طرفداری- به تماشای الکلاسیکو نشسته ایم که ناگهان در صحنه ای عجیب و تازه، خلاقیت کارگردان تلویزیونی مادرید گل می کند و فوتبال را از نگاه سرجی روبرتو می بینیم که چگونه سوارز را می بیند و به او پاس می دهد تا بارسلونا گل اولش را به رئال مادرید بزند. صحنه ای که قبل تر تنها در بازی های کامپیوتری دیده ایم و بارها کونامی را به خاطر این بلندپروازی عجیب ستایش یا حتی مسخره کرده ایم. اما تکنولوژی دقیقا همان را در دنیای واقعی نشانمان می دهد و ما شاید گریبان ها بدریم و سر به بیابان بگذاریم از این همه خلاقیت و دیدن لیگ خودمان را با این امکانات تصور کنیم.
قبل تر از این نبوغ هم اینتل ما را شگفت زده کرده بود. جایی که موقعیت های حساس را با چرخش های دوربین و تصاویر حیرت آور برایمان تکرار می کرد یا حتی تا بازی های گوناگون دوربین روی خط دروازه میلیمتری گل شدن یا نشدن توپ را برایمان تایید می کرد.
حالا فوتبال ایران را می بینیم و ناگهان ذوق مان کور می شود. در طول هفته تمام بحث ها و جنگ و جدال هایمان بخاطر این است که گل پرسپولیس یا استقلال آفساید بود یا نه؟ برای کسی که فوتبال فرنگی دنبال می کند شاید عجیب باشد بحث روی آفساید بودن و نبودن، اما اینجا هیچ هم عجیب نیست. تصاویری که بتواند خط آفساید را به درستی به ما نشان دهد انتظاری خیلی زیاد و نابجایی است از صدا و سیمایی که کیفیت پخش تلویزیونی آن شبیه تصاویر جام جهانی 98 است.
اثری از حمید سحری
از گزارشگران سراسری و استانی گفته ایم، از کارشناسان برنامه های مربوط به فوتبال نیز صحبت شده است اما این بار نوبت به کیفیت پخش تلویزیونی فوتبال است. جایی که دوربین های بزرگ صدا و سیما در رقابت با تلفن های همراه و لایو های اینستاگرام هم کم می آورند. حالا شانس همراه مان باشد و بازی در انزلی و رشت نباشد و چمنِ باران خورده، گِل نشده باشد یا در جنوب و زمین های زرد و خشک و بعضا خاکی هم نباشد و چمن حداقل کیفیتش رقابت نکند با تصاویر که آن وقت نور علی نور می شود و به راحتی می توان 50 سال به گذشته بازگشت.
مقایسه کیفیت دیدار صنعت نفت و پرسپولیس از تلویزیون با یکی از بازی های نساجی از اینستاگرام این باشگاه
برای حل این مشکل راه های زیادی است. یکی از آنها این است که هر تیم خودش دست به کار شود و برای ورزشگاه خود دوربین و تجهیزات و فرستنده بخرد تا بازی تیمش زیر فشار بی کیفیتی له نشود و استعداد بازیکنان در لا به لای کیفیت پایین خفه نشود. شاید علی عبدالله زاده، بازیکن نفت آبادان درست می گوید که دلیل لژیونر نشدن ستاره های شهرستانی همین باشد که خودشان هم نمی توانند از تلویزیون خود را تشخیص دهند.
البته کیفیت بحثی جدا است و تخصص نیز بحثی دیگر. تصویر بردارانی که قطعا آموزش خاصی برای تصویر برداری از مسابقات فوتبال ندیده اند و به سادگی توپ را از میانه میدان گم می کنند و نماهایی می گیرند که بتوان با آنها روی اعصاب بیننده تلویزیونی رفت و بدتر از آنها کارگردان هایی که نمی دانند چه زمان باید تصویر آهسته نشان دهند، چه زمان نیمکت و چه زمان تماشاگران را. کم نبوده است موقعیت ها و گل ها و پاس ها و سیوهای زیبایی که قربانی پخش یک صحنه آهسته شد.
ایران به عنوان تیم سوم پس از روسیه میزبان و برزیل قدرتمند راهی جام جهانی شد و در گروهی قرار گرفت که اسپانیا نیز در آن قرار دارد و شاید تنها نقطه اشتراک ما و اسپانیایی ها در تصاویر تلویزیونی باشد. جایی که تصاویر خود را شبیه بازی pes از شرکت کونامی کرده ایم. البته با این تفاوت که آنها از بازی سال 2017 کونامی کپی کرده اند و ما از بازی سال 94 این شرکت.
بهبود کیفیت و پخش تلویزیونی فوتبال کار سختی نیست و کمی بودجه می خواهد و کمی کپی برداری از کشورهای پر تعدادی که از ما در این زمینه جلوتر هستند. بحثی که می تواند مطالبه فوتبالی ها شود و مسئولان را به اجبار وادار به پذیرش اصلاحات در این زمینه کند. البته مردم، رسانه ها، بازیکن ها و دیگران نیز باید دست به کار شوند و حتی برنامه های تلویزیونی که ادعای این را دارند که تریبون مردم هستند نیز باید کمی در مورد این مسئله صحبت کنند تا شاید باور کنیم تریبون مردم بودنشان را.
هر روز ایمانمان به این جمله بیشتر می شود که اینجا فوتبال دیدن جزو مشاغل سخت محسوب می شود.