فوتبال چنان ریشه ای را با ستارگان خود در دل مردم دوانده است که به راحتی نمی توان آن را قطع و یا نابود کرد! فوتبال فلسفه خود را دارد و ستارگان نیز با رتک و تم دادن به آن باعث شده اند تا امروز هر باشگاهی برای خود سبکی متفاوت داشته باشد!
این سبک ها طی سالیان سال توسط افراد سرشناس مدیریتی و فنی و مهره ای ساخته شده اند؛ آنها همانند یک سازه می مانند که برای سال ها در نزد دیدگان عموم همانند یک اثر تاریخی و باستانی می درخشند! کاخ کرملین امروز ساخته نشده! این کاخ برای سال ها دستخوش انواع اقسام اتفاقات سیاسی و اجتماعی بوده است.. اگر کاخ کرملین در مسکو نبود آیا اینچنین نگاهی را امروز به آن داشتیم؟ یا اصلا کاخ کرملین را به برزیل منتقل می کردیم، باز هم همان طراوات و جذابیت گذشته را برای ما داشت؟ اما کاخ کرملین شاید منتقل نشود، شاید از مسکو خارج نشود، اما بالاخره او نیز فرو خواهد ریخت و تنها تصاویری و خاطراتی از آن در ذهن ما باقی خواهد ماند!
برای سال ها عادت کرده ایم که چلسی را با فلسلفه خاصش بشناسیم! برای سال ها رئال مادرید را پایگاه ستارگان دیده ایم و بارسلونا را مادر تیکی تاکا با ستاره های ناب آمریکای جنوبی دانسته ایم، لیورپول را جنگنده آنفیلد شناخته ایم و یونایتد را مبارز بزرگ لیگ برتر! آث میلان را خواهر خوانده اینتر دیده ایم و ستاره هاو اسطوره هایشان را همیشه انحصاری به یاد داشته ایم! یووه همیشه برای ربودن قدرت در اول صف قرار داشته است و رم نماینده ای از پایتخت ایتالیایی ها بوده است که تیفوسی هایش را آتش به دست به یا داشته ایم!
با زلزله 10 ریشتری در دنیای فوتبال آنها چه خواهند کرد؟ آیا آن ها سازه های پر قدمتشان را فراموش خواهند کرد با تدفین از دست رفتگان به سراغ ساخت بنایی جدید خواهند رفت؟ آیا این روز نزدیک نیست؟ همان روزی که دنیای فوتبال بار دیگر خواهد مرد و همانند طلوع دوباره خورشید از پهنای این کره خاکی پرتو های گرما بخش امیدش را به سرتاسر جهان منعکس خواهد کرد تا برف ها و خشکی های زمستانه اش آب شوند! این سیر یک تکامل است! چرخه طبیعت این است و نمی توان از آن فرار کرد! چرا که فوتبال نیز بخشی از این طبیعت هستی است!
"کرستیانو رونالدو ومسی"
زلزله فوتبالی چه خواهد کرد با روزی که لیونل مسی کفش هایش را آویزان نماید، کریستیانو رونالدو دست خداحافظی فوتبال را بفشارد.. آرسن ونگر و تمام استعداد های کشف شده اش چمدان های خود را به مقصد خانه ببندند، چلسی و رومن با هم وداع کنند و لیورپول دیگر مهری به آنفیلد نداشته باشد.. رئال مادرید بخواهد موزه افتخاراتش را به حراج بگذارد! بارسلونا دیگر به دنبال مطالبات مردمش نباشد! دیگر چه چیزی ارزش خواهد داشت وقتی زلزله میلیاردر ها به وجود بیاید؟
این ذات حقیقی فوتبال است! روزی زلزله خواهد آمد و همه چیز را با خاک یکسان خواهد کرد! هیچ باشگاهی دیگر پرچمش برافراشته نیست و دنیا تحت تاثیر آرامش آن در خود ستاره های جدید را به وجود خواهد آورد و دنیایی تازه را به خورد مخاطب خواهد داد!
"دنیای پس از زلزله فوتبال"
همانند یک زلزله حقیقی در دنیای ما خواهد بود! آن روز همه چیز به دست فراموشی سپرده خواهد شد! اما امید ادامه خواهد داشت و دنیا با لبخند امید های تازه تر بار دیگر پرچم های قدرت ها را برافراشته خواهد کرد تا ما باز هم به سراغ مقایسه محبوب ترین های خود بپردازیم! آیا برای آن روز آماده ایم؟ روزی همانند آن پرواز تلخ چاپه کونئزه .. آیا پس از آن می توانیم باز هم امیدوار باشیم به ظهور قدرت دوباره محبوب ترین هایمان؟