دومین فیلمی که از کلینت ایستوود می خواهیم معرفی کنیم فیلمی است با عنوان به خاطر چند دلار بیشتر.فیلمی که به جرات می توان گفت جزء فیلم های تاثیر گذار در تاریخ سینما جهان می باشد.
مقدمه:
به خاطر چند دلار بیشتر، عنوان دومین قسمت از تریلوژی دلار به کارگردانی سرجو لئونه میباشد که در سال ۱۹۶۵ میلادی ساخته و در سال ۱۹۶۷ میلادی در امریکا اکران عمومی شد. از این فیلم به عنوان یکی از بهترین آثار سینما یاد میشود. تقابل یک جایزه بگیر یک انتقامجو و یک راهزن دیوانه به مدد سبک شوخ طبعانه لئونه و موسیقی درجه یک موریکونه آنقدر جذابیت داشته که بی صاحب ترین ژانر سینما را صاحب اعتباری جهانی کند. باز هم نقطه قوت اصلی فیلم فصل طولانی دوئل پایانی با موسیقی موریکونه است.
لئونه با ساخت به خاطر چند دلار بیشتر که اقتباسی بود از یوجیمبو اثر اکیرا کوروساوا که البته ان هم اقتباسی بود از کتاب ذرت سرخ نوشته دشیل همت در امریکا با استقبال زیادی روبرو شد و کلینت ایستوود را به عنوان ستاره سینمای وسترن به دنیای سینما معرقی کرد .(کافه سینما)
موسیقی فیلم:
سرجیو لئونه عمده موفقیت خود را برای فیلم "به خاظر چند مشت دلار بیشتر" مدیون موسیقی متن زیبایش است که همراه با بازی بسیار زیبای کلینت استوود به جزء جدایی ناپذیر فیلم تبدیل گشته است. موریکونه اغلب نت های موسیقی را آماده می کرد و سپس لئونه این موسیقی ها را در صحنه های مختلف فیلمش ادغام می نمود طوری که این روش هماهنگی تا قبل از آن دیده نشده بود. بارزترین مثال برای این مورد صحنه ایست که موسیقی موریکونه به عنوان ملودی باز شدن ساعت جیبی مورد استفاده قرار گرفته و بدین ترتیب عمق بیشتری به این سکانس داده شده است.(پرویز جاهد)
نکات جالب در رابطه با بازیگران فیلم:
در فیلم به خاطر چند دلار بیشتر، آدمكشهای جایزهبگیر موضوع اصلی فیلم را شكل ميدادند و لئونه از لی وان كلیف دعوت كرد تا به گروه او بپيوندد. این بازیگر در آن زمان بدترین دوره زندگیاش را میگذراند و چند سالی بود كه برای خرد شدن استخوانها و ترك الكل در بیمارستان بستری بود.(آرزو پناهی.جام جم)
نظر کارگردان فیلم:
«هنگام فیلمبرداری خبرنگار مجله تایم به دیدنم آمد. آخرین شماره مجلهاش را با خود آورده بود. در حالی که مشغول راه انداختن ضبط صوتش بود نگاهی به مجلهاش انداختم. در دو صفحه عکسهای رنگی عکاسی غیر حرفهای را چاپ کرده بودند. موضوع آن اعتصاب بود. اولین تصویر دو سیاهپوست را نشان میداد که از مغازهای به غارت رفته با چند بطری آبجو بیرون میآیند. معلوم بود آنها را دزدیدهاند. تصویر بعدی رسیدن پلیسها را نشان میداد. در تصویر دیگر پلیسها به سیاهپوستان نگاه میکنند. در بعدی دزدان پا به فرار میگذارند. یکی از پلیسها سلاحش را در میآورد و به سوی آنها شلیک میکند. عکس بعدی یکی از دزدها را خونین نشان میداد. آخرین عکس متعلق به پلیسی بود که پایش را روی جسد سیاهپوست جوان گذاشته و به اطراف خود نگاه میکند در حالی که پلیس دیگر به او لبخند میزند. در همین حین خبرنگار نخستین سئوالش را از من پرسید:«چرا فیلمهایتان تا این حد خشن هستند؟» مجله را به او دادم :«تا به حال نگاهی به مجله خودتان انداختهاید؟»
«سینما برای من یعنی گنجاندن یک اسطوره در بطن یک داستان. سینما صنعت رویا سازی نیست، صنعت اسطوره سازی است. میل و علاقه مستندگونه من به اسطورهها نمیتواند جدای از بحثهای شخصی من باشد، اگرچه ترجیح میدهم پلیدترین اسطوره را قهرمان فیلمم بکنم: آدمکشهای جایزه بگیر»(داوود زادمهر.پایگاه فرهنگی لوح)
نقد فیلم:
در فیلم «به خاطر چند دلار بیشتر» که ادامه ای ست بر فیلم «یک مشت دلار»، روش رایج در وسترن های اسپاگتی به کار بسته شده و پیشرفت نیز داشته است که فیلم را به یکی از بهترین فیلم های این ژانر تبدیل می کند.
از نظر فرم «به خاطر چند دلار بیشتر» به دقت ساختار سه پرده ای کلاسیک را دنبال می کند. پرده ی اولیه که اطلاعاتی در اختیار مخاطب قرار می دهد خود به سه بخش تقسیم می شود و به سرعت و ظرافت شخصیت های اصلی را معرفی می کند. با وجود شباهت های ظاهری، هر کدام از آنها (مرد بی نام، مورتیمر و ایندیو) خود را در گوشه های مخالف یک مثلث اخلاقی قرار می دهند. مرد بی نام شخصیتی سرد و بی روح دارد و افکار او از واقعیت خونین مرگ فاصله دارد. بر خلاف او، مورتیمر آنقدر عاقل هست که مفهوم هر گلوله را درک کند و با حالت موازنه ی عشق و نفرت آشناست. این میان ایندیو به دلیل طبع تهاجمی اش مملو از خشم است و به هیجان مست کننده ی کشتن معتاد شده است.
به طور خلاصه، بخش میانی فیلم این سه شخصیت را به سمت یکدیگر می کشاند و زمینه ی پیشامد های بعدی را که معرف مبارزه ی مرگ آور آنهاست، آماده می سازد. سرنوشت هر سه ی آنها را به سوی هم می کشاند تا در پرده ی پایانی کوتاه اما خشونت آمیز فیلم، داستان را به نتیجه برساند. در این فیلم نقش های کوچک کنار گذاشته شده اند تا صحنه را برای سه شخصیت اصلی خالی بگذارند. لئونه بدون هیچ گونه افراطی موضوعات همیشگی و جاودان داستانی را با سبک و دیدگاه خود به تصویر می کشد.
«به خاطر چند دلار بیشتر» که از فیلم اولیه بودجه ی بالاتری داشته است این مبلغ را صرف می کند تا فیلمنامه ای ارتقا یافته، بازیگرانی سطح بالاتر و امکانات تولیدی بهتری داشته باشد. ایستوود در نقش اسلحه کشی که سیگار برگ می کشد و پانچو می پوشد عالی عمل می کند. جزئیات شخصیت او بسیار بهتر پرداخته شده اند، با زمانبندی دقیق و بی حسی چهره اش و درک این واقعیت که در چنین نقش هایی چطور هر چه کمتر نقش بازی کند، تأثیر بیشتری می گذارد. ون کلیف در بازی خود تضاد مناسبی با ایستوود نشان می دهد و به واسطه ی خصوصیات خود حضوری گیرا و حاکم در صحنه دارد. برای اینکه به عنوان سن بالاترین شخص در فیلم هنوز هم استعداد هنری خود را حفظ کند، مشخص است که هم شخصیت او و هم انگیزه هایش به نوعی با ایستوود جوان تازه وارد متفاوت هستند. با این وجود یک جو رقابتی برای ون کلیف وجود دارد که هیچ چین و چروکی نمی تواند آن را از چهره اش پاک کند. دیگر بازیگر فوق العاده ی فیلم ولونته است که تعادل نقش آفرینی اش را روی مرز میان باورپذیری و مسخرگی حفظ می کند. او با ترکیبی در حال تغییر از جنون و هوش بالا، شخصیتی بسیار مرعوب کننده دارد. در مورد نقش های فرعی، کلاوس کینسکی نقش گوژپشت را به خوبی بازی می کند، ماری کراپ قوی ترین نقش مؤنث فیلم را به نمایش می گذارد و رزماری دکستر قابل همدردی ترین آنها را.
علاوه بر این، قابلیت های کارگردانی سرجیو لئونه در «به خاطر چند دلار بیشتر» به شدت رشد کرده و به کمال رسیده اند. برش های سریع میان نمای لانگ شات و نمای بسته (همانظور که در فیلم قبلی دیده می شد) کاملاً واضح هستند، با این وجود در این فیلم زمختی ها و ناهمواری های مربوطه برطرف شده اند. یک مثال فوق العاده از این مورد در صحنه ای اتفاق می افتد که مرد بی نام و مورتیمر در مسابقه ای برای سنجیدن مهارت های حرفه ای خود رودررو می شوند و یکدیگر را به دقت زیرنظر دارند تا نقاط ضعف هم را پیدا کنند. وقتی دوئل آغاز می شود، مشخص می شود که آنها میل ندارند واقعاً به یکدیگر شلیک کنند (زیرا احتمال زیادی دارد که هر دو کشته شوند)، با این حال تنش صحنه به شدت در حال افزایش است. شکستن این جو نفس گیر با بستن پیمانی از سر احترامی کینه توزانه، ضربه ی استادانه ای ست که لئونه تعبیه می کند و فضا را برای همکاری و شراکت آنها آماده می سازد. در نهایت نباید از موسیقی متن فوق العاده انیو موریکونه گذشت که با علائم صوتی (مانند زنگ ساعت جیبی) و صداهای پس زمینه ی اوج گرفته، همه چیز را احاطه می کند. برای فیلمی با جوی سنگین، این نوع موسیقی دیگر تکمیل کننده ی همه چیز است.
در مورد نواقص فیلم، باید بگویم «به خاطر چند دلار بیشتر» کمی بیش از حد طولانی است و این موضوع حتی با وجود صحنه های تیراندازی بی نظیر لئونه باز هم حس می شود. به غیر از این، هیچ نقص دیگری در فیلم نمی بینم.(منتقد: دیمین کنون (مووی ریویز یو.کی) مترجم: الهام بای)
دانلود فیلم:
https://dl1.bwlink.pw/Movies/1964/01/For%20a%20Few%20Dollars%20More/For....
https://dlmoovie.ir/rd?path=hardsub/For_A_Few_Dollars_More_1965_Hardsub.mp4
https://naabmovie.metafilm.ir/content/download/4fa2e51a-0641-4a15-b682-4...
https://cdn.fastmovie.ir/?s=1&f=/files/Movie/1965/F/For.a.Few.Dollars.Mo...
https://s15.uupload.ir/files/bestmovies/movies/For.A.Few.Dollars.More.19...