طرفداری- با این تعاریف، اینکه چطور، جاچینتو فاکتی در خارج از ایتالیا نادیده گرفته میشود بسیار عجیب است. او بی شک بزرگترین استعداد نسلش بود که با کمترین تردیدی دههها از هم تیمیهای خود جلو تر بود. مدافع کناری که در ۶۰۰ بازی ۷۵ گل زد آن هم در اینتر میلانی که معمولا سیستمی دفاعی داشت.
بعضی ها، از جمله هلنیو هررا، فاکتی را بهترین کاپیتان تمام اعصار نامیده بود و او هم حتما دلیلی برای این حرف داشت.( به زودی در یکی از بخشهای پرونده فوتبال ایتالیا در وبسایت طرفداری به هررا خواهیم پرداخت).
داستان شور انگیز فاکتی از یکی شهرستانهای برگامو شروع میشود. بعد ها، معلمان فاکتی او را یک دانش آموز نمونه معرفی میکنند، کسی که خود را وقف کلاس میکرد و دوست داشت پزشک شود. فاکتی ابتدا در باشگاه ترویلیو که تیمی محلی بود شروع به بازی در پست مهاجم مرکزی کرد. همانند کلاس درس، فاکتی در خط حمله هم عالی بود و با پای راست قدرتمندش از زاویههای مخالف گل میزد. تلاش او در دوران جوانی، از روزهای ابتدایی به وضوح به چشم میخورد و تصمیم گیریهای سریع او، فاکتی را به کالچیو برد. زیاد طول نکشید تا اینکه در یک تورنمنت جوانان حضور پیدا کرد که توسط هررا ساخته شده بود تا بتواند استعدادهای آینده اینتر را بشناسد. فاکتی، بی شک، الماس آن تورنمنتها بود.
هررا او را به خاطر حضور در پست مدافع کناری خرید و زمانی که با او کار کرد، متعجب شد از اینکه چقدر سریع ایده کاتانیچیو او را زود فهمیده است. بی شک، مدافع کناری، یکی از مهمترین پستها در آن سیستم بود که باید در تمام لحظات زمین حواس خود را جمع میکرد و همچنین هوش بالایی میخواست که حرکات مهاجم را حدس بزند و بدانند دقیقا در چه زمانی به سمت مهاجم یورش ببرد.
برای کسانی که او را میشناختند، درخشش در پست مدافع کناری، شگفت انگیز نبود. درست در دومین بازی مقابل ناپولی در سال ۱۹۶۱، هم گل زد و هم توسط رسانهها به خاطر تکل ها، فیزیک، سرعت و تواناییهای هجومیش مورد ستایش قرار گرفت. او یک فول بک کاملا مدرن بود و تنها مشکل این است که در دهه ۶۰، اکثر مدافعان تنها یک کار انجام میدادند که همان دفاع کردن باشد. برای فاکتی که خیلی سریع نفر اول آن پست بود اما، دفاع کردن تنها وظیفه نبود و به سرعت در کل اروپا شناخته شد.
هلنیو هررا در کنار جاچینتو فاکتی
با ۱۵ بازی در فصل اول، هررا آماده بود تا به این جوان وظایف بیشتری بدهد. ایده هررا نتیجه داد و اینتر به سرعت تبدیل به "اینتر کبیر" شد و تمام حریفان داخلی و خارجی را از پیش برداشت. در قلب آن اینتر کبیر، فاکتی بود که مربی درون زمین نام گرفته بود.
در سال ۱۹۶۳، فاکتی که حالا بهترین فول بک لیگ بود، اینتر را بعد از ۹ سال قهرمان ایتالیا کرد و ثابت کرد که کاتالیزگر مهاجمان است آن هم با ۴ گل در طول فصل. مهمتر از آن، فاکتی نقشی بی بدیل در کارهای دفاعی داشت و اینتر در ۳۴ بازی، تنها ۲۰ گل خورد. خودش بعدها گفته بود:
یک مدافع، باید دفاع کردن بلد باشد و اینکه چقدر در خط حمله حاضر میشود به بازی او کمک میکند اما وظیفه اول و آخر او این است که بتواند خوب دفاع کند و تیم را منظم نگه دارد. اگر این کار را نتواند انجام دهد، او یک وینگر که خارج از پستش بازی میکند، بیشتر نیست.
با اطمینان از حضور در رقابتهای اروپایی، هررا تصمیم گرفت مثل میلان، اروپا را تحت سلطه خود قرار دهد. در تورنمنتی که هر باختی به معنی حذف بود، هررا آماده بازی با تیمهایی بود که انتظار او را میکشیدند. آنها با آرامش فکری در دفاع عقب نشستند و منتظر فرصتی برای وارد کردن ضدّ حمله خود به قلب تیم حریف بود. این ضربات بر عهده ساندرو مازولا، ماریو کورسو و لوئیس سوارز بود.( به زودی در یکی از بخشهای پرونده فوتبال ایتالیا در وبسایت طرفداری، به ساندرو مازولا خواهیم پرداخت)
فینال جام باشگاههای اروپا ۱۹۶۴، اینتر در مقابل قدرت بزرگ اسپانیا یعنی رئال مادرید قرار گرفت. میگوئل مونیوس سرمربی لوس بلانکوس، آلفردو دی استفانو، فرانس پوشکاش و پاکو خنتو را در خط حمله خود میدید. وحشتناکترین خط حمله اروپا. مونیوس اعتقاد داشت که باید فضاهای خالی اینتر در زمان حمله را کشف و با سرعت از آن استفاده کرد. فاکتی اما، عقاید دیگری داشت.
فاکتی که به اعتقاد خیلیها بهترین بازیکن زمین بود با حرکات هجومی خود آزادی زیادی به اینتر داد اما کارهای دفاعی او بود که در یادها ماند. او بی ترس، شجاع و پر ریسک بازی میکرد و بازیکنان روبرو خود را بدون خستگی پرس میکرد. او مانند یک پیکان بود که به مدافعین مرکزی این آرامش خیال را میداد که خط حمله آتشین رئال مادرید اجازه هنرنمایی نخواهند داشت.
برد ۳-۱ در وین، اینتر هررا را به "اینتر کبیر" تبدیل کرد که نامش را به تقلید از "تورینو کبیر" ارنست اربشتاین انتخاب کرده بود. باشگاه این افتخار را در سال ۱۹۶۵ هم با شکست بنفیکای اوزه بیو تکرار کرد. در ۲۲ سالگی، فاکتی، دو بار قهرمان اروپا شده بود.
در فصل ۱۹۶۵-۱۹۶۶، فاکتی در آمادهترین دورانش بود. در ۳۸ بازی، ۱۲ گل در تمامی جامها زد و اینتر را باز هم قهرمان ایتالیا کرد و نشان داد که اهمیتش در خط حمله هم انکار نشدنی است. سرعت او، آزمونی سخت برای مدافعان حریف بود و توانایی او در زدن به درون محوطه جریمه حریف تیمش را در شرایط خوبی قرار میداد. حریفان اینتر، هرگاه فاکتی را میدیدند، کلافه میشدند.
اینتر کبیر در دهه ۶۰
فصل ۱۹۶۶-۱۹۶۷، شاید فصل غمگین فاکتی بود. آنها سری آ را به یوونتوس باختند آن هم تیمی که در ۳۴ بازی تنها ۴۴ گل زده بود و حالا فاکتی به قهرمانی در اروپا در لیسبون و مقابل سلتیک فکر میکرد.
با دو گلش در بازی رفت و برگش مقابل زسکا صوفیه، فاکتی شانس هتریک کردن در اروپا را به نراتزوری داده بود. متأسفانه، فاکتی با آن قیافه فتوژنیکی که با موهای مرتبش دل تمام دختران ایتالیا را ربوده بود نتوانست قهرمان شود و جاک آستین در سلتیک بازی را به شکل دیگری میدیدی و با قهرمانی لقب "شیرهای لیسبون" را به آن تیم داد.
بعد از بی جامی در آن فصل، فاکتی باید ۱۲ ماه دیگر صبر میکرد تا بزرگترین افتخارش را کسب کند.
فاکتی که اولین بازیش برای تیم ملی را در سال ۱۹۶۳ انجام داده بود، حالا از خطرناکترین مدافعان دنیا بود. عملکرد او در مقابل برزیل پله در سن سیرو در یادها مانده است و نام او را در جهان طنین انداز کرد.
اولین تورنمنت مهم او برای آتزوری، جام جهانی ۱۹۶۶ انگلستان بود. بعد از شکست شگفت انگیز آنها برابر کره شمالی، فاکتی برای خبرنگار انگلیسی که او را بهترین مدافع دنیا خوانده بود نامهای نوشت و از او به خاطر بازی ضعیف خود عذر خواهی کرد. فاکتی چنین مردی بود. در تمام موفقیت هایش، او با وجود تمام خشونتی که پستش از او طلب میکرد، همواره وقار و تواضع خود را حفظ کرد. او هیچگاه نگذاشت که مسائل شخصی در بازی وی وارد شود.
جام ملتهای ۱۹۶۸، فاکتی کاپیتان را به بزرگترین افتخار رساند. با وجود اینکه این جام ملتها تنها توسط ۴ تیم برگزار شد اما این جام، تنها مدال بازیهای ملی را به فاکتی داد. با پیروزی برابر یوگسلاوی، فاکتی قهرمان اروپا شد و حالا باید به جام جهانی ۱۹۷۰ مکزیک میرفت. یکی از بهترین تورنمنتها و فینالهای کل ادوار جامهای جهانی.
فاکتی حالا کاپیتان مورد احترام آتزوری بود و قرار بود دینو زوف و ساندرو مازولا را قهرمان جهان کند. با صعود از مرحله گروهی، آنها مقابل مکزیک میزبان در مرحله حذفی قرار گرفتند. مکزیک هیچ پاسخی به سرعت و قدرت فاکتی نداشت و ایتالیا به نیمه نهایی رفت.
آن نیمه نهایی، بزگترین بازی تورنمنت بود. جایی که ایتالیا قهرمان اروپا مقابل دیگر قدرت مسلم این قاره یعنی آلمان غربی قرار گرت، فرانتس بکن باوئر، گرد مولر و سپ مایر در آن تیم وحشتناک مانشافت بودند و ایتالیا در بازی که خیلیها آن را بهترین بازی تمام ادوار جامهای جهانی میدانند با نتیجه ۴-۳ آلمان غربی را شکست داد. بازی که ۵ گل از ۷ گل آن در وقتهای اضافه به ثمر رسید. وقتی به عقب نگاه کنید، عملکرد فاکتی نمونهای از یک مدافع کامل بود. در بازی که بازیکنان در گرمای تابستان مکزیک ۱۲۰ دقیقه دویدند، فاکتی مانند یک رهبر بازی کرد. او هیچگاه از دویدن دست بر نداشت و دائما با فرارهایش آلمانها را اذیت کرد. وی دائما با مدافعان کناری خود صحبت میکرد و هیچگاه تسلیم نشد. فاکتی در آن بازی، بهترین عملکرد یک کاپیتان در تمام تاریخ جام جهانی را انجام داد. حالا آنها، باید در فینال مقابل برزیل پله بازی میکردند.
دیدار معروف ایتالیا برابر آلمان در نیمه نهایی جام جهانی ۱۹۷۰ مکزیک
فینال ۱۹۷۰ مکزیک، یک طرفهترین بازی تاریخ جام جهانی است. برزیل ۴-۱ پیروز شد در بازی که دو تن از بهترین مدافعین کناری جهان در تیم خود داشت و فاکتی برای کنترل آن همه ستاره بیش از اندازه خسته بود.
پله در کنار جاچینتو فاکتی در فینال جام جهانی ۱۹۷۰ مکزیک
در واقع اما ایتالیا هیچگاه در زمین خودش نبود. آنها تا دقیقه ۳۰ بازی را ۱-۱ نگه داشتند اما برزیل به وضوح بازی را در چنگ خود داشت و شرایط را به نفع خود رقم میزد. فاکتی بعد از بازی به ستایش از برزیل پرداخت و در غمگینترین فینالش هم وقار خود را از دست نداد. او بعد از بازی گفت:
برزیل قهرمان واقعی این جام و لایق پیروزی بودند. به آنها تبریک میگویم و به هم تیمیهای خود بیشتر تبریک میگویم. ما تمام تلاش خود را برای کشور خود انجام دادیم اما باید حریف را ستایش کرد. این تنها یک مسابقه ورزشی است.
گل زیبای کارلوس آلبرتو در فینال جام جهانی 1970 برابر ایتالیا
فاکتی تا سال ۱۹۷۷ کاپیتان تیم ملی بود و در جام جهانی ۱۹۷۴ هم حضور داشت. جامی که به خاطر پیروزی لهستان برابر ایتالیا از خاطر خیلی از فوتبال دوستان رفته است. آخرین بازی او برای آتزوری در ومبلی برابر انگلستان بود که او در سن ۳۶ سالگی، نقش لیبرو را برای ایتالیا در باخت ۲-۰ بازی کرد.
فاکتی که به خاطر دوران طولانی حضورش در آتزوری معروف است، ۹۴ بازی ملی برای ایتالیا انجام داد و مهمتر از آن، احترام و ستایش دنیا را برای خود به جا گذاشت. حضور ۱۴ ساله و بدون افتش در ایتالیا، او را تا به امروز جز بهترینهای تاریخ قرار میدهد. استعداد و خواست او به اندازه صداقت و وقارش است.
درخشش فاکتی برای اینتر تا سال ۱۹۷۸ ادامه داشت و او در سال ۱۹۷۱ باز هم قهرمان لیگ و کوپا ایتالیا شد. اینها را به دو جام اروپایی و بین قارهای او اضافه کنید. فاکتی از معدود مدافعانی است که در لیست ۳ نفره فینالیست توپ طلا قرار گرفته است و در سال ۱۹۶۵، پایین تر از اوزه بیو دوم شد. فاکتی که در تیم برتر جام جهانی ۱۹۷۰ قرار گرفت، بعدها به تالار مشاهیر ایتالیا راه یافت و در جمع بی نظیر بهترینهای آتزوری قرار گرفت. مدافعی که در کل دوران بازیگریش حتی یک بار هم اخراج نشد.
سالهای بعدی زندگی فاکتی، او را مربی، مدیر ورزشی و رئیس افتخاری باشگاه کرد و باشگاه شماره معروف ۳ وی را تا سال ۲۰۰۶ و زمان مرگش، بایگانی کرد. فاکتی که با بازی هایش، الهام بخش مدافعان بزرگی نظیر پائولو مالدینی بود، به عنوان یک اسطوره از دنیا رفت؛ مردی که استعدادهای شگرفش، هیچگاه تواضع را از اخلاق او کسر نکرد. ساندرو مازولا، دوست صمیمی و هم تیمی فاکتی در بیش از یک دهه در باشگاه اینتر میلان، وی را به بهترین شکل توصیف میکند:
او بزرگترین چهره تیم در درون و بیرون زمین بود.
اینها تعاریفی از بازیکنی است که لایق قرار گرفتن در کنار بکن باوئر، کرایوف، پله و مارادونا است.