قبل از این دیدار صحبت از آن بود که کدام تیم شانس بالاتری دارد؟ واقعیت این است با توجه به شرایط بد رئال در لیگ و حذف شدن در جام حذفی شانس پاریسی ها بیشتر بود، اما در زمین مسابقه نتیجه ای رقم خورد که این را نشان نمی داد. ابتدا در مورد سیستم دو تیم صحبت کنیم، رئال مادرید در این دیدار با سیستم 4-4-2 لوزی بازی می کرد سیستمی که در آن یک بازیکن آزاد در پشت دو مهاجم بازی می کند و بدون وینگر تخصصی است، در این سیستم نقش دو مدافع کناری در حمله بسیار پر رنگ است، از آن طرف اما پاریسی ها با سیستم 4-3-3 بازی کردند. اما دلیل استفاده از این دو سیستم چه بود؟ زیدان سعی داشت با قرار دادن چهار هافبک تخصصی بازی را از پاریس بگیرد و خط هافبک آن ها را فلج کند و با تعداد زیاد هافبک هایش تیم حریف را تحت فشار قرار دهد، در آن سو امری تیمش را کمی تدافعی چیده بود، به این دلیل که 3 مهاجم تخصصی در این بازی داشت با قرار دادن لوسلسو و رابیو قصد داشت تیمش را به لحاظ دفاعی تقویت کند، به نوعی او اول می خواست گل نخورد سپس گل بزند.
در ابتدای بازی همانطور که پیش بینی می شد رئال مادرید با فشار تماشاگرانش و استفاده از شرایط میزبانی قصد داشت تا به پاریسی ها شک وارد کند و در 20 دقیقه اول گل بزند تا پاریسی ها را به جلو بکشاند و با ضد حمله کار را تمام کند، استراتژی خوبی بود زیرا وقتی گل می زدند به عقب می آمدند و با دفاع پر تعداد و تیمی ضعف دفاعی خود را پوشش می دادند تا به این ترتیب فضای کمی به بازیکنان خلاق پاریسن ژرمن بدهند. آن طرف پاریس سعی زیادی داشت تا با پرس مدافع های رئال مادرید توپ را پس بگیرد و فشار اولیه را از خود خارج کند. شرایط به نفع پاریس رقم خورد و در 20 دقیقه ابتدایی گلی دریافت نکردند. به تصویر 1 نگاه کنید، ضعف ناچو در جایگیری و جا ماندن او در این دیدار رئال را به درد سر انداخته بود، نبود کارواخال می توانسن به ضرر مادریدی ها تمام شود اما اینگونه نشد، دلیلش را در ادامه توضیح خواهم داد.
در تصویر 2 مدافع چپ پاریسی ها را ببینید که می توانست کاوانی را تک به تک کند و به راحتی گل اول را بزنند اما او پاس نداد و توپ را به بیرون زد، اینجا به امری باید ایراد گرفت که با قرار ندادن کورزاوا، یکی از بهترین فول بک های دنیا همچین فرصت هایی را از تیمش گرفت. اگر دقت کرده باشید برچیچ در کار های دفاعی بسیار ضعیف عمل کرد و چند موقعیت رئال از طرف او بود درحالی که کورزاوا در دسترس بود اونای امری از او استفاده کرد. دیگر بازیکن ضعیف پاریسن ژرمن لوسلسو بود، او 4-5 بار جلوی محوطه جریمه خودی توپ را لو داد که باعث شد تیمش بشدت دچار مشکل شود، سوال اینجاست، چرا از آنخل دیماریا و دراکسلر استفاده نشد؟ رابیو قابلیت بازی در پست هافبک دفاعی را داشت حال شما در نظر بگیرید علاوه بر اینکه دیماریا و دراکسلر می توانستند تیمشان را از فشار رئال خارج کنند و دفاع مادریدی ها را اذیت کنند لوسلسو عکس آن ها عمل کرد و توانایی خارج کردن تیمش از پرس رئال را نداشت و نمی توانست توپ را به مهاجمین و دیگر بازیکنان برساند.
دیگر عیب پاریس این بود که نیمار برای خودش بازی می کرد، بازیکنی که قابلیت دریبلینگ بالایی دارد، سرعت بالایی دارد، چرا ازین ویژگی ها فقط برای خود نمایی استفاده می کند؟ به تصویر 3 دقت کنید، فضای زیادی که امباپه داشت و نیماری که به او پاس نداد، در چند صحنه دیگر نیز این اتفاق افتاد و نیماری که با این سن و سال پخته عمل نمی کند، برعکس امباپه بدون کار اضافه هرجا که نیاز بود دریبل می زد، اینجا می توان به صحبت های یوهان کرویف اشاره کرد، او می گفت وقتی می توانی پاس بدهی دریبل زدن معنایی ندارد، شما دقت کنید اگر نیمار پاس میداد امباپه تک به تک می شد و می توانست نتیجه را به کلی تغییر دهد. در مورد گل پاریس بخواهیم صحبت کنیم باید بگوییم فضای خالی که در سمت چپ رئال وجود داشت باعث شد راموس جای مارسلو را پر کند و همین به ضرر آن ها تمام شد، تصویر شماره 4 را ببینید متوجه فضای خالی که به رابیو دادند می شوید، ضمن اینکه هافبک های رئال وظیفه این را داشتند رابیو را یارگیری کنند، کافی است به هافبک ها دقت کنید که با وجود آن ها رابیو به راحتی دروازه را باز کرد. از آن طرف رئال مادرید روی پنالتی که لوسلسو داد به گل رسید، اشاره کردم به بازی ضعیف او، علاوه بر اینکه نتوانست وظیفه خودش را انجام دهد پنالتی نیز داد، تصویر شماره 6 را مشاهده کنید، نیازی به خطا نبود زیرا تعداد بازیکنان پاریسی نزدیک توپ زیاد بود اما با دادن پنالتی این فرصت را به کریستیانو دادند تا او گل مساوی را به ثمر برساند.
کمی در مورد او صحبت کنیم، می گویند کریستیانو کاره خاصی نکرد و یک پنالتی را گل کرد، سوال همین جا است، اگر گل نمی کرد چه؟ در بزرگی او همین بس که وقتی تیمش به او نیاز داشت آن ها را نا امید نکرد. دیگر بازیکن مادریدی ها که نقش بی نظیری داشت کاسمیرو بود، دقت کنید به بازی او، مانند بوسکتس تکنیکی نیست اما ضدحملات حریف را عالی خنثی می کند، در حملات حریف نقش بازیکن مکمل را دارد، فرض اگر مارسلو امباپه را یارگیری کند کاسمیرو فضای وسط را می بندد تا او به وسط نفوذ نکند، در تصویر شماره 5 اگر تکل او نبود معلوم نبود چه بر سر رئال می آمد. مسئله ای که می توان بار دیگر آن را نشان داد ضعف ناچو در این دیدار و عدم استفاده بازیکنان پاریسن ژرمت بود، تصویر شماره 7 را نگاه کنید متوجه خواهی شد نبود کارواخال چه ضرری می توانست بزند به این تیم، به راستی بازی های بزرگ جای بازیکنان بزرگ است و در این دیدار ها نقش آن ها مشخص می شود. همه چیز برابر پیش می رفت تا اینکه امری در تصمیمی عجیب تیمش را نابود کرد، آوردن مونیر به جای کاوانی پاشنه آشیل پاریس شد، می دانید چرا؟ حتما می گویید چون حملات پاریس آن قدرت اولیه را نداشت، بله اما این تنها دلیل آن نیست، به تصویر 8دقت کنید، نبود کاوانی که می توانست توپ را گل کند به ضرر پاریس تمام شد، اما گفتم یک دلیل دیگر نیز داشت، تصاویر 9 و 10 را ملاحضه کنید، مونیر اول جا ماند و سپس در جایی که کریستیانو گل دوم را زد مقصر اصلی بود، زیرا توپ از آن سمت ارسال شد که وظیفه مدافع این است اجازه این سانتر را ندهد.این تمام ماجرا نبود بر روی گل سوم نیز او مقصر اول بود، توپ باز هم از سمت او ارسال شد تا مارسلو که با اشتباه مدافعین پاریس فضا پیدا کرده بود گل سوم را بزند، تصویر 11 را مشاهده کنید، چند بازیکن پاریس را در محوطه دیدید؟ هیچ کدام مارسلو را یارگیری نکردند، مشخص است جلوی رئال اگر اشتباه کنید آن ها شما را جریمه خواهند کرد.
از امری گفتیم از زیدان نیز بگوییم، مربی که چیزی برای از دست دادن نداشت با یک تغییر تیمش را برنده بازی کرد و از اشتباه امری استفاده کرد، امری با قرار دادن مونیر در کنار آلوز سعی داشت سمت راست تیمش را محکم تر کند اما برعکس شد، مارکو اسنسیو تعویض طلایی زیدان بود و پایه گذار گل های دوم و سوم بود، بازیکنی که بدون کار اضافه پاس داد و تیمش دو گل به ثمر رساند. مردان کلیدی زیزو در این بازی را گفتیم اما مارسلو، پاسی که به کریستیانو داد را دیدید؟از آن فاصله او را تک به تک کرد، دریبل هایش را دیدید؟ دفاع پاریسی ها را نابود کرده بود، در صحنه گل سوم شاید اگر کسی او را نشناسد گمان کند یک مهاجم است که آن جا حضور یافته، کمتر مهاجمی قدرت هجومی او را دارد و کار های جادویی اش را می تواند انجام دهد، از عوامل اصلی خارج شدن رئال از پرس حریف او و مودریچ هستند، هر دوی آن ها با تکنیم بالا فشار را از روی تیم شان بر می دارند. این بازی به خوبی نشان داد پاریس بالانس درستی ندارد، نبود هافبک دفاعی و ضعف دفاعی این تیم می گوید که فقط داشتن مهاجم کافی نیست، ضمن اینکه شما بهترین بازیکن ها را داشته باشید ولی مربی اماتوری داشته باشید بازنده خواهید بود.
اونا امری تیمش را با دستان خودش نابود کرد، در میان بزرگان جایی برای ترسو ها نیست، وقتی شما با ذهنیت مساوی پیش می روید قطعا نخواهید برد زیرا ذهنیت بردن را نداشته اید. موضوع مهمی که وجود دارد و گول زننده بود سطح پایین لیگ فرانسه است، پاریس غیر از دیدار برگشت با بایرن در هیچ دیداری فشار زیادی را تحمل نکرده بود، عیار آن ها مشخص نشده بود، لیگی که تیم دومش موناکو در اروپا گل باران می شود و پاریس با تیم دومش هم می تواند قهرمان شود. باید دید در بازی برگشت چه می شود، آیا باز هم زیدان مچ امری را خواهد خواباند؟ یا اتفاق دیگری رقم می خورد.