اختصاصی طرفداری- آمار بازی نشان می دهد مالکیت توپ دو تیم رم و چلسی تفاوت زیادی با هم نداشته و در این مورد به هم نزدیک بوده اند. اما آنچه برتری رم بر چلسی را نشان می دهد، نحوه به گردش درآوردن توپ و نحوه بازی بدون توپ آنهاست.
هر دو تیم زمانی که توپ را در اختیار نداشتند، با پرس در زمین حریف سعی در پس گرفتن مالکیت توپ داشتند. بازیکنان چلسی با نزدیک شدن به بازیکنان حریف و تحت فشار قرار دادن آنها سعی می کردند آنها را دچار اشتباه کنند. آنچه آنها را معمولا در این کار ناکام می گذاشت، تصمیم گیری سریع بازیکنان رم در انتخاب هم تیمی خود برای پاس دادن بود. بیشتر پاس های تیم رم در این مواقع مورب و رو به جلو بود. اما نحوه پرس تیم رم، بستن کانال های مورب و عمقی تیم حریف بود که بازیکنان چلسی را وادار می کرد از پاس های رو به عقب یا عرضی استفاده کنند. در صورت استفاده از پاس های رو به جلو، بازیکنان تیم میزبان مسیر توپ را بسته و مالکیت را از آن تیم خود می کردند. گل سوم تیم رم حاصل توپگیری در میانه میدان با بستن کانال پاس عمقی حریف بود که با انتقال سریع از دفاع به حمله در حدود ده ثانیه این تیم را به گل رساند.
تیم چلسی برای رهایی از پرس رم سعی در استفاده از تمام زمین داشت تا بازیکنان فضای بیشتری برای پاس دادن داشته باشند که با دوندگی بازیکنان تیم رم کمتر در این امر موفق بودند.
گل زود هنگام تیم رم، در ابتدای بازی تیم چلسی را وادار به دفاع و عقب نشینی کرد. هر چند که رفته رفته تیم چلسی سعی کرد رو به بازی تهاجمی بیاورد تا گل خورده را جبران کند. اما چه چیز نفوذ به دفاع رم را سخت کرده بود و مانع گلزنی چلسی شد؟
دوندگی بازیکنان رم در یک سوم دفاعی مهم ترین مانع رسیدن بازیکنان تیم لندنی به دروازه حریف بود. همانطور که در تصویر نشان داده شده، هر بازیکنی از چلسی که در این منطقه صاحب توپ می شد، با حضور سه بازیکن رم در نزدیکی او عملا شرایط پاس دادن و ایجاد موقعیت برای بازیکنان هم تیمی اش را نداشت. از طرفی موراتا به عنوان مهاجم هدف آبی ها شناسایی شده بود و مدافعین میزبان اجازه رسیدن توپ به او را نمی دادند و در صورتی که موراتا صاحب توپ می شد، با تحت فشار گذاشتن او، مانع رسیدنش به دروازه خودی می شدند. تا جایی که کونته مجبور به تعویض او در دقیقه 75 شد تا شاید با حضور یک بازیکن جایگزین بتواند این نقص را جبران کند. اما باتشوایی که به جای موراتا به زمین آمد نیز دقیقا عملکردی مشابه او داشت و این تعویض نتیجه مثبتی برای تیم میهمان نداشت.
در سمت مقابل، دو بازیکن از تیم چلسی مامور مهار ژکو بودند. در حالی که حرکت این بازیکن به داخل محوطه جریمه حریف، فضای خالی پشت این محوطه برای الشعراوی و پروتی را فراهم می آورد. گل اول رم نتیجه همین حرکت ژکو و جاگیری خوب او بین مدافعین چلسی بود. حرکت داوید لوئیز و رودریگر همراه با ژکو باعث شد که یک فضای خالی پشت سر آنها ایجاد شود و الشعراوی با حرکت به آن فضای خالی از آن استفاده و گل اول را به ثمر رساند.
هنگام در اختیار داشتن توپ، شاگردان کونته برای رسیدن به دروازه حریف از پاس های عرضی و کوتاه استفاده می کردند. در واقع آنچه باعث شد با وجود مالکیت توپ نسبتا برابر، موقعیت های کمتری نصیب تیم میهمان شود، سرعت پایین انتقال از دفاع به حمله در تیم چلسی بود. رم در تمام طول بازی هم موقعیت های بیشتری را از حریف گرفت و هم سرعت بالاتری در حمله داشت. ویژگی هایی که باعث شد تفاوتی به اندازه سه گل بین دو تیم ایجاد کند.