در هفته ای که می رفت تا تاریخ دوباره با دو کامبکِ تقریبا غیرممکن نوشته شود، این رونالدو بود که با پنالتی دقیقه 98 خود به ماجراجویی مردان تورینی در اروپا خاتمه داد. |
چه شد؟
چه اتفاقی افتاد که رئال مادرید که در خانه حریف با برتری قاطع خود راه صعود را تا یک قدمی پایان طی کرده بود اینگونه تسلیم بازی هوشمندانه و تاکتیکی یاران مکس آلگری و جیجی بوفون شد؟
وقتی گل سوم توسط مارسلو زده شد ناامیدی بر تیم یووه سایه افکند و ده دقیقه پایانی بازی می رفت تا فاجعه ای بوقوع بپیوندد که هر ضربه مادریدی ها به طرزی عجیب گل نشد. شاید جرقه بازگشت از همین کمتر گل خوردن ها زده شد و گذشت تا تیم از غم شکست خانگی رها گردید و امیدوار به جبران نتیجه در بازی برگشت.
پس از شکست کلودیو مارکیزیو با نهیبی به بازیکنان یادآور شد که بازی برگشتی هم وجود دارد و سرانجام دلیل اصلی این همه امید و ایمان تورینی ها دقیقا یک شب پیش از بازی مرگ و زندگی رخ داد.
بارسلونا که سرمست از پیروزی پا به المپیکو گذاشته بود با بازی عالی رمی ها شکست غیرمنتظره ای خورد و همه یوونتوسی ها را هم امیدوار کرد که آنها نیز می توانند.
آلگری مانژو را در راس تاکتیک هجومی خود قرار داد. بازیکنی با خصوصیات فیزیکی بالا که هم توان سرزنی دارد و هم تخریبی. نبود سرجیو راموس که با وجود خصوصیات ممتاز دفاعی و تیمی از ویژگی های انضباطی هیچ بهره ای ندارد بسیار به چشم آمد و در اولین دقایق بازی بود که اشتباهات دومینویی کاسمیرو_واران_وایخو_کارواخال_ناواس دست به دست هم دادند تا یووه به بازی نگاه دیگری داشته باشد. پاشنه آشیل رئال پیدا شده بود و به مانند بازی فصل پیش با اتلتیکو که رئال در ابتدای بازی با استرس و اشتباه زیادی بازی می کرد گل دوم نیز دریافت شد.
بوفون در یکی از درخشانترین و با روحیه ترین شب های فوتبالی اش توانست تمام توپ های رسیده را دفع و مهار کند. در آن سوی میدان این کیلور ناواس بود که بار دیگر به زیدان نشان داد چندان تکیه گاه مطمئنی برای سپیدپوشان نیست. ضعف دفاع رئال بقدری مشهود است که هر بیننده ای براحتی می تواند به آن پی ببرد ولی زیدان نمی تواند ببیند.
این مطلب بیشتر از همه باید دادگاه زیدان برای انفعال و غرور او در تابستان گذشته باشد که تیم را بازیکنان موثر خالی و جایگزین مناسب را هم جذب نکرد. استرس نود دقیقه ای که پرز از گل اول بازی تا گل آخر بازی تحمل کرد باید او را مجاب کرد باشد که امسال زیدان را تحت فشار خرید و استفاده بازیکنان مورد نیاز در پست های ( دروازه بان ، مدافع ، وینگر و مهاجم نوک ) و یا دادن فرصت به مربی دیگری برای این منظور قرار دهد.
ای کاش
ای کاش که یوونتوس گل چهارم را هم می توانست بزند تا زیدان از این خواب سنگین مصنوعی بیدار شود. از اینکه نمی تواند قبول کند تیمش ضعف و نیاز به تقویت دارد. به اینکه دوران چند بازیکن در تیمت به پایان رسیده و باید خونی تازه به شاهرگش تزریق شود. به اینکه در باد قهرمانی پیاپی اش نخوابد و اول همین فصل را بیاد آورد که مصایب کنونی رئال ادامه همان روزها هستند. اینکه مهاجم اصلی تیم علیرغم حمایت کامل و رسیدن موقعیت های بسیار هنوز به تعداد انگشتان یک دست هم گل نزده. به گرانترین خرید باشگاه که در حساسترین بازی امسال به فکر گل پشت پا زدن و نمایشی بازی کردن است. وینگری که دیگر دفاع چپ تیم مرتب نفوذ نکند و کار دست تیم ندهد. ( گل هایی که از سمت مارسلو دریافت کردیم را در این فصل بشمارید ) به دفاعی که وقتی راموس طبق عادت دوکارته شد بتواند جایش را پر کند. به رونالدویی که دیگر نمی اوند 60بار در سال بازی کند و همه بازی ها را برایت درآورد و باید استراحت کند و کسی جور تیم را بکشد. آقای زیدان امیدوارم بیدار شده باشی