FCBayern.ir- بیش از8 ماه است که پپ گواردیولا مربی مشهور اسپانیایی کار خود را با باشگاه بزرگ بایرن مونیخ آغاز کرده است همکاری که قرار داد آن ماه ها قبل تر از شروع سرمربی گری پپ اعلام شد و این قرار داد را به یکی از جالب ترین قراردادهای تاریخ فوتبال بدل کرد. اعلام این موضوع وقتی رخ داد که یوپ هاینکس سرمربی وقت بایرن این تیم را به اوج ارائه یک فوتبال تهاجمی، بی نقص و نایاب رسانده بود و کسی فکر این را نمیکرد که این موضوع در اواسط فصل و لحظه های حساسی اعلام شود.
قراردادی که وقتی زمستان گذشته اعلام شد نظرات کاملا متفاوتی از سوی منتقدین، بازیکنان و مربیان فوتبال سراسر جهان بیان شد که شاید جالبترین و البته کمی هم ناراحت کننده ترین آن ها صحبت های یوپ هاینکس بود او گفت ای کاش در این مقطع و در این برهه از فصل این موضوع بیان نمیشد... کاملا میشد ناراحتی را آن اوایل در چهره یوپ بزرگ دید ولی آیا او دلسرد و دلشکسته شد!؟ آیا او به حمله به مسئولین و مدیران بایرن مونیخ پرداخت ؟؟!! آیا او جو تیم را بهم ریخت؟؟! خیر....شخصیت و سیاست یوپ هاینکس بزرگتر از این موضوع ها بود هیچ موقع واکنش این مرد بزرگ و کاری که او در فصل 2012-2013 برای بایرن مونیخ کرد از خاطر فوتبال دوستان پاک نخواهد شد. این موضوع انگیزه ای مضاعف تر و بیشتر از ناکامی های فصل قبل به این مربی داد و او خود را مجاب کرد حالا که قرار است از بایرن جدا شوم کاری خواهم کرد که هواداران هرگز مرا فراموش نکنند. واقعا هم چنین بود او نه تنها جو و شرایط تیم را کنترل کرد و بهبود بخشید بلکه در رابطه با آن موضوع هیچگاه سخن نگفت. تمام تمرکز خود را به مسابقات باقیمانده و پیش روی فصل در بوندسلیگا جام حذفی و لیگ قهرمانان معطوف کرد.
او در نیم فصل دوم و بعد از این موضوع تیمی ساخت که نه تنها نسبت به تیم قدر نیم فصل اول بی رحم تر و تاکتیکی تر بازی میکرد بلکه به عقیده بسیاری از کارشناسان یکی از بی نقص ترین تیم های تاریخ فوتبال را تشکیل داده بود. آن ها در همه پست های زمین بهترین ها را داشتند و با سیستم نوینی که تیم وی یعنی 4-2-3-1 بازی میکرد به هیچ تیمی امان نمیدادند. کافی است به اسامی در هر پست دقت کنید: مانوئل نویر بهترین دروازه بان جهان. بواتنگ و دانته که یکی از بی نقص ترین دفاع های فصل بودند و به نظر یکی از بهترین فصل های خود را سپری کردند دفاع های نفوذی چپ و راست یعنی فیلیپ لام و آلابا که بهترین دفاع کناره های جهان هستن هافبک دفاعی این تیم خریدی که توسط خود یوپ هاینکس و با اصرار او انجام شد یعنی خاوی مارتینز. خریدی که وقتی یوپ هاینکس ابتدای فصل آن را مطرح کرد برخی آن را به تمسخر گرفتند ولی یوپ مصمم بود این هافبک دفاعی قدرت را به آلیانز آره نا بیاورد تا بدین ترتیب گرانترین نقل و انتقال تاریخ بوندسلیگا رقم بخورد مبلغ قرار داد او 40 میلیون یورو بود. این بازیکن خیلی زود خود را در کنار شواین اشتایگر که یکی از بهترین هافبک های دنیاست وفق داد و در خط هافبک میانه زوجی منسجم و تاکتیکی تشکیل دادند و نمونه بارز این موضوع را میتوان در نیمه نهایی لیگ قهرمانان مقابل بارسلونا مشاهده کرده 2 هافبکی که سهم بیشتری نسبت به دیگران در از کار انداختن بازی بارسلونا داشتند. هافبک دیگر بایرن یعنی شواین اشتایگر یک رهبر واقعی در تیم است، او از باهوش ترین و بهترین بازیکنان جهان بشمار می آید، شواینی خود را به قولی فدای تیم میکند ولی بازی وی خیلی به چشم نمی آید اما وقتی نباشد خلا شواین اشتایگر شدیدا حس میشود. وینگر های بایرن مونیخ هم بهترین ها در دنیا هستند یعنی روبن و ریبری البته در نیم فصل اول هاینکس بیشتر از کروس تا روبن استفاده میکرد و مولر را به سمت راست میفرستاد اما بعد از مصدومیتی که برای کروس در بازی مقابل یوونتوس پیش آمد فرصتی برای روبن فراهم شد که خودش را اثبات کند و الحق و الانصاف هم که درخشید، فوق العاده درخشید. ریبری در سمت چپ بایرن به هیچ دفاعی حتی بهترین مدافعان جهان امان نمیداد زوج او در سمت چپ یعنی داوید آلابا به خوبی با وی هماهنگ شده بود و چشم بسته هم در سمت چپ یکدیگر را پیدا میکردند. وی که امسال به عنوان مرد سال اروپا معرفی شد از بخت های اصلی کسب عنوان بهترین بازیکن جهان بود که در این بین جایزه به رونالدو رسید.. ریبری از ارکان اصلی موفقیت بایرن در فصل پیش بود.هافبک هجومی بایرن یا ساپورت کننده مهاجم در مونیخ یعنی توماس مولر که فصلی پر شکوه را سپری کرد او گل میزد، پاس گل میداد و از فضاهای خالی دفاع تیم مقابل استفاده میکرد و ضرباتی جبران ناپزیر به حریف میزد. مصداق این موضوع گل اول وی در بازی رفت مقابل بارسلونا یا گل سوم بایرن در بازی برگشت در بارسلون... مهاجم این تیم در فصل پیش یک مهاجم دونده و کاملا در خدمت تیم بود یعنی ماریو مانژوکیچ. مانژوکیچ آن قدر برای بایرن مونیخ مثمر ثمر بود که هاینکس ماریو گومز مهاجم اول تیم ملی آلمان را ذخیره او کرده بود. مانژوکیچ با پرس شدید خود و برگشتن به عقب به تیم خود کمک های شایانی کرد مثل بازی برگشت فصل قبل مقابل یوونتوس. البته نباید از نقش تونی کروس هافبک خلاق و جوان آلمان هم گذشت ولی وی با مصدومیتی که برایش به وجود آمد نتوانست در نیم فصل دوم بازی کند...
بدین ترتیب بایرن مونیخ زخم خورده که از فینال فصل قبل در زمین خودش کینه ای شدید به دل داشت با انگیزه ای مضاعف فوتبال بازی میکرد و به تیمی رحم نمیکرد. آن ها در لیگ اختلاف فاحشی با دورتمند ایجاد کردند ، در جام حذفی هم پس از عبور از دورتمند قدرتمند یورگن کلوپ خود را به فینال رساندند و در لیگ قهرمانان اروپا هم از گروه خود به عنوان تیم اول صعود کردند. در مرحله حذفی آرسنال آرسن ونگر را در لندن 3 بر 1 شکست دادند. ولی در بازی برگشت و در نبود ریبری و شواین اشتایگر باز هم غرور بی جا کار دست بایرن داد و در حالی که این تیم کاملا از آرسنال برتر بود ولی بازی را 2 بر 0 واگذار کرد و با قانون گل زده در خانه حریف صعود کرد. اما به عقیده تمام کارشناسان این باخت باید رخ میداد چون اگر این باخت به آرسنال رخ نمیداد بایرن مونیخ با آن صلابت از سد رقبای خود نمیگذشت. بایرنی که از این باخت درس گرفته بود باید در مرحله ¼ به مصاف تیم برتر فوتبال ایتالیا یعنی یوونتوس میرفت.بایرن مونیخ در دو بازی رفت و برگشت نه تنها قهرمان ایتالیا رو 4 بر 0 شکست داد بلکه موقعیت گل صد در صد هم به تیم حریف نداد و پا به مرحله نیمه نهایی گذاشت جایی که یکی از بهترین لحظات برای هواداران باشگاه رقم خورد. آن ها باید به مصاف بارسلونایی میرفتند که بهترین تیم چند سال گذشته جهان بود و اعجوبه ای به نام مسی را در ترکیب خود میدید. ولی بایرن با ارائه یک بازی هدف دار و هوشمندانه با 4 گل شب سیاهی را برای شاگردان ویلانوا رقم زد این در حالی بود که مسی یکی از کم فروغ ترین شب های فوتبالی اش را گذراند. اما موضوع به همینجا ختم نشد و بایرن صلابت خود را همچون بازی برگشت با یوونتوس باز هم نشان داد و در زمین بارسلونا 3 بر 0 پیروز شد وعلاوه بر رقم زدن یکی از شکست های سنگین تاریخ بارسلونا دوران حکومت آن ها را هم پایان داده و تاج پادشاهی اروپا را بر سر نهاد. از نکات جالب این بازی محروم نشدن بازیکنانی از جمله فیلیپ لام ، شواین اشتایگر و خاوی مارتینز بود که اگر کار زرد میگرفتند بازی فینال را از دست میدادند. بایرن در فینال باید به مصاف تیمی میرفت که شاید تنها تیمی بود که میتوانست برای بایرن مشکل ساز شود. آن تیم بورسیا دورتمند محبوب بود که با مربی بی نظیر خود یورگن کلوپ شکست دردناکی را به تیم مورینیو یعنی رئال مادرید تحمیل کرده بود و پا به فینال گذاشته بود. فینالی تمام آلمانی در قلب انگلستان.
چیزی که برای آلمانی ها از اول فصل آرزو بود به آن رسیدند. و بایرن مونیخی که فصل پیش جام را در خانه به تیم انگلیسی واگذار کرده بود این بار برای پس گرفتنش به انگلستان برگشت و همین کار را این بار به نفع خود انجام داد. تا علاوه بر گرفتن انتقام یک شب بزرگ فوتبالی را نیز برای علاقه مندان به فوسبال آلمان رقم بزند. بایرن مونیخ در یک بازی دیدنی که همه به خاطر داریم با گل دقایق پایانی روبن پیروز مسابقه شد و روبن هم بدین ترتیب ناکامی های قبلی خود را به فراموشی سپرد. بایرن در لیگ هم با اختلاف قهرمان شد و در جام حذفی هم همینوطور. بدین ترتیب بایرن مونیخ به عنوان معدود باشگاه های فوتبال جهان که موفق به کسب سه گانه شدند به این مهم دست یافت. و یوپ هاینکس بزرگ وداع پرشکوهی با بایرن داشت و با اینکه پیشنهاد های زیادی از باشگاه های بزرگی در جهان داشت ولی تصمیم داشت از دنیای مربیگیری و فوتبال خداحافظی کند بدین تریتیب یوپ تبدیل به یکی از افسانه های باشگاه شد و زمام امور را برای گواردیولا گذاشت... کاری بس مشکل و سخت برای پپ جوان . او تیمی را در اختیار داشت که همه چیز گرفته بود. به همه افتخارات دست پیدا کرده بود. و سوال اینجا بود که چه دلیلی بر این انتخاب وجود داشت.
چرا مدیران بایرن با وجود نتایج محشر یوپ هاینکس گواردیولا را به عنوان مربی فصل خود برگزیدند؟!!
ادامه دارد ..
صادق پارسا