مطلب ارسالی کاربران
چو ایران نباشد تن من مباد، آقا این حواله دلار ما رسید!؟
یکی از آشنایان ما خیلی ایران ایران می کرد. از صبح تا شب می گفت هیچ کجا ایران نمی شود ، باید درهمین ایران ماند و همین جا هم مرد.از صبح تا شب هم از تاریخ ایران و فرزندان کوروش صحبت می کرد. ورد زبانش در همه مهمانی ها هم این بود : «چون ایران نباشد تن من مباد»
زمان خاتمی که بهره های بیست درصدی مد روز بود ، به قول خودش می خورد و می خوابید و از بانک بهره می گرفت و مرتبا می گفت هیچ جا ایران نمیشه. از ایران تکان نمی خورم.
چندی پیش که تق دلار درآمد ، خانه وزندگی و زمینش درحومه تهران را فروخت و همه را حواله دلار کرد و به کانادا فرستاد. البته از قبل اقامت گرفته بود ولی چون «فرزند کوروش » بود صدایش را درنمی آورد.
چند روز پیش درسوپرمارکت ایرانی ها دیدمش . به سراغش رفتم و به طعنه گفتم : چو ایران نباشد تن من مباد!
مشغول صحبت کردن با موبایل بود . با سراشاره ای به من کرد وبه طرف مقابل که آن طرف خط بود گفت : « آقا این حواله دلار ما رسید!؟»