🔶 حمیدرضا صدر ، به شرایط پیچیده آرسنال و آرسن ونگر پرداخت .
🔶 آرسن ونگر تنهاترین هفته زندگی اش طی بیست سال در آرسنال را سپری کرد. تنهای تنها. هم غمگین، هم آشفته، هم خشمگین، بی آن که این بار کسی برایش دل بسوزاند، هیچ کس...
تماشای دیدار لیورپول - آرسنال مثل تماشای فیلمی بود که پیشتر تماشایش کرده بودیم. همان قصه، همان آغاز، همان پایان. حقیقت این بود می دانستیم چنین روزی فراخواهد رسید. همان روز نومید کننده برای مربی که همه دوستش داریم. ولی طی تماشای دیدار نمی توانستیم از خود نپرسیم آیا آرسنال را مصیبت بارتر از این هم دیده ایم؟ کی بود و کجا؟
🔶 آرسنال با شکست های سنگین بیگانه نبود و می توانستیم آنها را به یاد آوریم: شکست 1-6 برابر منچستر یونایتد در لیگ 2001 که دوایت یورک سه گل زد را، شکست 1-5 از تاتنهام در جام اتحادیه 2008 را، شکست 2-8 از یونایتد در لیگ 2011 که وین رونی سه گل زد را، شکست 1-5 از لیورپول در لیگ 2014 که دروازه شان طی بیست دقیقه چهار بار فرو ریخت را، شکست 0-6 از چلسی در لیگ 2014 که سنگرشان طی هفده دقیقه سه بار فرو پاشید را... ولی در آن نبردها جنگیده بودند، جان کنده بودند... ولی آنها این بار در آنفیلد شکست نخوردند، قتل عام شدند، آن هم با دست های بالا رفته. با پذیرش شکستی خفت بار به روایت مارتین کیون، دردناک به روایت تیری آنری و مصیبت بار به روایت خود ونگر...
🔶 آرسنالی ها طی چهار سفر به آنفیلد سیزده گل خورده بودند. می دانستند پا به چه آوردگاهی می گذارند. فصل پیش در آخرین سفرشان به آنفیلد در همان نیمه اول دو گل از روبرتو فیرمینو و سادیو مانه دریافت کرده و سرانجام 1-3 مغلوب شده بودند، با این وصف حال و هوای شان این بار رقت بار بود. به نظر می رسید بازیکنان آرسنال نمی خواهند بازی کنند، نمی خواهند دنبال توپ بروند، نمی خواهند بدوند، نمی خواهند بجنگند، نمی خواهند آرسنالی باشند. آلکسی سانچز فقط چهل و چهار بار توپ را لمس کرد و در دقیقه 62 به بیرون فراخوانده شد تا دوربین ها پوزخندش را نشانه روند.
🔶 طرفداران آرسنال یادشان آمد آنتونیو کونته چگونه بر نام دیگو کاستا بهترین مهاجمش خط قرمز کشید و کنارش گذاشت. یادشان آمد وقتی بازیکنی با مرب مانند یک گزینه رفتار می کند، می توان با کنار گذاشتنش از معادله ضربه هایش را محدود کرد. طرفداران آرسنال خیلی چیزها یادشان آمد. یادشان آمد "وفاداری" آنها با وفاداری بازیکنان چقدر فرق دارد. بازیکنانی که یادشان رفته فوتبال بر اساس وفاداری بنا شده، یادشان رفته طرفدار شدن بر اساس وفاداری بنا شده، همین طور باشگاه ها... ولی همه اینها در بیست و هفتم اگوست 2017 در آنفیلد مسخره شده بود، خیلی مسخره...
🔶 آرسنالی ها طی نود دقیقه حتی یک بار هم توپ را درون قاب دروازه لیورپول نکوفتند، برخلاف لیورپولی ها که ده بار سنگر پتر چک را نشانه رفتند. پتر چک چهار گل خورد، ولی بهترین بازیکن آرسنال هم بود. او آن بعد از ظهر نکبتی را فراموش نمی کرد. او که حالا برابر لیورپول در لیگ برتر بیش از هر تیمی دروازه اش فرو ریخته: 27 بار.این بار برابر او دفاعی قرار گرفته بود که هفته پیش مغلوب استوک شده بود و اکنون با 8 گل خورده پس از وستهام با 10 گل بدترین خط دفاعی لیگ را معرفی کرده است.
🔶 آرسنال سوای قرار گرفتن کوشینلی جای مرتساکر همان تیمی بود که در فینال جام حذفی برابر چلسی پیروز شده بود. با همان بازیکنان، ولی نمایش دو تیم فاصله شب بود با روز، سپیدی بود با سیاهی، آسمان بود با زمین... دفاع سه نفره سیستم 3-4-3 این بار شده بود نوعی خودکشی. راب هولدینگ دفاع جناح راست آرسنال بسان بره ای برابر گرگ ها دریده شد و سادیو مانه و محمد صلاح او را جویدند. گرانیت گاکا و آرون رمزی وظایف جنگ های میانه میدان را بر دوش داشتند، ولی گاکا یک تکل هم نزد و رمزی طی به ثمر رسیدن گل اول به توپ نگاه هم نکرد. اکسلید چمبرلین و هکتور بلرین، دو هافبک کناری برابر فرارهای صلاح و مانه مات شدند و صلاح دوازده ثانیه پس از ارسال ضربه کرنر آرسنال دروازه چک را برای سومین بار فتح کرد. آلکساندر لاکازت پنجاه و سه میلیونی روی نیمکت بود و دنی ولبک در نوک حمله کمتر از هر بازیکنی توپ را لمس کرد، سی و دو بار، حتی کمتر از دو دروازه بان. تعداد پاس های سالم کاریوس درون دروازه، بیست و چهار بار، بیشتر از ولبک بودند...
🔶 با این وصف این بار کسی با ونگر همدردی نکرد، هیچ کس. حتی شیفتگانش. او تنهاترین هفته زندگی اش طی بیست سال در آرسنال را سپری کرد. تنهای تنها. هم غمگین، هم آشفته، هم خشمگین، بی آن که این بار کسی برایش دل بسوزاند، هیچ کس...
_____________________________
نویسنده : دکتر حمیدرضا صدر