طرفداری - بازی اعداد در فوتبال نام کتاب متفاوتی است که در مجموعه طرفداری تصمیم گرفتیم ترجمه آن را در اختیار شما بگذاریم. بخش های قبلی را می توانید در لینک های زیر ببینید:
بخش اول
بخش دوم
بخش سوم
بخش چهارم
بخش پنجم
بخش ششم
بخش هفتم
آنها باید دارن بنت را می خریدند
گاهی در فوتبال باید گل بزنید (تیری آنری)
وزیر اقتصاد خشمگین بود. گفت: "ناخوشایند است". وزیر ورزش گفت: "اسفناک است". حتی رئیس جمهور به این موضوع وارد شد. این واکنش ها در قبال رسوایی جنسی پارلمان یا خشونت اجتماعی نبود. نه، این واکنش ها فقط به تصمیم مالک قطری باشگاه پاری سن ژرمن بود. در تابستان 2012 او تصمیم گرفت به مهاجم تیمش ماهی 1 میلیون یورو دستمزد بدهد و قرارداد چهار ساله بود. با پرداخت مالیات ها، ناصر الخلیفی تصمیم گرفته بود سالیانه 35 میلیون یورو برای یک بازیکن هزینه کند. هزینه انتقال اولیه او نیز 25 میلیون یورو بود.
چطور یک باشگاه فوتبال راضی می شود چنین کاری انجام دهد؟ حتی اگر مالک و اسپانسر باشگاه از طرف یک کشور عربی نفت خیز باشند. در مورد پاری سن ژرمن، پاسخ یک چیز است. آنها 165 میلیون یورو را برای یک بازیکن خرج نکرده اند بلکه برای موفقیت خرج کرده اند.
زلاتان ابراهیموویچ، بازیکنی که مورد بحث است، یک قهرمان واقعی است که در تمام باشکاه هایی که حضور داشته، افتخار کسب کرده است. بین سال های 2003 تا 2011 غول سوئدی در تمام تیم هایی که حضور داشته، قهرمان لیگ شده است. این یعنی 8 عنوان قهرمانی پیاپی در لیگ که شامل یک قهرمانی در لیگ هلند و اسپانیا و 6 قهرمانی در سری آ ایتالیا می شود. زلاتان بیشتر از یک بازیکن تکنیکی و جذاب است. او تفاوت را رقم می زند. تعداد گل های زیاد او تضمین کننده موفقیت تیمش است.
گل ها هستند که زلاتان را انقدر با ارزش می کنند. علاوه بر زلاتان می دانیم که بیشترین دستمزدها در فوتبال به مهاجمان پرداخت می شود. در نهایت مهاجمان هستند که باعث می شوند فوتبال انقدر زیبا شود و ما عاشق آن شویم.
به ژانویه 2011 برویم. جایی که چلسی، فرناندو تورس را با 50 میلیون پوند از لیورپول خریداری کرد و همان شب به هوادارانش معرفی کرد. خیلی زود آنها 23.6 میلیون پوند صرف خرید لوییس سوارز، مهاجم آن زمان آژاکس کردند. همچنین پس از آن 35 میلیون یورو برای خرید اندی کارول صرف کردند.
گل در تمام جهان کمیاب است. در لیگ برتر تیم های به طور میانگین در 30 درصد از بازی های خود به هیچ گلی دست پیدا نمی کنند. بین سال های 2008 تا 2011 در لیگ برتر، 861 بازیکن به میدان رفتند و در 91.6 درصد از اوقات این بازیکنان به گل نمی رسند. 45درصد از بازیکنان در طول سه فصل یک گل هم به ثمر نمی رسانند. در 80 درصد از اوقات بازیکنان به طور میانگین در هر بازی تنها یک شوت یا اصلا شوتی به سمت دروازه ها نمی زنند. یک چهارم از از این بازیکنان، یعنی 221 بازیکن حتی یک شوت هم روی چارچوب ندارند.
به همین دلیل است که قیمت بازیکنانی که می توانند شوت روی گل بزنند و گل به ثمر برسانند انقدر بالاست. تعجبی در مورد خرید زلاتان نیست. همبستگی شدیدی بین به ثمر رسیدن گل و پیروزی و قهرمانی وجود دارد. مهاجمان می دانند ارزش گل چقدر زیاد است. پیروزی و کسب امتیاز پیامد گل است. با این حال اینطور نیست که بگوییم ارزش هر گل با دیگری برابر است. بعضی گل ها با اختلاف با ارزش تر از دیگر گل ها هستند.
از استاندارد نقره ای تا طلایی
مطمئنا زلاتان حداقل بخشی از دستمزدش را مدیون یکی از نو آوران جهان فوتبال است: جیمی هیل. در سال های آخر کارش، هیل به عنوان کارشناس فعالیت کرد اما زمانی وجود داشت که او به عنوان رئیس اتحادیه بازیکنان فوتبال در دهه 1950 میلادی مشغول کار بود. در خیلی از زمینه ها او انقلاب به پا کرد.
هیل با کمپینی که به وجود آورد باعث افزایش چشمگیر دستمزد بازیکنان فوتبال به حدود 20 پوند در هفته شد. همین مساله به کُندی باعث شد دستمزد بازیکنان لیگ برتر این روزها انقدر بالا برود. هیل در سال 1961 رئیس کاونتری شد. رنگ پیراهن آنها تغییر کرد. آنها موفق به فروش اولین برنامه فوتبالی شدند و حتی برای باشگاه یک سرود ساخت. بعدها او باعث شد برای اولین بار در این باشگاه حتی یک بلیط هم نباشد که به فروش نرود. دستمزد بازیکنان به طور چشمگیری افزایش یافت.
با این حال، بزرگترین کار افسانه ای جیمی هیل، سه امتیازی شدن پیروزی در فوتبال بود. سال ها بود که او فکر می کرد فوتبال بیش از حد دفاعی و بسته شده و به شدت برای تماشاگران بی هیجان شده است. او متوجه شده بود که هر فصل که می گذرد، گل کمیاب تر می شود. این مسائل باعث شد فوتبال به یک تغییر عمده نیاز داشته باشد. راه حل هیل ساده بود: او پیشنهاد داد پیروزی در فوتبال به جای دو امتیاز، سه امتیاز داشته باشد. بدین ترتیب، پیروزی ارزش بیشتری پیدا می کرد. بدین ترتیب، فوتبال از استاندارد نقره ای به طلایی رسید. او ابتدا موفق شد نظر مسئولان را جلب کند تا این طرح به طور آزمایشی در لیگ های نیمه حرفه ای منطقه ای در لندن اجرا شود. در سال 1981 بالاخره موفق شد اتحادیه فوتبال را متقاعد کند تا این طرح به طور آزمایشی در کشور انجام شود.
این تجربه و تصمیم، انقدر موفق شد که سپ بلاتر در سال 1995، آن را مهمترین تصمیم تاریخ فوتبال در جهت گلزنی بیشتر و فوتبال تهاجمی دانست. بدین ترتیب، تیم ها ریسک بیشتری را می پذیرفتند. گل ها بیشتر شدند، جذابیت فوتبال بیشتر شد و تعداد تماشاگران نیز افزایش یافت.
دو اقتصاددان آلمانی به نام های الکساندر دیلگر و هانا گیر، در پی بررسی این مساله افتادند که فوتبال کشورشان پس از سه امتیازی شدن پیروزی، چه تغییراتی داشت. آنها 6000 بازی را در لیگ و 13000 بازی در جام های حذفی را ده سال قبل و ده سال بعد از این تصمیم بررسی کردند. آنها دریافتند که این قانون بر روی یکی از جنبه های فوتبال تاثیر دراماتیکی داشته است اما تاثیر آن بر روی گل نبود. کارت های زرد به شدت افزایش پیدا کرده بود. فوتبال هجومی در دستور کار قرار گرفته بود اما از سوی مقابل تعداد تکل ها و برخوردها برای مهار این حملات نیز بیشتر شده بود. همچنین تعداد تساوی ها به شدت کاهش یافت. همچنین تعداد پیروزی ها با یک گل به شدت افزایش یافته بود. تیم های می دانستند که با تساوی دو امتیاز از دست خواهند داد. مربیان ارزش تعویض های خود را بیشتر می دانستند.
تعداد گل ها بیشتر نشد بلکه گل حتی بیشتر از قبل تعیین کننده تر و با ارزش تر شد. در نهایت می توان گفت که قانون سه امتیاز، باعث بازی هجومی نشد بلکه باعث شد تا تیم ها هدفمند تر بازی کنند. به این معنی که تیم ها سعی کردند بیشتر از موقعیت هایشان استفاده کنند و شدیدتر از گل زده خود دفاع کنند.
اینجا هم زلاتان بخشی از دستمزدش را مدیون جیمی هیل است. قانون سه امتیاز باعث شد حتی به ثمر رسیدن گل سخت تر و مهم تر از سابق شود. مهاجمان مجبور بودند خطای مدافعان را بیشتر تحمل کنند. یک غول سوئدی با قدرت بدنی فوق العاده و گلزنی استثنایی می تواند بهترین گزینه ممکن برای خط حمله باشد. شاید رئیس جمهور فرانسه با این مساله موافق نباشد.
پدیده تبدیل گل به امتیاز
ما متوجه شدیم که در فوتبال، بیش از هر ورزش دیگری، گل کمیاب و نادر است. مانند تبدیل ارز دلار به پوند یا یورو، پدیده ای به نام تبدیل گل به امتیاز وجود دارد. ما چهار لیگ معتبر اروپا را بین سال های 2000 تا 2010 بررسی کردیم. پاری سن ژرمنِ زلاتان در بررسی های ما نبود.
اولین مساله ای که می فهمیم، این است که همبستگی شدیدی بین تعداد گل ها و امتیازها وجود دارد. به ثمر رساندن 5 گل یا بیشتر، تضمین کننده 3 امتیاز بازی بود. یک یا دو استثنای تاریخی در این مورد وجود داشت. لسترسیتی و آرسنال و همچنین چارلتون و میدلزبرو در سال های 1930 و 1960 به تساوی 6-6 رسیدند. یعنی بیش از 5 گل به ثمر رساندند اما پیروز نشدند. اما در مجموع می توان این حقیقت را در نظر گرفت. می توان گفت به محض آنکه پنجمین گل خود را به ثمر برسانید، سه امتیاز را کسب کرده اید.
طبیعی است که زمانی که گلی به ثمر نرسانید، قطعا به پیروزی نمی رسید. البته نمی توان گفت اگر هیچ گلی به ثمر نرسانید، هیچ امتیازی هم کسب نمی کنید. بین 7 تا 8 درصد از بازی های فوتبال با تساوی 0-0 به پایان می رسد و در چنین شرایطی، تیم ها یک امتیاز می گیرند.
یک گل می تواند عملا حداقل یک امتیاز برای شما به همراه داشته باشد. اگر علمی صحبت کنیم: دو گل باعث می شود تیم به پیروزی بیشتر نزدیک باشد تا تساوی. زدن بیش از دو گل تیم ها را به پیروزی بسیار نزدیک می کند. با این حال 3 یا چهار گل هم نمی تواند ضمانت قطعی برای پیروزی باشد. نیوکاسل مقابل آرسنال و ردینگ چهار گل خورده را جبران کرده و مقابل تاتنهام و پورتموث چهار گل پیش افتاده و شکست خورده است. این الگو برای لیگ های معتبر اروپا صدق می کند اما کمی تفاوت وجود دارد. در بوندس لیگا، یک گل ارزش کمتری نسبت به لالیگا دارد. با این حال در مجموع این الگو برای کشورهای اسپانیا، انگلیس، ایتالیا و آلمان یکسان است.
این اعداد یک چیز را به ما خاطرنشان می کنند: گل ها دارای ارزش یکسانی نیستند. بعضی گل ها خیلی با ارزش تر هستند. بستگی دارد آنها تنها گل بازی باشند یا آن تیم پیش از آن گل هم جلو افتاده باشد. آمار به ما می گوید به ثمر رساندن سه گل، نمی تواند 3 برابر از یک گل پیروزی به همراه داشته باشد. در واقعا تبدیل ارز گل به امتیاز، به شرایطی که گل در آن بازی دارد، بستگی دارد.
آمار به ما می گوید که ارزشمندترین گل ها، گل های دوم هستند و 99 درصد احتمال پیروزی را بیشتر می کند. از گل سوم تا پنجم تنها 1 درصد دیگر برای شما به ارمغان می آورد. در کشورهای مختلف این رقم فرقی ندارد. دو گل در ایتالیا همان ارزش 2 گل در اسپانیا را دارد.
در برخی مواقع، آن سه گل بیشتر که در ابتدا بی استفاده به نظر می رسیدند، به یک باره بسیار مهم می شوند. پیروزی 6-1 منچسترسیتی مقابل منچستریونایتد در اولدترافورد در سال 2011 باعث قهرمانی این تیم به دلیل تفاضل گل بهتر در پایان فصل شد.
با ادامه این بخش در هفته آینده با ما همراه باشید...