اختصاصی طرفداری -ساوتهمپتون توانست در اولین فصل مربیگری رونالد کومان نتایج بسیار خوبی نسبت به ترکیب خود کسب کند؛ با شروع فصل جدید همان داستان همیشگی اتفاق افتاد، داستان تکراری کوچ ستارهها. ساوتهمپتون و رونالد کومان باز هم وارد چالش بزرگی شدند؛ بیشتر بازیکنان اصلی تیم پیشنهادهای وسوسهکنندهای داشتند و میخواستند تیم را ترک کنند. فریزر فورستر مد نظر چلسی بود و کلاین با لیورپول به توافق رسیده بود. وانیاما قصد پیوستن به پوچتینو در تاتنهام را داشت و مانه با پیشنهاد بایرنمونیخ و منچستر یونایتد مواجه شده بود و از همه مهمتر طبق توافق کومان و اشنایدرلین در فصل قبل، جدایی موتور اصلی تیم قطعی بود. آلدرویرلد که مهمترین عضو خط دفاعی قدیسها محسوب میشد با اتمام قرارداد قرضیاش جدا شد و اتلتیکومادرید او را به تاتنهام فروخت. پس از اختلاف نظر میان ساوتهمپتون و اتلتیکو و تاتنهام بر سر مالکیت آلدرویرلد، در نهایت دادگاه رای را به نفع اتلتیکو مادرید و تاتنهام اعلام کرد. با اینکه کومان در فصول قبلی مربیگریاش نشان داده بود در بازسازی ویرانههای یک تیم تخصص دارد، قدیسها نگران تیم محبوبشان بودند.
برای مطالعه قسمتهای قبل بر روی لینکهای زیر کلیک کنید:
داستان بازگشت ساوتهمپتون؛ جایی که پسر بچه ها مرد می شوند (1)
داستان بازگشت ساوتهمپتون؛ جایی که پسر بچه ها مرد می شوند (2)
داستان بازگشت ساوتهمپتون؛ جایی که پسر بچه ها مرد می شوند (3)
داستان بازگشت ساوتهمپتون؛ جایی که پسر بچه ها مرد می شوند (4)
داستان بازگشت ساوتهمپتون؛ جایی که پسر بچه ها مرد می شوند (5)
داستان بازگشت ساوتهمپتون؛ جایی که پسر بچه ها مرد می شوند (6)
بازسازی دژ سنت ماری
کلاینی که مدتها بود پیوستنش به لیورپول قطعی شده بود، بلافاصله پس از شروع نقل و انتقالات با 18 میلیون پوند به لیورپول پیوست. جانشین کلاین همان روز از پرتغال آمد؛ سدریک سوارس مدافع راست پر جنبوجوش و جوان اسپورتینگ لیسبون با یک سوم مبلغ فروش کلاین به جمع شاگردان کومان اضافه شد.
15 روز بعد اشنایدرلین با مبلغ سنگین 35 میلیون پوند به منچستریونایتد فروخته شد و همان روز جوردی کلاسی کاپیتان فاینورد که سابقه کار با کومان را در فاینورد داشت، با 15 میلیون پوند به ترکیب قدیسها اضافه شد و کومان با دادن شماره 4 اشنایدرلین به کلاسی، یک فرآیند جایگزینی دیگر را به هواداران تیمش نشان داد.
استیون کالکر مدافع قدرتمند انگلیسی برای پر کردن جای خالی آلدرویرلد از کیو پی آر سقوط کرده قرض گرفته شد و اوریل رومئو که نتوانسته بود اعتماد آقای خاص را جلب کند از چلسی خریداری شد تا دست رونالد کومان در پوست گردو نماند؛ چرا که وانیاما برای پیوستن به تاتنهام مصمم بود اما باشگاه که قصد فروش او را نداشت وانیاما را از تمرینات محروم کرده بود و کومان حساب ویژه ای روی او برای فصل جدید باز نمیکرد.
در روز ددلاین باز هم کومان چوب جادویی را از آستینش بیرون آورد؛ او مانه و وانیاما را راضی کرد که مانند مورد اشنایدرلین یک فصل دیگر در تیم بمانند و فصل بعد تیم را ترک کنند. دو ستاره سیهچرده جنوبیها نیز درخواست کومان را قبول کردند و با حرفهای گری خود نقش بسیار مهمی در طول فصل در ترکیب تیم داشتند و حسابی خوش درخشیدند. شاهکار اصلی کومان در روز آخر نقل و انتقالات به خدمت گرفتن ویرجیل فندایک بود؛ نمایشهای ضعیف استیون کالکر در مسابقات ابتدایی لیگ و کار با توپ به شدت ضعیف او و همچنین مصدومیت طولانی مدت فلورین گاردوش، کومان را مجاب به خرید فندایک هلندی کرد.
مدافعی که در طول فصل نقش بسیار زیادی در عملکرد دفاعی تیم و همچنین پیریزی حملات قدیسها از عقب زمین داشت و باعث شگفتی همگان در جزیره شد. نکته جالب در این انتقال گزینه دیگر کومان برای خط دفاع بود؛ جایی که او قصد داشت از میان آندره رانوکیا از اینتر و فندایک از سلتیک یکی را به سنت ماری بیاورد و گذر زمان نشان داد که خرید فن دایک آن هم با تنها 15 میلیون پوند تصمیم بسیار درستتری نسبت به خرید رانوکیا بوده است. کومان یک شکست نقل و انتقالاتی بزرگ هم داشت، او که قصد به خدمت گرفتن هافبک آینده دار المپیک مارسی را داشت در رقابت با باشگاه یوونتوس قافیه را باخت و ماریو لمینا به بیانکونری پیوست. بازیکنی که نتوانست در ایتالیا خیلی موفق باشد و دو فصل بعد به سنت ماری آمد.
به عقب باز نمی گردیم
رونالد کومان و تیمش فصل 2015-2016 را با حذف ناباورانه در پلی آف لیگ اروپا آغاز کردند. پیشبینیها برای فصل جدید لیگ برتر هم در مورد قدیسها تعریفی نداشتند؛ سم آلاردایس در مصاحبهای پیشبینی کرد که ساوتهمپتون در این فصل توانایی رسیدن به موفقیت را ندارد و کومان با صدور اجازه جدایی ستارههایش اشتباه کرده است. اما اولیور بیرهوف در اظهار نظر متفاوتی اعلام کرد کومان بازیکنانی را به خدمت گرفته که مد نظر تیمهای بزرگ آلمان مثل دورتموند و شالکه بودهاند و با وجود این مربی هلندی روی نیمکت ساوتهمپتون، آنها توانایی به خدمت گرفتن ستارههای بین المللی را دارند. زمان ثابت کرد که بیرهوف بهتر از بیگ سم جنوبیها را شناخته است.
کومان تیمش را دقیقا با همان فلسفه فصل پیش روانه میدان کرد. ترکیب اصلی نسبت به فصل قبل تنها سه تغییر کرده بود؛ فن دایک در کنار فونته قرار گرفت و حتی از آلدرویرلد در فصل قبل نیز بهتر عمل کرد و سدریک سوارس در سمت راست خط دفاع به قدری خوب بود که هیچکس خلاء کلاین را در تیم احساس نکند.
تنها جای خالی ترکیب که پیدا کردن بازیکن مناسب در آن پست طول کشید، پست مورگان اشنایدرلین بود. کلاسی که قرار بود جانشین مورگان باشد در ابتدا عملکرد خوبی داشت ولی به مرور زمان نشان داد که توانایی برآورده کردن توقعات کومان را ندارد و در ادامه فصل تنها نقش یک بازیکن جانشین را پیدا کرد. اوریل رومئوی اسپانیایی که قرار بود در زمان مصدومیت و محرومیت وانیاما جای او را پر کند، توانست به ترکیب اصلی برسد و با کنار زدن کلاسی در کنار وانیاما و وارد پراوز در خط هافبک به میدان برود. زوج وانیاما-رومئو به قدری خوب ظاهر شد که ساوتهمپتون توانست باز هم به استحکام و اقتدار دفاعی فصل قبل برسد و این دو هافبک قدرت باز پس گیری توپ تیم را بسیار بالا بردند. قدیسها در هنگام حمله دقیقا از روش فصل قبل خود استفاده کردند و با بازیسازی خوب فندایک از عقب زمین و تغذیه خط حمله با پاسهای بلند، مثلث تادیچ-پله-مانه باز هم حریفان را سلاخی کرد.
نقطه قوت تیم در قیاس با فصل قبل دست باز کومان برای استفاده از نیمکتنشینان بود، زیرا در این فصل بازیکنان نسبتا خوبی روی نیمکت تیم وجود داشتند؛ کوکو مارتینا، مت تارگت و یوشیدا در مواقع لزوم در خط دفاعی قرار می گرفتند. استیون دیویس و جوردی کلاسی در سیستم چرخشی خط هافبک تیم را پشتیبانی میکردند و شی لانگ، خوانمی و جی رودریگز با ورود به زمین به عنوان یار تعویضی قفل بازیها را باز میکردند.
فریزر فورستر با انگیزه که بسیار درخشندهتر از گذشته ظاهر شده بود با یک مصدومیت شدید ادامه فصل را از دست داد، همچنین مصدومیت مجدد رودریگز و عملکرد ضعیف خوانمی کومان را مجبور کرد که در نقل و انتقالات نیمفصل مارتین استکلنبرگ باتجربه را برای چهارچوب تیم و چارلی آستین را برای نوک خط حمله به خدمت بگیرد و این دو بازیکن به گزینههای فراوان کومان برای انتخاب ترکیب تا انتهای فصل اضافه شدند. ضمنا کومان اجازه جدایی هیچکدام از ستارههایش را در نیم فصل نداد تا پیشنهادهای سنگین بایرنمونیخ، منچستریونایتد، لیورپول و چند تیم دیگر برای مانه و دیگر بازیکنان تیم همگی ناکام بماند.
ساوتهمپتون در این فصل باز هم نتوانست ثبات مورد نیاز برای کسب موفقیتهای بزرگ را داشته باشد، با این حال آنها امتیازات زیادی را جمع کردند و به مانند وستهم غولکش توانستند اکثر غولهای جزیره را شکست دهند. بدون شک اگر امتیازهای از دست رفته در مقابل تیمهای کوچک نبودند، قدیسها میتوانستند سهمیه لیگ قهرمانان را کسب کنند و چه بسا به جای لسترسیتی آنها به یک قهرمانی باور نکردنی در لیگ جزیره میرسیدند. در نهایت اما با کسب 63 امتیاز و قرار گرفتن در رتبه هفتم لیگ، به سهمیه لیگ اروپا برای فصل بعد دست پیدا کردند و بهترین عملکرد خود در تاریخ لیگ برتر را به ثبت رساندند.
رونالد کومان نه تنها در فصل دومش دچار مشکلی نشد بلکه توانست نسبت به فصل اولش یک پله و نسبت به فصل آخر پوچتینو دو پله ساوتهمپتون را در رتبه بندی لیگ بالا بکشد. فریزر فورستر، خوزه فونته و ویرجیل فندایک در لیست 10 بازیکن موفق لیگ قرار گرفتند و چند سایت ورزشی مانند وبسایت هواسکورد فندایک را در تیم منتخب فصل اروپا قرار دادند. در مجموع قدیسها توانستند سه فصل موفق پیاپی را با قرار گرفتن در رتبههای هشتم، هفتم و ششم لیگ برتر به اتمام برسانند تا به همگان ثابت کنند آنها اهداف بزرگی در سر دارند و نمیخواهند به عقب بازگردند. دیگر هیچکس در انگلستان قدیسها را کاندیدای سقوط از لیگ نمی دانست و سنت ماری حالا به یک دژ مستحکم تبدیل شده بود.
ادامه دارد...