حسین یک آپولونیمنچستری که فرگوسن تحویل گرفت، یه تیم رده بالا نبود. تیم متوسطی بود که در آستانه سقوط بود. ماموریت اول فرگوسن حفظ تیم بود که موفق شد و مرحله بعدی بالا بردن تیم از لحاظ اعتبار و شخصیت. فرگوسن بنیان یه تیم رو گذاشت برمبنای خواسته و داشتههاش. این تیم همون سالها تونست خودش رو بهعنوان تیم اول جزیره که رقیبی جز آرسنال نداشت، مطرح کنه. در ادامه با نزول آرسنال و صعود پول و ظهور آیراموویچ، رقیب منچستر یه تیم آبیپوش شد. تیمی که خودش از لحاظ اعتبار از منچستر خیلی پایینتر بود و بهلطف پول به این جایگاه رسیده بود. اما فرگوسن جلوی پول سر خم نکرد و با اتعطاف کافی رو به خرید ستارهها آورد و تونست جلوی ثروت مالک روسی بایسته. (همین انعطاف بزرگترین هنر فرگوسن بود که باعث شد بتونه سالها تیمشو از سطح خودش پایینتر نیاره) بعدها یه تیم دیگه مثل تیم آبراموویچ اضافه شد، سیتی و همین روند با 3 رقیب ادامه پیدا کرد. فرگوسن گرگ باراندیده لیگ انگلیس بود، در مورد این لیگ همهچیز رو میدانست و راه قهرمانی رو بهتر از هرشخص دیگهای بلد بود. چون از دورهای که لیگ انگلیس اعتبار الان رو نداشت تا دوره ورود ثروتهای هنگفت خارجی در این لیگ بود.
شاید هیچ شخصی مثل فرگوسن بر سر هیچ باشگاهی اینچنین دینی نداشته باشه و قطعا منچستر بدون فرگوسن، تیم کنونی نبود. شاید یه تیمی بود مثل چلسی قبل از 2004، البته شاید...
همونطور که قبلا گفتم، منچستر بهترین استفاده رو از شرایطش کرد و تونست در آغاز انفجار عصر ارتباطات خودشو بهعنوان بهترین برند فوتبالی مطرح کنه که تا سال 2008 هم ادامه داشت. بارسلونای پپ گواردیولا بود که تونست این عنوان رو از فرگوسن بگیره. شاید بشه نزول منچستر از همون سال و شکست جلوی بارسلونا آغاز شد، نه تیمی که مویس تحویل گرفته.
با تمام احترام به آقا وحید و دوستان گل منچستری، این نظر شخصی من بود.