مطلب ارسالی کاربران
تاریخچه جام های جهانی، جام جهانی 1974، نخستین جام دوره جدید بر فراز دستان قیصر
عصر جدیدی در تاریخ جام جهانی شروع شده بود. جام ژولریمه برای همیشه به برزیل رسید و فیفا جام جدیدی را طراحی کرد که قرار است 17 دوره مورد استفاده قرار بگیرد. نام هر قهرمان قرار بود در یکی از این 17 جایگاه قرار بگیرد. دیگر بحث اهدای دانمی جام به هیچ تیمی نمی باشد. بلکه پس از جام جهانی 2038 این جام در موزه فیفا قرار می گیرد. این موضوع از یک بابت خبر خوبی است. آن اینکه سرنوشت جام ژولریمه برای جام فیفا، جام جدید، تکرار نخواهد شد. اینکه جام به سرقت برود و بدلیل ارزش آن یا آب شود یا ناپدید گردد. از طرفی "سر استنلی روس" انگلیسی پس از 13 سال کنار رفت و "ژائو هاوه لانژ" برزیلی پس از 70 سال از تاسیس فیفا به عنوان نخستین رئیس غیر اروپایی و هفتمین رئیس فیفا بر روی این صندلی داغ نشست. در این دوره فرمت مسابقات هم تغییر کرد و دیگر مرحله حذفی وجود نداشت. تیمها در چهار گروه چهار تیمی مشابه قبل با یکدیگر دیدار می کردند. دو تیم برتر هر گروه که جمعا هشت تیم می شدند، در دو گروه چهار تیمی جا می گرفتند و باز هم دوره ای با هم بازی می کردند. تیمهای اول فینالیست می شدند و تیمهای دوم دیدار رده بندی را برگزار می نمودند. به دنبال کشته شدن ورزشکاران اسرائیلی در المپیک مونیخ، این دوره تماشاگران شاهد تدابیر امنیتی شدیدتری نسبت به دوره های قبلی بودند. جدا از اینکه بدلایل فوق عصر جدیدی در تاریخ فیفا گشوده شده بود، این دوره یک تفاوت اساسی با جام جهانی چهار سال قبل داشت و آن اینکه بر خلاف جام جهانی قبلی که بیشتر بازیها زیر تابش شدید آفتاب برگزار می شد، این بازیها زیر بارش شدید باران برگزار می شدند. بسیاری دیدارها با زمینهایی مملو از آب برگزار می شد و احساس می شد نقش شانس بیشتر است تا مهارت. یا اگر مهارت کارایی داشت، مهارت در واترپولو بود.
آلمان غربی به عنوان یکی از تیمهای مهم در ادوار قبل، قهرمان جام ملتهای اروپا در 1972 و تیمی که شش تن از بازیکنان تیم اصلی آن توانسته بودند در رقابتهای جام باشگاههای اروپا با بایرن مونیخ قهرمان شوند و به عنوان میزبان رقابتها، بخت اول کسب عنوان قهرمانی به شمار می رفت. هلند با توتال فوتبال و ستاره نامدار و کاپیتان الهام بخشش، یوهان کرویف، و لهستان که بعد از جام جهانی موفق نشده بودند به جام جهانی صعود کنند در این دوره نقش عمده ای در داغ کردن تنور رقابتها داشتند. هلند مثل ساعتی زیبا دقیق و منظم کار می کرد و توانست برزیل و آرژانتین را شکست دهد تا از هر لحاظ شایسته قرار گرفتن در فینال باشد. ضمن اینکه شالوده این تیم را بازیکنان آژاکس تشکیل می دادند که در سالهای 1971 تا 1973 قهرمان بلامنازع جام باشگاههای اروپا بودند. هر چند در سال 1973 کرویف به بارسلونا رفت و دیگر این قهرمانیها تا سالها تکرار نشد. لهستان هم با تیمی که اسکلت آن در المپیک مونیخ 1972 قهرمان شده بود پا به مسابقات گذاشت. وینگر سرعتی آنها "گرزگرز لاتو" که در نهایت آقای گل رقابتها شد ابتدا در مسابقات انتخابی انگلستان را حذف کرد و خود پای به جام جهانی گذاشت. در جام جهانی هم با پیروزی بر ایتالیا و آرژانتین شایستگی خود را اثبات کرد. آنها در رده بندی هم برزیل را مغلوب کردند و مدال برنز رقابتها را بر گردن آویختند.
برزیل تنها سایه ای از برزیل چهار سال قبل بود. با وجود اینکه پله دیگر در تیم نبود ولی هواداران از بازیکنانی همچون ریولینو و جرزینیو توقع بیشتری داشتند. برزیل در چهار بازی از هفت بازی که در این جام انجام داد در باز کردن دروازه حریفان ناکام بود. آنها کلا 6 گل به ثمر رساندند که 3 گل آن مقابل زئیر بود. زئیری که از یوگسلاوی 9 گل خورده بود. در بازی با هلند که حکم نیمه نهایی را داشت، تکل خشن لوئیز پریرا که بدنبال ناکامی در مهار یوهان نیسکنس به شکل زننده ای زده شد و با کارت قرمز جریمه شد، در یک کلام نشانه دور شدن برزیل از بازی زیبا و نشانه استیصال این تیم در برابر قدرتهای اروپایی با تاکتیکهای پیشرفته بود. هلند در دیدار سرنوشت ساز برای تعیین فینالیست و لهستان در دیدار رده بندی به برزیلیها فهماندند که با فوتبال جام ژولریمه در جام فیفا بختی ندارند. برزیلیها 24 سال انتظار کشیدند تا دوباره قهرمان شوند. ولی نه با فوتبال تهاجمی و برزیلی. بلکه با فوتبالی که بیشتر تاکتیکی بود تا تکنیکی.
ایتالیا دیگر فینالیست 1970 نتوانست از دور گروهی صعود کند. درخشش لهستان باعث شد بین ایتالیا و آرژانتین، یکی حذف شود که ایتالیا به رقم کسب مساوی در برابر آرژانتین و امتیاز برابر با این تیم، بدلیل نتایج بهتر آرژانتین با اختلاف کمی اوت شد. اوج تحقیر ایتالیا در این جام آنجا بود که در بازی نخست دور گروهی آنها که با هائیتی برگزار می شد، در ابتدای نیمه دوم، دروازه دینو زوف، دروازه بان نامدار ایتالیایی باز شد و رکورد 1142 دقیقه گل نخوردن او در عرصه بین المللی شکسته شد. البته ایتالیا در نهایت 3-1 پیروز شد ولی برای صعود با توجه به شرایط جدول آنها نیاز داشتند این بازی را مقتدرانه تر ببرند. در این بازی برای نخستین بار در تاریخ جام جهانی، نمونه تست دوپینگ یک ورزشکار از هائیتی به نام ارنست ژان ژوزف مثبت اعلام شد و او ادامه مسابقات محروم شد. هائیتی، به همراه استرالیا و زئیر نخستین تجربه شان را در جام جهانی می گذراندند. این سه تیم روی هم یک امتیاز گرفتند که آنهم حاصل تساوی استرالیا و شیلی بود. البته آلمان شرقی هم نخستین و بلکه تنها تجربه حضورش در جام جهانی بود و توانست به دور دوم هم صعود کند ولی فراموش نشود آنها عملا در خانه بازی می کردند.
اسکاتلند تنها نماینده بریتانیا، بدون باخت پس از یوگسلاوی و برزیل قرار گرفت و در کمال ناباوری حذف شد. جالب آنکه اسکاتلند تنها تیم تورنمنت بود که باختی کسب نکرده بود! جالب تر آنکه تا 1974 تمام تیمهایی که در یک تورنمنت باختی را تجربه نکرده بودند قهرمان شده بودند!! این نخستین دوره از پنج دوره متوالی بود که حذف آنها با عبارتهای "نزدیک بودا" و "اگر فقط ..." توصیف می شد. نماینگان امریکای جنوبی واقعا در این دوره فاجعه بودند. شیلی شاید بدلیل همگروهی با استرالیا بود که توانست مقام سوم گروه A را کسب کند و اوروگوئه هم در گروه هلند، سوئد و بلغارستان تنها با یک تساوی با بلغارستان در رده چهارم گروه C قرار گرفت. رکورد منفی دیگر برای امریکای جنوبی دریافت نخستین کارت قرمز از سوی کارلوس کازلی شیلیایی در دیدار نخست این تیم مقابل آلمان غربی بود. اگر چه در مکزیک بود که این کارتها معرفی شد، ولی به رغم اینکه کارتهای زرد پر شماری در آن دوره از جیب داوران خارج شد، ولی هیچ بازیکنی کارت قرمز نگرفت. کازلی دیدار دوم را نیز بدلیل همان کارت قرمز از دست داد و در واقع با یک کارت قرمز از دو بازی محروم شد. روز بعد کاستیلو از اوروگوئه نیز در برابر هلند با دریافت کارت قرمز از بازی اخراج شد.
در دور دوم گروهی هلند در برابر آرژانتین، برزیل و آلمان شرقی هر سه دیدار را مقتدرانه برد و با 8 گل زده و بدون گل خورده راهی فینال شد. برزیل هم که دو تیم دیگر را مغلوب نموده بود راهی رده بندی شد. مشابه همین شرایط برای آلمان غربی رخ داد. آنها توانستند بر یوگسلاوی، سوئد و لهستان غلبه کنند و به فینال بروند. لهستان نیز با غلبه بر دو تیم دیگر راهی رده بندی شد. البته آلمان همچون هلند بی دردسر صعود نکردند. آنها در مصاف با سوئد با دروازه بان فوق العاده شان، رونی هلشتروم، کار فوق العاده مشکلی داشتند. در دیدار با لهستان نیز بازی تا دقایق پایانی مساوی دنبال می شد و هر لحظه شانس صعود لهستان به فینال وجود داشت تا در دقیقه 76 گرد مولر خیال همه را راحت کرد. در دیدار رده بندی لهستان با گل دقیقه 76 گرزگرز لاتو که هفتمین گل خود را وارد دروازه برزیل کرد توانست عنوان سومی را از آن خود کند. در فینال هم آلمان غربی ابتدا اسیر پاسکاریهای منظم و متوالی هلند شد تا در همان دقیقه اول اولی همینس، کرویف را سرنگون کند و داور نقطه پنالتی را نشان دهد. در ادامه این آلمان بود که صاحب ضربه پنالتی شد و پل برایتنر بازی را به تساوی کشاند. اما این پایان کار نبود و در اواخر نیمه نخست گرد مولر از یک موقعیت تقریبا مرده یک گل خلق کرد و آلمان پیش افتاد. تلاش دو تیم در نیمه دوم به نتیجه نرسید و این آلمان بود که سر انجام پس از دو دوره که در گامهای نهایی دچار مشکل می شد، توانست جام جهانی را برای اولین بار بالای سر به ببرد! بله آنها قبلا در 1954 جام جهانی را بالای سر برده بودند. اما این جام جدید بود و آلمان نخستین تیمی بود که توانست آن را فتح کند.
آلمان در جام دهم
آلمان هر آنچه برای قهرمانی لازم بود را داشت. هلموت شون که قبلا دستیار زپ هربرگر بود و مدتها تجربه اندوخته بود، در 1964 به عنوان سرمربی ژرمنها انتخاب شده بود. او دو جام جهانی 1966 و 1970 را با مدالهای نقره و برنز به پایان برده بود و با استفاده از تجربه ارزشمندش این بار به کمتر از مدال طلا قانع نبود. بازیکنان آلمان که معتقد بودند در دو جام جهانی قبلی حقشان خورده شده است، مصمم بودند این بار حق خود را از فوتبال بگیرند. آنها گروهی از بازیکنان مستعد بودند که 6 نفر از ترکیب اصلی آنها به تازگی با بایرن مونیخ قهرمان جام باشگاههای اروپا شده بودند و بدلیل هم باشگاهی بودن، چشم بسته همدیگر را پیدا می کردند. از طرفی بازی در خانه برگزار می شد و آنها از حمایت تماشاگران برخوردار بودند و بخوبی از امتیاز میزبانی برای تحت فشار قرار دادن حریف استفاده می نمودند.
در دیدار اول مقابل شیلی در دقیقه 18 ژرمنها بدنبال پاسکاریهای مکرر پشت محوطه جریمه توپ را به پل برایتنر پاس دادند و این بازیکن با یک شوت دیدنی از حدود 25 متری توپ را به گوشه بالا دروازه فرستاد. در ادامه دو تیم موقعیتهایی روی دروازه یکدیگر ایجاد کردند، ولی هیچکدام به گل تبدیل نشد. نخستین کارت قرمز تاریخ جام جهانی (نه نخستین اخراج!) در دقیقه 67 به کارلوس کازلی از شیلی تعلق گرفت. شیلی که یازده نفره هم حریف آلمان نبود، این بازی را باخت. ولی میزبان چندان که انتظار میرفت قدرتمند ظاهر نشد. در دیدار دوم آلمان غربی به مصاف استرالیا رفت و همانطور که پیش بینی می شد برای پیروزی برابر این حریف تازه به جام جهانی آمده مشکلی نداشت. ابتدا اووه رات دردقیقه 12 توپ برگشتی را از پشت محوطه جریمه به گوشه بالا فرستاد و میزبان را پیش انداخت. درست بر خلاف برایتنر که به پای راست و به سمت راست دروازه بان شلیک کرده بود او با پای چپ سمت چپ دروازه را هدف گرفت. دقیقه 34 هوینس از نزدیکی خط عرضی و از بیرون محوطه جریمه توپ را سانتر کرد و کولمن با ضربه سر توپ را زمینی به کنج دروازه بان فرستاد. این بار سمت راست! راستی گرد مولر کجا است؟ در دقیقه 53 روی یک کرنر او با یک ضربه سر از درون محوطه شش قدم مشابه کولمن وراد دروازه کرد. البته این بار سمت چپ! براستی این از نظم ژرمنها نشات می گیرد یا صرفا تصادف است؟
در دیدار سوم آلمان غربی به دیدار دیگر تیم تازه وارد به جام جهانی یعنی آلمان شرقی می رود. آلمان غربی از 1955 و آلمان شرقی از 1972 به عنوان ناظر در سازمان ملل پذیرفته شده بودند اما هر دو به تازگی و در 18 سپتامبر سال 1973 به عضویت کامل سازمان ملل درآمده بودند و دیدار دو تیم از دو بلوک شرق و غرب به شمار می آمد. دو ملتی که تا پیش از جنگ جهانی دوم یک ملت بودند و با شکست در جنگ جهانی به دوقسمت تقسیم شدند. حتی برلین پایتخت آنها نیز به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم شده بود. تفاوت آلمان شرقی با آلمان غربی تفاوت بلوک شرق بود با بلوک غرب. تفاوت پلیس مخفی بود با تجارت آزاد. امروز هم با گذشت حدود 28 سال از اتحاد دو آلمان اگر به عکس هوایی برلین در شب نگاه کنید متوجه تفاوت دو نیمه شرقی و غربی خواهید شد. بازی مطابق انتظار با برتری و حملات همه جانبه میزبان شروع شد. این برتری اما به گل نرسید و موقعیت های میزبان یکی پس از دیگری از دست می رفت. در دقیقه 77 روی یک توپ بلند که "اریک هامان" ارسال کرده بود، "یورگن اشپراوسر" توپ را ربود و در میان تعجب از بین سه مدافع آلمان غربی عبور کرد و توپ را به طاق دروازه زپ مایر کوبید. آنها ضرب المثل "بفرمایید. منزل خودتان است." را جدی گرفته بودند.
این نتیجه باعث شد آنها، همسایگان شرقی، در کمال شگفتی سرگروه شوند. سرگروهی که روی کاغذ چندان به نفع آنها نشد. آنها مجبور بودند در دور دوم گروهی با برزیل و آرژانتین و هلند دیدار کنند در حالیکه همسایه غربی آنها باید با یوگسلاوی، لهستان و سوئد دیدار می کرد. اگر به جدول زمانبندی جام جهانی نگاهی بیندازیم متوجه می شویم بازی های گروه اول در ساعت 19:30 و بازیهای گروه دوم که برزیل، مدافع عنوان قهرمانی، در آن حضور داشت، ساعت 18 برگزار می شد. آیا ممکن است آلمان غربی حسابگر مسیر ساده تری را انتخاب کرده باشد؟ آیا ممکن است از این دیدار برای بدست آوردن دل همسایه شرقی که زمانی یک کشور بوده اند استفاده کرده باشد؟ کسی نمی تواند به طور قطع حکم کند. ولی مروری بر تاریخ رقابتهای مختلف جام جهانی و جام ملتهای اروپا احتمال چنین امری را تقویت می کند. همین حدس و گمانها البته باعث شده بود بسیاری فوتبال آلمان را حسابگرانه و ماشینی معرفی کنند و به نوعی القا کنند آنها روح فوتبال را می کشند. اگر چه به جام دهم ربطی ندارد، اما در دوران یواخیم لوو این روند تغییر کرد و آلمان در جامهای جهانی 2010 و 2014 و یورو 2016 با اینکه سرنوشتش برای انتخاب مسیر آسانتر دست خودش بود، اما بازی واقعی خود را کرد و نتیجه آنکه امروزه دیگر کمتر کسی فوتبال آلمان را ماشینی قلمداد می کند یا اعتراف نمی کند که آلمان امروزه بسیار زیبا و چشم نواز بازی می کند.
در دور دوم آلمان ابتدا به مصاف یوگسلاوی، حریف سنتی خود رفت. حریفی که از 1954 کمتر جامی بود که مقابل آنها قرار نگیرد. از 6 جام قبلی در 4 جام آنها با یوگسلاوی دیدار کرده بودند. در جامهای 66 و 70 هم که با هم روبرو نشدند، یوگسلاوی به جام جهانی راه نیافته بود. در چهار جام قبل از 1954 نیز که این دو تیم بازی نکردند، یا آلمان حضور نداشت یا یوگسلاوی. در چهار دوره ابتدایی دو جام آلمان غایب بود و دو جام یوگسلاوی!!! یعنی هرگاه هر دو تیم در جام بوده اند دست تقدیر آنها را به هم رسانده است. از قضا هر چهار بار هم بازی چهارم ژرمنها با یوگسلاوی بوده. حتی جام 54 هم که تیمها با دو بازی صعود می کردند کار آلمان به پلی آف کشید تا نظم عددی آنها بر هم نخورد. البته در آن جام یوگسلاوی با دو بازی صعود کرد و در آن جام در سومین بازی مقابل آلمان قرار گرفت. نکته دیگر آنکه سه دیدار قبلی دو تیم در مرحله یکچهارم نهایی صورت گرفته بود. این بار هم مسابقات دور دوم گروهی بین دو تیم برتر به نوعی حکم نیمه نهایی را داشت و بین تیمهای دیگر حکم یکچهارم را. با توجه به تعداد تیمها در آن روزگار مرحله یکهشتم وجود نداشت. دست بر قضا از این چهار تقابل دو بار آلمان سرگروه بود که مجبور شد با یوگسلاوی در یکچهارم بازی کند (58 و 62) و دو باری که تیم دوم شده بوده، یوگسلاوی با برزیل همگروه بوده است.
در بازی با یوگسلاوی ابتدا در دقیقه 39 باز هم این پل برایتنر، مدافع آلمان بود که مشابه بازی با شیلی همان نقطه را هدف کرد. گوشه بالای دروازه و سمت راست دروازه بان. این بار هم بیش از 20 متر با دروازه فاصله داشت و البته در بازی شیلی کمی زاویه دارتر بود و کمی هم از فاصله دورتر شلیک شده بود. ببینم کسی میداند گرد مولر، آقای گل جام جهانی قبل اکنون که در خانه بازی می کند کجاست؟ چرا او این جام انقدر کم فروغ است. در دور گروهی او تنها یک گل زد ولی گرد مولر 28 ساله باید در اوج باشد. او در دقیقه 77 کمی نگاهها را تلطیف کرد. روی نفوذ اولی هوینس و پاس عقب او توانست از داخل شش قدم و در شرایط نامتعادل در حالیکه زمین خورده بود گل برتری و تثیبت کننده آلمانها را به ثمر برساند.
بازی با سوئد که در دیدار نخست مقابل لهستان شکست خورده بود برای سوئد حکم مرگ و زندگی را داشت و این کار آلمانها را سخت می کرد. بخصوص که بارش فوق العاده بیش از آنکه مناسب تیم میزبان باشد، مناسب تیم فیزیکی سوئد بود. در این دیدار رونی هلشتروم بارها مهاجمان آلمان را ناکام گذاشت و حسابی تماشاگران را با استرس مواجه کرده بود که آیا قرار است این بار هم آلمان فقط نقش گرم کننده تنور مسابقات را داشته باشد؟ در دقیقه 25 رالف اشتروم مهاجم 21 ساله سوئد توپ برگشتی را سر ضرب و با چنان شدتی به طاق دروازه زد که زپ مایر حتی نتوانست درست توپ را ببیند. نیمه اول با برتری سوئد به پایان رسید و با این نتیجه شانس آلمان نهایت برای دیدار رده بندی بود. واقعا چه کسی در آلمان تمایل داشت یکبار دیگر در دیدار رده بندی حاضر شود؟ در نیمه دوم خیلی زود آلمانها به گل تساوی رسیدند. گرد مولر درون محوطه جریمه با مدافعان سوئد در گیر شد که در برگشت اووه رات از حوالی نقطه پنالتی به صورت زمینی به تور دروازه دوخت. تنها یک دقیقه بعد باز هم این گرد مولر بود که توپ ارسالی اولی هوینس را با استپ سینه مقابل راینر بونوف قرار داد تا تقریبا از روی خط محوطه جریمه با ضربه ای زمینی توپی را به سمت راست دروازه بان شلیک کرد که با برخورد با هر دو تیرک عمودی دروازه وارد دروازه شد.
این پایان کار نبود و یک دقیقه بعد اشتباه مدافعان آلمان در دفع توپ باعث شد رولند ساندبرگ در موقعیت مناسب قرار بگیرد و با ضربه ای زمینی با پای چپ بازی را به تساوی بکشاند. در دو دقیقه 3 گل به ثمر رسیده بود! در دقیقه 77 یورگن گرابوفسکی موفق شد روی پاس برند هولزنباین با یک شوت دقیق از داخل محوطه جریمه گوشه دروازه سوئد را هدف بگیرد. با این نتیجه آلمان و لهستان هر دو چهار امتیازی بودند و دیدار آلمان و لهستان در دور دوم گروهی در واقع در حکم نیمه نهایی بود. در دقایق پایانی نفوذ گرد مولر و برهم زدن تعادل که لغرندگی زمین هم در آن بی تاثیر نبود، یک پنالتی را برای آلمان به همراه داشت که اولی هوینس با فریب دروازه بان توپ را زمینی به گوشه سمت چپ دروازه بان فرستاد. اگر کسی نتیجه 4-2 را ببیند و بازی را ندیده باشد نمی داند برای کسب این نتیجه ژرمنها چه رنجی بردند. از بازی فوق العاده سوئد، دروازه بان آماده و مهاجمان سوئد نمی توان به سادگی عبور کرد. آنها در دور گروهی نیز تنها تیمی بودند که توانسته بودند هلند بزرگ را متوقف کنند. اتفاقی که در دور دوم گروهی هیچ تیمی نتوانست رقم بزند. حالا شاید قدرت آلمان و لهستان که توانسته بودند، سوئد را شکست دهند بیشتر معلوم شود.
دیدار با لهستان که بهترین خط حمله و آقای گل جام را در اختیار داشت و هر پنج دیدار قبلی خود را برده بود، آرژانتین و ایتالیا را مغلوب قدرت خود کرده بود، برای میزبان رو کاغذ اصلا آسان نبود. اما باید گفته شود که در زمین بمراتب سخت تر هم بود!!! دو تیم موقعیت های بیشماری را روی دروازه هم ایجاد کردند که درخشش دروازه بانها مانع از گل شدن آنها شد. بخصوص دروازه بان لهستان که در نیمه دوم، پنالتی اولی هوینس را که روی نفوذ هولزنباین و تکل بی احتیاط مدافعان لهستان بدست آمده بود را مهار کرد. از واکنشهای خارق العاده زپ مایر نیز نمی توان به سادگی گذشت. از دفع دو توپ پشت سر هم در محوطه جریمه که به دنبال غفلت مدافعان آلمان نصیب لهستانیها شده بود تا مهار شوتهایی که به گوشه ی بالای دروازه صورت گرفته بود. توپهایی که مهارشان برای هر دروازه بانی ممکن نیست. سر انجام اما قفل دروازه لهستان گشوده شد. نفوذ بونوف به محوطه جریمه و درگیری او با مدافعان باعث شد توپ در برابر پای گرد مولر بیفتد تا با شوت زمینی این بازیکن از حوالی نقطه پنالتی به گوشه دروازه و سمت راست دروازه بان، توانست علاوه بر تثبیت برتری آلمان در برابر لهستان، سومین گل خود را در این تورنمنت به ثمر برساند. او با گذر از پله، دومین گلزن تاریخ جام جهانی در آن مقطع توانست به همراه ژوست فونتین به برترین گلزن تاریخ رقابتها بدل شود که بیش از آنکه به عملکردش در این دوره باز گردد به درخشش فوق العاده او در مکزیک ارتباط داشت. البته نباید فراموش کرد فونتین در یک دوره به این موفقیت رسید و گرد مولر در دو دوره. گرد مولر تعداد گلهایش را با شماره پیراهنش برابر کرد!
دیدار فینال یک نبرد کلاسیک بود. نبرد توتال فوتبال هلند در برابر نظم و انسجام آلمان. آلمانی که رسانه های انگلیسی که نمی توانستند در برابر این فوتبال حرفی برای گفتن داشته باشند، نام ماشینی را روی آن گذاشته بودند. آنها پا را از این هم فرا تر گذاشته بودند و به نبرد هلند و آلمان به نبرد خیر و شر تعبیر کردند. هلندیها که پس از جنگ جهانی دوم برای اولین بار به جام جهانی رسیده بودند، با تکیه بر درخشش کرایف که به بارسا منتقل شده بود و همبازیان سابقش که در آژاکس توانسته بودند، سه بار پیاپی از 71 تا 73 قهرمان جام باشگاههای اروپا شوند و در مقابل، ژرمنها که عمدتا از بازیکنان بایرن مونیخ تشکیل شده بودند و به تازگی جام باشگاههای اروپای 74 را فتح کرده بودند و دارنده عنوان قهرمانی جام ملتهای اروپا 72 بودند، در خانه می خواستند بر دو ناکامی 66 و 70 پایان دهند و پایان خوشی را برای ستارگانی که آخرین جام جهانی شان را تجربه می کردند، نظیر بکن بائر و گرد مولر و یا حتی ستارگانی که آخرین بازی ملی شان را تجربه می کردند، نظیر اووه رات و همین گرد مولر رقم بزنند!
بازی با توتال فوتبال که تیکی تاکای بارسا بعد ها از آن الهام گرفته شد، شروع شد. پاسهای متوالی بدون اینکه ژرمنها بتوانند این تیک تیک ساعت را از کار بیندازند. در ادامه نفوذ کرایف و سرنگون شدن او توسط اولی هوینس، یک پنالتی را برای هلند به همراه داشت. همان ابتدای مسابقه بدون اینکه آلمانیها حتی یک ضربه به توپ بزنند، هلند با پنالتی یوهان نیسکنس به گل رسید. در ادامه این باز هم هولزنباین بود که با نفوذ به محوطه جریمه با تکل ویم یانسن، هافبک هلندی سرنگون شد تا داور انگلیسی پنالتی بگیرد. با توجه به اینکه هوینس در بازی با لهستان پنالتی از دست داده بود، باز هم این پل برایتنر 22 ساله که عضو بایرن مونیخ بود و در ورزشگاه خانگی بود که با اعتماد بنفس پشت توپ قرار گرفت و توپ را زمینی به گوشه دروازه، سمت راست دروازه بان فرستاد. با این گل او به عنوان یک مدافع با سه گل در کنار گرد مولر و بالاتر از مهاجمانی نظیر اولی هوینس، گرابوفسکی و هولزنباین قرار می گرفت که در نوع خود با توجه به سن و سال او تحسین بر انگیز بود. در حالیکه در فینالهای قبلی هرگز پنالتی صورت نگرفته بود، در این بازی دو پنالتی گرفته شد که سهم هر تیم یک ضربه بود.
بازی با درخشش دروازه بانها ادامه داشت. هیچ تیمی نمی خواست بازنده شود. در یک صحنه برتی فوگتس، مدافع آلمانها نفوذ کرد و با دروازه بان هلند تک به تک شد. ولی ضربه او را دروازه بان هلند، یان یانگ بلود به کرنر فرستاد. شاید اگر به جای او یک مهاجم قرار داشت اوضاع فرق می کرد. در ادامه و در دقیقه 43 مشابه گل دوم به یوگسلاوی گرد مولر صاحب موقعیت شد. با این تفاوت که این بار راینر بونوف بود که با عبور از مدافع مستقیم از راست نفوذ کرد و با یک پاس عقب مولر را صاحب توپ کرد. او هم توپ را به همانجایی فرستاد که قبلا برایتنر فرستاده بود. او هم که عضو بایرن مونیخ بود در 28 سالگی توانست با 14 گل بالاتر از ژوست فونتین قرار بگیرد. در صدر جدول گلزنان جام جهانی. رکوردی که 32 سال در اختیار او بود تا رونالدوی برزیلی در همین آلمان آنرا از چنگ وی درآورد. گردش روزگار را ببین که 8 سال بعد هموطن مولر، در برزیل، در برابر این تیم در برابر چشمان رونالدو دو باره این عنوان را تصاحب کرد تا باز هم عنوان آقای گلی در اختیار یک آلمانی باشد. ضمن اینکه در آن بازی سرانجام آلمانها با وجود آنکه دو جام کمتر از برزیلیها حاضر بوده اند (یک بار بدلیل دوری راه و یکبار بدلیل محرومیت ناشی از جنگ جهانی) عنوان بهترین خط حمله جام را نیز تصاحب کردند. این زیبایی فوتبال است که همیشه فرصت جبران می دهد. به هر حال با این گل آلمان برنده به رختکن رفت.
نیمه دوم هلندیها که همه چیز را از دست رفته می دیدند، تلاش کردند به بازی برگردند. ولی آلمانها هم هوشیار بودند. مدافعین نمی خواستند در خانه برتری را از دست بدهند. زپ مایر هم معدود موقعیتهای جدی هلند را مهار می کرد. روی ضد حمله آلمانها بسیار قدرتمند و فرصت طلب نشان دادند. یکبار دیگر هولزنباین نفوذ کرد و ویم یانسن به شکل آشکار او را سر نگون کرد اما داور انگلیسی از این صحنه که به مراتب از پنالتی هلندیها پنالتی تر بود! به سادگی گذشت. قبل از این صحنه هم کمک داور در شرایطی که شاید دو سه متر گرد مولر پشت خط آفساید قرار داشت در کمال تعجب آفساید گرفت تا مانع از واقعی تر شدن اختلاف خیر و شر شود!!! ژرمنها با فتح این جام به اوروگوئه و ایتالیا رسیدند و بلکه با توجه به دو مقام سومی که در 1934 و 1970 کسب کرده بودند بالاتر از ایتالیا قرار گرفتند و با توجه به نایب قهرمانی 1966 بالاتر از اوروگوئه. از طرفی گل گرد مولر، صدمین گل آنها در جامهای جهانی بود. پشت سر برزیل 109 گله و بالاتر از مجارستان 70 گله، اوروگوئه 57 گله و ایتالیای 53 گله. آنها در آن مقطع تنها تیمی بودند که توانسته بوند هر دو جام را فتح کنند. هم جام ژولریمه را و هم جام فیفا را. آنها پس از سه دوره متوالی که روی سکو رفتند و مدالهای رنگارنگ گرفتند، این بار خوشرنگ ترین مدال را بر گردن آویختند و نخستین تیمی بودند که جام جدید را بالای سر بردند. اما نباید فراموش کرد که برای جامهای جهانی بعدی بسیاری از ستاره های آنها یا بازنشسته می شدند یا بسیار مسن بودند و لازم است خون تازه به کالبد تیم ملی آلمان تزریق شود. سرنوشت برزیل 70 در این جام براحتی می تواند برای آنها در 78 تکرار شود. آیا آنها آمادگی کنار آمدن با این شرایط را دارند؟ باید چهار سال صبر کرد.
جام در یک نگاه
میزبان : آلمان غربی
قهرمان : آلمان غربی
نایب قهرمان : هلند
بهترین خط حمله : لهستان با 16 گل
آقای گل : گرزگرز لاتو از لهستان با 7 گل
توپ طلا : - (در آن زمان بهترین بازیکن انتخاب نمیشد.)
بهترین بازیکن جوان : ولادیسلاو زمودا از لهستان
برنده بازی جوانمردانه : آلمان غربی
بهترین دروازه بان : - (در آن زمان بهترین دروازه بان انتخاب نمیشد.)
کارت زرد : 87
کارت قرمز : 5 (برزیل، اوروگوئه، استرالیا، چکسلواکی و زئیر هر کدام یک کارت قرمز)
گل بخودی : 3
تعداد تیمها : 16
تعداد بازی : 38
تعداد گل : 97
میانگین گل زده : 2.55
تعداد تماشاگر : 1774022
میانگین تماشاگر : 46685
بیشترین تماشاگر : گروهی آلمان غربی - شیلی 83168 نفر
میانگین بازی ملی تیم قهرمان : 42
میانگین سن تیم قهرمان : 27.2 سال
میانگین قد تیم قهرمان : 1777 میلیمتر