مطلب ارسالی کاربران
یه اهنگ قدیمی اما فوق العاده
🗣 Ho 3 Ein Sadegh
🎵 Tanhayi
#Ho3EinSadegh
دوباره بارید از آسمون شهر برف
زوده ولی پاییز نیومده در رفت
میان پایین از بالا دونه های برف
الهی شکر همه چی روبراهه مرد
همون که روزی بود اونقدی که روزی بود
راضی بود بسش بود دنیا توی دستش بود
زیر پاش لغزش شد ، دنیاش بی ارزش شد
طرد شد ، سرد شد توی مشکل غرق شد
شدش یه نرده مرده بین زنده ها
همیشه تک و تنها دور از اجتماع
دیر اومد و زود رفت غرورشو خورد کرد
امروز و فرداهاش از دیروزش پوش تر
تکوندم شونه هامو اشک روی گونه هامو
واسادم رو جفت پاهامو زیر پرچم خدام
کندن قله رو همه این آدمای مسخره
حتی شهرم پر تنش هر روزش یه جور پر مسئله
همینه ساز زندگی و غم
با مسیر تارش میمونه با من با پای پیاده
یه نگا بنداز توی شب چراغا روشنن توی شهر
همه چی قشنگه اما از این بالا مث بارون و زیر چتر
حس شاعرانه ندارم اصلا" یک از خودم دو از این آدما خستم
که قفل میشن رو شعرای Freaky فروغ و
تلخی حقیقت و شیرینی دروغ
همه گمن و یه جوری نقشن
یا بکنن یا تو فاز پایین و پرچم
یه سری تو همین رنگا می میرن و
یه سری تو نخ جیب و نتیجه چند چند
حرفام نقدهنسیه نی
تو گوش خریدار بیار من مسیرو قیر
تنها باش چون واست مفیده
مث من یکی که سایه اش سفیده
همینه ساز زندگی و غم با مسیر تارش
میمونه با من با پای پیاده