سني باشگاه، توجه به موقعيت اجتماعي افراد براي به کارگيري آنها در همه رده هاي باشگاه، برگزاري کلاسهاي آموزشي و توجيهي براي بازيکنان در رده هاي سني متفاوت (با تجزيه و تحليل آسيب هاي اجتماعي موجود در جامعه)، راهنمايي و توجيه افراد در مقابل ناهنجاري هاي اجتماعي به شکل فردي و گروهي و حمايت و نظارت مستمر بر رفتار و آگاهي دادن به آنها در مواقع ضروري مورد توجه باشگاه قرار دارد.
همچنين تشويق بازيکناني که اقدامات اخلاقي برجسته اي انجام مي دهند، توجه به تماشاگران و هواداران و برگزاري کلاسهاي آموزشي براي ليدرها، تشويق و قدرداني از تماشاگران نمونه در هر بازي به تعداد 10 نفر بر اساس سه معيار، حضور مستمر، رعايت شئون اخلاقي و احترام به تيم مقابل و تشويق مناسب تا آخرين لحظات بازي، حضور در مراسم و مجامع معنوي و مشارکت و حضور در انجمن هاي خيريه و بيماران صعبالعلاج به منظور ايجاد روحيه و اميد به زندگي از ديگر اقدامات فرهنگي اين باشگاه است، اگرچه براي رسيدن به کمال مطلوب همچنان بايد تلاش کرد.
** روند ساخت ورزشگاه اختصاصي فولاد به کجا رسيده است؟
زماني که من به باشگاه فولاد آمدم، بخشي از کار اين ورزشگاه انجام شده بود. استاديوم ما 28 هزار نفري و سرپوشيده است و مي توان گفت استاديوم خوبي است و استخر خوبي هم دارد که در حال حاضر از آن استفاده ميشود. براي ساخت اين استاديوم از طرح استاديومهاي اروپايي استفاده شده است و فکر مي کنم تا سال آينده آماده بهرهبرداري شود.
** باتوجه به مسافت زياد ورزشگاه غدير نسبت به مرکز شهر، تماشاگران براي رفت و آمد با مشکل مواجه هستند، سازمان اتوبوسراني در اين زمينه تاکيد دارد که براي ارايه خدمات بهتر، باشگاههاي استان بايد با اين سازمان قرارداد منعقد کنند، نظر شما در اين خصوص چيست؟
اصلا به اين صورت نيست و حرفه اي هم نيست. اتوبوسراني مي تواند از جابهجايي تماشاگران درآمدزايي داشته باشد و پول بليت را هم از آن ها دريافت کند. همه از فوتبال درآمدزايي دارند، در حالي که ما در استان مان بايد هزينه کنيم. 50 هزار نفر تماشاگر به ورزشگاه مي آيد، در حالي که فقط حدود 20 هزار بليت فروخته ميشود، پس آن تعداد باقيمانده چگونه وارد ورزشگاه شدهاند؟
** و اما صحبت پاياني...
از تمام رسانهها و هواداران تشکر ميکنم. از اين که امسال توانستيم با کمک رسانه ها، همکارانم در باشگاه، کادر فني، بازيکنان، هواداران، ادارهکل ورزش و جوانان و هيات فوتبال استان دل مردم را شاد کنيم، راضي هستيم و اميدواريم بازيکنان مان اين شايستگي را داشته باشند که در مسابقات آسيايي هم با کيفيت ظاهر شوند و باز هم باعث شادي مردم شوند. من به باشگاه فولاد خوشبين هستم، چرا که در حال انجام کارهاي زيربنايي و پشتوانهسازي در فوتبال است و مي تواند آينده خوبي براي استان و کشور باشد. از مسوولان فولاد، هيات مديره و مديرعامل شرکت فولاد هم تشکر مي کنم. همچنين از پرسنل فولاد که زحمت مي کشند و از ما حمايت مي کنند نيز قدرداني مي کنم و اميدوارم که نماينده خوبي براي آن ها باشيم.