طرفداری- در فصلی که شاید خیلی ها جایگاهی بهتر از سوم یا دوم (آن هم در خوش بینانه ترین حالت) برای بارسلونا نمی دیدند این تیم موفق شد دو جام بسیار مهم (لالیگا و کوپا دل ری) کسب کند. قهرمانی هایی که نمی توان از آن ها ساده گذشت، دلایل بسیاری وجود دارد از جمله اینکه رئال مادرید، فاتح 4 لیگ قهرمانان اروپا در 5 فصل اخیر و پرافتخار ترین تیم لالیگا، برای دو جام داخلی رقابت مستقیمی با بارسلونا دارد. مادریدی ها با بازیکنانی مانند راموس، مارسلو، مودریچ، کروس، رونالدو و دیگر ستارگان خود کاملا قافیه را به تیم حریف باخته اند و امتیازهای زیادی را از دست دادند. درحالی این اتفاق افتاد که ارنستو والورده تیمی را تحویل گرفت که از 3 جام مهم فصل، در فصل گذشته فقط جام حذفی را برده بود، آن هم با وجود فوق ستاره ای مانند نیمار، قضیه آن جا پیچیده شد که بارسلونا یک نیم فصل را بدون وینگر پشت سر گذاشت، دمبله مصدوم شد و دلوفئو نیزعملکرد خوبی نشان نداشت. خط هافبک بارسلونا نیز به شدت تضعیف شده نشان داد و ستاره آن آندرس اینیستای 33 ساله شده بود. همه این ها یادآوری شد که بگوییم بارسلونا نیاز به تغییراتی در تیمش داشت، وقتی بازیکن مهمی را از دست دادید و بازیکنان فعلی تیم تان عملکرد مطلوبی ندارند نیاز به تغییرات دارید. والورده تغییرات زیادی ایجاد کرد اما مهم ترین آن تغییر سیستم تیمش بود، بارسا فصل را با سیستم 3-3-4 شروع کرد که عواقب آن تحقیر در مقابل رئال مادرید بود، والورده تصمیم گرفت تیمش را به 2-4-4 تغییر دهد. دلایل زیادی برای این کار وجود داشت که به مهم ترین ها اشاره خواهیم داشت.
چرا بارسلونا 3-4-4 بازی نکرد؟
دلیل اول ابزار لازم برای استفاده از سیستم 3-3-4 است، این سیستم 3 هافبک بسیار توانا می خواهد تا وجود اینکه فقط 3 نفر هستند وسط زمین را کنترل کنند، در بارسای پپ این موضوع ساده تر بود زیرا مثلث بوسکتس، ژاوی و اینیستا را در مرکز زمین داشت اما در تیم والورده موضوع متفاوت است، راکیتیچ به هیچ عنوان توانایی بازی در پست 8 (به دو هافبکی که در سیستم 3-3-4 جلوی هافبک دفاعی بازی می کنند پست 8 می گویند) را ندارد، هافبک پست 8 یا باید شاتلر باشد، مانند مودریچ که با پا به توپش تیم را از حالت تدافعی به حالت هجومی در می آورد، یا باید کنترل کننده باشد، مانند کروس و ژاوی که به بازی ریتم می دادند و نقش های مختلفی را انجام می دادند. راکیتیچ نه حفظ توپ خیلی خوبی دارد، نه پاسور قهاری است و نه مانند مودریچ پا به توپ بالایی دارد، در نتیجه بدرد پست 8 نمی خورد. از طرفی آندرس اینیستا 33 ساله دیگر توانایی گذشته را نداشت. اما ابزار دیگری که نیاز است و به آن اشاره خواهیم داشت، داشتن 2 وینگر تخصصی و بسیار توانا است، در بارسا مسی دیگر توانایی بازی در پست وینگر را ندارد زیرا دوندگی زیادی نداشته و اگر وینگر باشد چه کسی تیمش را به جلو ببرد؟ غیر از مسی بازیکن دیگری وجود ندارد که اوپن پلی را به خوبی انجام دهد و مسی هر چه آزاد تر باشد برای بارسلونا بهتر است. دمبله مصدوم و دلوفئوی ناتوان نیز کمکی به بارسا نکردند. حتی قهرمان اروپا یعنی رئال نیز به دلیل نداشتن وینگر از سیستم دیگری استفاده می کند. وقتی ابزاری برای این سیستم وجود نداشت پس باید تغییری در سیستم بارسا ایجاد می شد.
چرا 2-4-4؟
در سیستم این فصل بارسا تغییرات زیادی داده شده بود، استفاده از سیستم های مختلفی مانند 2-4-4 لوزی و غیر لوزی و دیگر سیستم ها نشان می داد بارسا سیستم خیلی ثابتی ندارد و مدام در حال تغییر است. در 2-4-4 غیر لوزی یا خطی ایوان راکیتیچ در پست 6 کنار بوسکتس بازی می کرد، دلیل آن این بود که راکی توانایی خوبی در پوشش بازیکنان خودی دارد و در زمینه توپ گیری و خراب کردن بازی حریف عملکرد خوبی دارد، همچنین این باعث می شد بوسکتس به جلو برود و راحت تر بازی سازی کند. اما مسی نیز بازیکن آزاد تری شده بود و هم به هافبک ها کمک می کرد و هم در امر گل زنی موفق بود. این سیستم خیلی از مواقع به 2-4-4 لوزی سوییچ می شد و عملکرد فول بک ها در آن مهم تر از قبل دیده شد. در سیستم گفته شده چون وینگری وجود ندارد و هافبک ها در میانه زمین هستند پس فول بک ها به حمله اضافه می شوند و نقش وینگر را بازی می کنند، آمار ها نشان می دهد جوردی آلبا و روبرتو نقش پر رنگی در گل های این فصل بارسلونا داشته اند، اگر کمی با دقت بازی ها را دیده باشید متوجه می شوید این دو فول بک نسبت به گذشته خیلی نفوذ بیشتری داشته اند. سرجی روبرتو 8 پاس گل و جوردی آلبا 12 پاس گل داده است.
ارنستو والورده با توجه به بازیکنانش سیستم و تاکتیک تیمش را انتخاب کرد، اینگونه نبود از روی ترس یا چیز دیگری این کار را کند. واقعیت این است بارسا توانایی این را نداشت به تمام حریفان فوتبالش را دیکته کند پس تصمیم گرفته شد تا بالانس بیشتری نسبت به قبل داشته باشند. تفکر مربی این بود که به جای زدن 5 گل در یک بازی و خوردن 2 گل، در چند بازی 2 گل بزنند و گلی نخورند. هنگامی که نیاز است حمله کنند و در دیگر دقایق بازی را کنترل کنند. بارسای فصل پیش در یک بازی 5-6 گل می زد اما ثبات لازم را نداشت، یعنی یک بازی عالی بود و در بازی بعد 4 گل می خورد. ایجاد تعادل بین خطوط جایگزین بازی های سینوسی شد و نتیجه خوردن گل های کم و زدن گل در زمان های لازم بود. در فصل 2017/2016 تیم انریکه گل های زیادی زد اما در بسیاری از بازی ها که نیاز به گل زدن و گل نخوردن داشت قافیه را به حریف باخت، چیزی که این فصل تبدیل به ثبات شده بود و بارسلونای والورده در زمین تیم های والنسیا، رئال مادرید، اتلتی، بیلبائو، سوسیداد، سلتا، سویا و تیم های دیگری که سخت می شود از آن ها در زمینشان امتیاز گرفت سر بلند بیرون آمد.
نبوغ والورده در استفاده از راکیتیچ
همانطور که گفته شد راکیتیچ در سیستم 3-3-4 بازیکن کار آمدی نیست، برعکس این قضیه نیز وجود دارد و با تغییر هوشمندانه پستش از پست 8 به 6 او به یک بازیکن بسیار مهم در بارسا تبدیل شد. راکی در تیم لوچو هنگامی که مسی به وسط می آمد دو نقش را بر عهده داشت، اول اینکه جای خالی او را پر کند و این یک بازی بدون توپ محسوب می شود و فضای خوبی برای دیگر بازیکنان می سازد و اگر توپ را به او بدهند می تواند خطرناک باشد. دومین مسئله این بود که فضای سمت راست را پوشش بدهد تا حریف از آن جا نفوذ نکند. موضوع و تفاوت در همین جا است، راکی در یک منطقه ایفای نقش می کرد و این درحالی بود که عملا نقش زیادی در بازی سازی نداشت، اما در تیم والورده او در تمام نقاط زمین حضور دارد که در مورد آن توضیح خواهیم داد.
همانطور که گفتیم راکی نقش پوششی را بر عهده داشت، او چند پوشش را با هم انجام می داد. ایوان با بازی در پست 6 این اجازه را به بوسکتس می داد که جلوتر برود و راحت تر تیمش را به جلو ببرد. با قرار گرفتن بین در مدافع باعث می شود فضایی که به دلیل جلو رفتن فول بک ها ایجا شده کم تر شود.
راکیتیچ نقش بوسکتس را به شکلی دیگر انجام می داد، وقتی فول بک ها جلو می روند نیاز است یک هافبک دفاعی بین دو مدافع یا در سمتی که فول بک نفوذ کرده حضور داشته باشد و فضای پشت فول بک را پوشش بدهد. در این تصویر همانطور که می بینید راکی، روبرتو را پوشش می دهد.
ایوان در پرس تیمش نیز بسیار تاثیر مثبتی دارد، هنگام پرس او با دوندگی زیادی که دارد عدم دوندگی مسی یا دیگر بازیکنان را جبران می کند. یا او یا بوسکتس مجبور می شوند تیم حریف را از جلو پرس کنند و دیگری سعی می کند او را پوشش دهد. در تصاویر زیر این موضوع کاملا مشخص است.
در باز پس گیری توپ با پرس نیز راکی نقش پر رنگی دارد. اگر بوسکتس به جلو برود این وظیفه راکی است که نزدیک به توپ باشد و بلافاصله پس از لو دادن توپ او حریف را به همراه دیگر بازیکنان نزدیک توپ پرس می کند و نقش پوششی دارد. در تصویر زیر راکیتیچ را می بینید نزدیک به توپ حرکت می کند و پس از لو رفتن توپ آن را باز پس گیری می کند، همان توپ به مسی می رسد و او توپ را به تیر دروازه می کوبد.
در تصویر زیر راکی بازیکن صاحب توپ را پرس می کند و علاوه بر خنثی کردن ضد حمله حریف باعث می شود او تحت فشار قرار بگیرد و در آخر توپ را لو بدهد.
بارسلونا می خواهد توپ را باز پس گیری کند، به راکی دقت کنید در چه فضایی قرار دارد، پس از پاس بازیکن حریف به نقطه مورد نظر خود می رود و با یک بازی خوانی و بستن فضا توپ گیری می کند. هم ضد حمله خنثی شده و هم بارسا شانس مجددی پیدا می کند.
این ها گفته شد نه برای اینکه بگوییم ارنستو والورده بهترین است، برای این گفته شد تا کمی با تفکراتش آشنا شویم و فوتبال را تاکتیکی تر ببینیم نه اینکه همه چیز را به شانس یا مسی ربط بدهیم. بدون شک ترشتگن، مسی و دیگر بازیکنان نقش زیادی داشته اند اما تغییرات سرمربی را نمی شود نادیده گرفت. در روزهایی که زحمات مربی ها نا دیده گرفته می شود بد نیست کمی با تفکر نظر بدهیم نه با تعصب. بارسلونا در تابستان این فرصت را دارد تا هافبک بازی ساز یا بازیکنان دیگری خریداری کند تا سبک و سیستمش تغییر کند اما در فصلی که گذشت بهترین سیستم همانی بود که استفاده شد.