طرفداری - جاناتان ویلسون، اَبَر تاکتیک نویس دنیای فوتبال، در پایان مطلب مفصل فنی - تحلیلی اش پیش از فینال لیگ قهرمانان اروپا جمله ای غریزی گفت که در نهایت تحقق یافت: "این فینال مملو از بی نظمی و هرج و مرج خواهد بود." فینال کیف مملو از اتفاقات و هرج و مرج هایی عجیب و غریب بود که در نهایت مجموع آن ها به سود رئال مادرید و به ضرر لیورپول تمام شد. البته اتفاقات همیشه بخشی از ماجرا است. اینکه شما اسم این اتفاقات را شانس بگذارید یا ذهنیت یا هر واژه دیگری کاملا به این مسئله بر می گردد که از چه تیمی حمایت می کنید. اما در نهایت وقتی صحبت از تحلیل تخصصی به میان بیاید، این حقایق، اطلاعات و آمار خواهند بود که صحبت می کنند.
بازی از سوی دو مربی با سورپرایز خاصی همراه نبود. لیورپول با همان 3-3-4 «Ultra-aggressive» که بارها در طول فصل از آن صحبت کرده ام به میدان آمده بود (توضیح مفصل فنی پیرامون سبک بازی لیورپولِ کلوپ در اینجا و اینجا) و رئال مادرید نیز با 2-1-3-4 محبوب زیدان. جایی که باز هم خط هافبک رویایی رئال مادرید قرار بود حکمرانی کند. خط هافبکی متشکل از کاسمیرو در پست شماره 6 و نقش «Destroyer» در جلوی مدافعان، تونی کروس و لوکا مودریچ کمی جلوتر به عنوان دو اَبَر هافبک که تمامی توانایی های یک هافبک میانی در نقش های گوناگون را دارند (All-round midfielder) و در نهایت ایسکو در پست شماره 10 با آن روحیات فانتزی همیشگی.
خیلی زود باید سر اصل مطلب برویم. اصل مطلبی که طی 24 ساعت گذشته تمامی تاکتیک نویسان روی آن متمرکز شده اند و انواع و اقسام تحلیل های مختلف پیرامون آن ارائه داده اند که البته برآیند همه این تحلیل ها یک نتیجه به همراه داشته است. مصدومیت محمد صلاح، به عنوان بهترین بازیکن لیورپول، به کل جریان بازی را چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ پارامترهای فنی تغییر داد. این مسئله را می توان از 3 زاویه به طور دقیق بررسی کرد.
لیورپول بازی را مطابق انتظار با «Gegenpressing» مشهور یورگن کلوپ (توضیح مفصل فنی پیرامون این موضوع) و با اتکا به خط جلوی «Ultra-aggressive» خود شروع کرد. کاملا انتظار می رفت که آن ها در نظر داشته باشند همچون بازی رفت مقابل سیتی از همین طریق خود را به حریف دیکته کنند. تا دقیقه 30 که محمد صلاح به عنوان اصلی ترین رکن خط جلو 3 نفره در میدان حضور داشت، یورگن کلوپ تا حد قابل قبولی در این زمینه توانست موفق ظاهر شود. تصویر زیر تعداد دفعاتی را نشان می دهد که در 30 دقیقه نخست بازیکنان رئال مادرید مالکیت توپ را از دست دادند. همان طور که می بینیم تا زمان حضور محمد صلاح آن ها 8 بار مالکیت توپ را به حریف واگذار کردند (دایره های نارنجی) که این همان بزنگاه هایی است که یورگن کلوپ روی آن همواره حساب باز می کند. از میان این 8 بار 4 بار بازیکنان رئال در زمین خود مالکیت را از دست دادند که بهترین نقطه برای خط جلوی لیورپول محسوب می شود. پس از مصدومیت صلاح و از دقیقه 30 به بعد تا انتهای بازی، بازیکنان رئال در مجموع باز هم 4 بار در زمین خودی مالکیت را از دست دادند که نشان می دهد خط جلوی 3 نفره لیورپول بدون صلاح در 60 دقیقه توانسته به همان اندازه 30 دقیقه نخست، بازیکنان رئال را تحت فشار قرار دهد.
نکته بعدی دقت روی پارامتر بازپس گیری توپ توسط بازیکنان لیورپول پیش و پس از مصدومیت محمد صلاح است. نمودار زیر روند بازپس گیری توپ توسط دو تیم را با محاسبه پارامتر "بازپس گیری بر دقیقه" در طول بازه های زمانی 15 دقیقه ای نشان می دهد. عملکرد باور نکردنی بازیکنان لیورپول در 15 دقیقه نخست و همچنین عملکرد خوب این تیم در 15 دقیقه دوم تا زمان حضور صلاح، به خوبی روند مثبت شاگردان یورگن کلوپ را در این زمینه نشان می دهد (قرمز). به محض خروج محمد صلاح می بینیم که چگونه بازیکنان لیورپول از لحاظ روحی و فنی دچار افت شدند. آنها در نیمه دوم در بهترین عملکرد خود در حد فاصل دقیقه 45 تا 75 باز هم نتوانستند به عملکرد خود در بازپس گیری توپ از حریف در زمان حضور صلاح حتی نزدیک شوند.
سومین نکته ای که به شدت مصدومیت صلاح روی آن تاثیر داشت، عملکرد بازیکنان لیورپول در فاز تهاجمی و ایجاد خطر روی دروازه رئال مادرید بود. تصویر زیر تعداد ضربات لیورپولی ها را تا دقیقه 30 به سمت دروازه رئال مادرید نشان می دهد. آن ها 9 بار به سمت دروازه رئال مادرید ضربه زدند (آبی) در حالی که بازیکنان رئال مادرید تنها 2 بار در 30 دقیقه ابتدایی توانستند به سمت دروازه لیورپول ضربه بزنند (نارنجی).
به محض خروج صلاح از زمین، اما همه چیز ناگهان تغییر کرد. تصویر زیر عملکرد دو تیم در تعداد ضربات به سمت دروازه یکدیگر را در حد فاصل میان دقیقه 30 تا پایان نیمه اول نشان می دهد. بازیکنان رئال 5 بار (نارنجی) به سمت دروازه لیورپول ضربه زدند در حالی که لیورپولی ها بدون صلاح هیچ بار نتوانستند خطری روی دروازه رئال ایجاد کنند. این مسئله در نیمه دوم نیز کاملا پر رنگ بود.
جاناتان ویلسون پیش از بازی مهم ترین مسئله تاکتیکی را «مسئله مارسلو» دانسته بود. فول بک فوق تهاجمی رئال مادرید همواره نقش مهمی را در فعالیت های تهاجمی تیمش داشته و ویلسون معتقد بود حضور صلاح و عقب نگه داشتن مارسلو می تواند تا حد زیادی در فاز تدافعی مسائل را برای لیورپول تحت کنترل قرار دهد. مسئله ای که باز هم در 30 دقیقه ابتدایی با حضور صلاح در زمین و تاثیرگذاری اش واضح بود. تصویر زیر نقاط لمس توپ مارسلو در 30 دقیقه نخست را در زمان حضور صلاح نشان می دهد. او تنها 9 بار در طول این مدت توانست توپ را در زمین لیورپول لمس کند و می بینیم که در یک سوم تهاجمی به ندرت توانست در نقاط کلیدی و حساس صاحب توپ شود.
با خروج صلاح و آزاد شدن مارسلو، بازی به کلی علی الخصوص در نیمه دوم تغییر کرد. تصویر زیر نقاطی را مشخص می کند که مارسلو از ابتدای نیمه دوم تا دقیقه 75 توپ را لمس کرده است. او 22 بار در زمین لیورپول صاحب توپ شد و نکته اصلی اینجاست که در نقاط کلیدی یک سوم تهاجمی توپ را به دست آورد. پاس زیبای او برای گرت بیل روی گل دوم، در نهایت محصول این حضور پیاپی در زمین لیورپول بود.
در کنار تمامی این حقایق فنی، اما لیورپول بدون صلاح نیز مقاومت خوبی داشت تا اینکه کاریوسِ عجیب و غریب ظاهر شد و پس از فاجعه صلاح، شوک دوم را به لیورپول وارد کرد. این دومین اتفاق بزرگ و عجیب و غریب بازی بود که طبیعتا روند بازی را به کل تغییر داد. با این حال کمی مشکل است که بگوییم لیورپول در صورت رخ ندادن تمامی این اتفاقات نیز می توانست در این فینال برنده باشد. شما کافی است به تعویض های دو تیم نگاه کنید. گرت بیل از روی نیمکت وارد بازی می شود و شروع به پرواز کردن در آسمان می کند و از آن سمت آدام لالانایی به میدان می آید که در طول فصل گذشته تنها 1 بار به طور ثابت در لیگ برتر به میدان رفته است.
مسئله تمامی این بد شانسی ها نیست. شما به سختی می توانید تصور کنید که در یک تورنومنت حذفی که تک بازی ها در آن حرف اول را می زند، لوکا مودریچ و تونی کروس به عنوان مثال در یک فینال نتوانند بازی را در خط میانی به طور کامل در اختیار خود قرار دهند. این دو اَبَر هافبک، همچون نیمه دوم فینال سال گذشته همه چیز را در دستان خود گرفتند. تونی کروس 9 بار در طول این دیدار به سمت یک سوم تهاجمی تیمش پاس ارسال کرد و دقت 100 درصد را از خود ثبت کرد. در حالی که مجموع هافبک های لیورپول در طول 90 دقیقه تنها 11 بار توانستند خط جلوی تیمشان را در یک سوم تهاجمی تغذیه کنند (2 بار بیشتر از تونی کروس). این تنها شاهکار هافبک آلمانی نبود. او در طول 90 دقیقه 9 بار دیگر نیز این بار از طریق ارسال پاس های بلند توانست هم تیمی هایش را تغذیه کند (با دقت 82 درصد). در حالی که مجموع هافبک های لیورپول 5 بار توانستند از طریق ارسال پاس بلند حملات متفاوتی را برای تیمشان طراحی کنند. چنین تفاوت آشکاری میان مهره های دو تیم به ما می گوید که سخت است تصور کنیم لیورپول با محمد صلاح هم می توانست مانع از قهرمانی رئال مادرید شود.
رئال مادرید با این کیفیت باور نکردنی مهره هایش در تمامی خطوط در زمین و روی نیمکت، در کنار زین الدین زیدان که به خوبی فهمیده در رختکن برنابئو چگونه باید همه را متحد نگه دارد و شاگردانش را همواره در بهترین موقعیت قرار دهد، می تواند سال آینده و سال پس از آن و سال های بعد تر هم در تورنمنتی حذفی همچون لیگ قهرمانان که تک بازی ها در آن حرف اول را می زند، موفق عمل کند. البته این مسئله را نباید فراموش کرد که اتفاقات نیز همواره به آن ها روی خوش نشان داده است. گابریله مارکوتی، فوتبال نویس مشهور، در یادداشتی استثنایی پس از سومین قهرمانی پیاپی رئال مادرید، جمله مشهوری را از مکس آلگری پیرامون اهمیت کیفیت فنی بازیکنان نقل کرد و بار دیگر روی این مسئله تاکید داشت که فوتبال علی رغم اینکه روز به روز بیشتر به سمت تاکتیک ها، آنالیزها و دنیای اعداد پیش می رود اما در نهایت همه باید در برابر کیفیت برتر بازیکنان سر تعظیم فرود بیاورند و این مسئله در تورنمنت حذفی و تک بازی محور همچون لیگ قهرمانان، نمود بیشتری پیدا می کند.